درباره فیلم
این فیلم یک کمدی کلاسیک نیست، اما همچنان سرگرمکننده است و حاوی کلمات و اشارههایی به مصرف مواد مخدر است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایش«میسفیتها» گروهی از مجازاتگران ثروت هستند، گروهی ورزیده و بااستعداد که شامل یک زن که با قدرت فیزیکی خود میکشد، یک کلاهبردار استاد تغییر چهره و یک متخصص مواد منفجره است. آنها پول را از افراد ثروتمند و کلاهبردار میدزدند و به فقرا میدهند. وقتی آنها تصمیم میگیرند تا سرقتی بزرگ و دشوار را انجام دهند و طلای تروریستها را از یک مرکز امنیتی با حفاظت بالا در خاورمیانه بدزدند، یک دزد خوشتیپ و باکلاس به نام ریچارد پیس (پیرس برازنان) را به گروه خود اضافه میکنند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد این که آیا فیلم «بیقانونها» را خشن میدانند یا نه، صحبت کنند. چرا اینگونه فکر میکنید؟
- هر فردی استعدادهایی دارد که میتواند از آنها برای اهداف شخصی یا برای نفع دیگران استفاده کند. چگونه میتوانید از استعدادهای خود برای انجام کارهای خوب در جهان استفاده کنید؟
- قهرمانان فیلم، دسترنج خود را برای خود نمیخواهند، اما فیلم در محیطی پر زرق و برق و لوکس روایت میشود. آیا این فیلم، ثروت مادی را تبلیغ میکند یا آن را محکوم میکند؟
- چگونه مواد مخدر و الکل به تصویر کشیده شدهاند؟ آیا آنها را جذاب و دلربا نشان دادهاند؟ آیا پیامدهای واقعی نشان داده شده است؟ چرا این موضوع اهمیت دارد؟
- چگونه گروه میسفیتها کار گروهی را نشان میدهند؟ آیا فکر میکنید که این نمایش واقعگرایانه است؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشدر فیلم "میسفیتس"، پیرس برازنان و نیک کانن گروهی متنوع از نیکوکاران را به تصویر میکشند که مانند رابین هودهای مدرن، از افراد ثروتمند و بیاخلاق، از جمله تروریستها، سرقت میکنند و پول را به نیازمندان میدهند. همه آنها مهارتهایی دارند که میتواند برای مقاصد شرورانه مورد استفاده قرار گیرد، اما آنها به عنوان یک تیم برای کمک به دیگران همکاری میکنند. تخریب، دزدی و منفجر کردن چیزها به صورت باحال نشان داده میشود، اما فیلم به طور قابل توجهی خشونت ندارد. به جز یک صحنه مبارزه هنرهای رزمی به دقت طراحی شده، خشونت علیه افراد خارج از دوربین اتفاق میافتد. رفتارهای دیگر نیز تا حدودی پوشیده است، به این معنی که بزرگسالان آن را درک میکنند اما کودکان ممکن است درک نکنند. به عنوان مثال، یکی از شخصیتها به صورت سکوت به عنوان یک زنباز معرفی میشود، زمانی که او در اتاقش ایستاده است و زنی ناشناس در حال خوابیدن در تختخواب او با پشت برهنه نشان داده میشود. بعداً، او به زنی دیگر پیشنهاد غیراخلاقی میدهد، اما کلمات او مبهم هستند و کودکان ممکن است منظور او را متوجه نشوند. همچنین، در توضیح دلیل زندانی شدن یکی از شخصیتها، راوی میگوید که به دلیل "مواد مخدر، مالکیت و فحشا" بوده است، در حالی که تصویر مردی را نشان میدهد که یک اسکناس تا شده را به سمت بینی خود نگه داشته (که استفاده از کوکائین را القا میکند) و آن را در سراسر یک میز میکشد، در حالی که دو زن بطریهای الکل را روی سرش خالی میکنند. فحاشی در فیلم شامل استفاده مکرر از کلمه "shit" و یک بار استفاده از کلمه "fucking" است. یکی از شخصیتها که گویشور بومی زبان انگلیسی نیست، اصطلاحات جنسی غیراخلاقی را اشتباه استفاده میکند (مانند "all cocked up" و "golden shower")؛ همکارانش میخندند و سعی میکنند او را با تکرار کلمه اشتباه سرزنش کنند. اگرچه فیلمسازان کشوری تخیلی برای تروریستها خلق میکنند، اما نام "اخوانالمسلمین" به عنوان سازمان آنها ذکر میشود.