رویای بوسه اشک

درباره فیلم

گروهی از ساکنان سیدنی با پیشینه‌های قومی مختلف از نقاط مختلف شهر، در مجموعه‌ای از داستان‌های درهم‌تنیده درباره عشق، ازدست‌دادن، راز و رستگاری، با یکدیگر برخورد می‌کنند. این فیلم با چند خط داستانی، موزاییکی از فرهنگ‌ها و زبان‌ها و پیش‌داوری‌هایی را به نمایش می‌گذارد که بافت این شهر را تشکیل می‌دهند. شخصیت‌های اصلی عبارتند از: جروم و فرح، نوجوانانی که عاشق هم می‌شوند و از خانواده‌های مخالف خود فرار می‌کنند؛ رز، که به‌تدریج شنوایی خود را از دست می‌دهد؛ الیویه، مارکو و الکس، گردشگرانی که در یک شب مستی، انتخاب‌های اشتباهی می‌کنند؛ لیلی، دختری بیست‌وچندساله که از زندگی پرتوقعانه‌اش دست‌خوش تغییراتی می‌شود؛ تارا، کارگردان تئاتر که پس از یک تصادف شوک‌آور، تلاش می‌کند زندگی‌اش را به روال عادی بازگرداند؛ و تمار، برادری خشن که با ازدواجی از پیش تعیین‌شده مواجه است. آیا ما از طریق اتفاقات کوچک و بی‌معنی زندگی به هم متصل هستیم، و آیا واقعاً این اتفاقات بی‌معنی هستند؟ آیا سرنوشت خود را تعیین می‌کنیم یا توسط اعمال غریبه‌های کامل تعیین می‌شود؟