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این فیلم اکشن کمدی سرقت، سرشار از سبک و شیوهای جذاب است، هرچند که از نظر محتوا کمی کممایه است. از نظر سبک بصری، فیلم از همان صحنههای اولیه که اعضای تیم متنوع فیلم را به ما معرفی میکنند، جذابیت خود را نشان میدهد. هر یک از اعضای «میسفیتس» مهارتهایی دارند که معمولاً با رفتارهای غیرقانونی مرتبط است: کشتن، فریب دادن و منفجر کردن. اما فقط به این دلیل که آنها در کارهای بد مهارت دارند، لزوماً به معنای بد بودن آنها نیست؛ آنها تلاش میکنند تا دنیایی عادلانهتر بسازند. و این گروه جوان، نسل قدیمیتر را که رفتاری کاملاً خودخواهانه دارند، شکست میدهند - حتی «پیس» که جذاب و مخفیانه است، یک پدر غایب است. اینجاست که فیلم جالب میشود: «پیس»، نسخهای مشکوک از جیمز باند، شخصیت اصلی فیلم است، اما بارها و بارها توسط «بچهها» (البته «کانون» 40 ساله است، اما باز هم...) سر جایش نشاندده میشود که درسهای زندگی به او میآموزند. در دنیای واقعی که گویی از کنترل خارج شده، شاید برای نسلهای جوانتر دیدن خودشان به عنوان کسانی که نظم را برمیگردانند، قدرتبخش باشد - و این دنیای آنهاست، پس در فیلم پر است از ماشینهای شیک و گرانقیمت، مکانهای فوقالعاده و حتی کسی که یک کوگار را با زنجیر میکشد.در این گروه، کانون راوی و طنزپرداز است: "رینگو" یا "چلپاسه سیاه" نسخهی مدرن فلچ است که با تغییر قیافههای خندهدار به شخصیتهای مختلف، نیازهای خود را برآورده میکند. کیسهی پر از شخصیتهای جایگزین کانون بسیار سرگرمکننده است، اما روایت او، اگرچه قرار است بامزه باشد، در واقع کل تولید را پایین میکشد. این روایت به جای نشان دادن، فقط میگوید (گاهی اوقات واضحیات را بیان میکند) و چون سریع از جزئیات عبور میکند، سرمایهگذاری عاطفی بینندگان در شخصیتها و حس هدفی که در ماموریت خود دارند را قطع میکند. ما روی سنگهای داستان میپریم و به جای اینکه در آبهای عاطفی شیرجه بزنیم، روی آنها قدم میزنیم. چیزها خیلی راحت به دستشان میآید، بدون اینکه توضیح عمیقی در مورد چرایی آن داده شود. اما این دغدغههای تماشاگران باتجربهتر است -- و این فیلم برای آنها ساخته نشده است. میداند که برای نوجوانان مناسب است؛ حداقل والدین میتوانند آرامش داشته باشند که رنی هیلین کارگردان، فیلم «بیقانونها» را به گونهای ساخته که گویی خشونتآمیز است اما واقعاً نیست، زنان را به عنوان جنگجویان و افراد رنگینپوست را به عنوان افراد باهوش و قهرمان نشان میدهد، و میداند که دختران جوان باهوشتر از آن هستند که توسط مردان ثروتمند مسن فریب بخورند -- حتی اگر آنها جیمز باند باشند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.