تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشبر اساس یک داستان واقعی، تقلید با این موضوع آغاز میشود که راوی (توماس سادوسکی) متوجه میشود در مورد همسایه جدیدش، که او را بچه صدا میکند (جیک رابینسون)، چیزی درست نیست. راوی باور دارد که بچه ممکن است یک جامعهستیز باشد و بنابراین ممکن است منبع خوبی برای فیلمنامه بعدیاش باشد. راوی در حالی که وقت بیشتری را با بچه میگذراند، شروع به تحقیق در مورد اختلال شخصیت او میکند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد معنای سادیوپاتی و اینکه چگونه فیلم «تقلید» به بینندگان نشان میدهد که چگونه میتوان یک فرد سادیوپات را شناسایی کرد، صحبت کنند. آیا فکر میکنید هر کدام از شخصیتها معیارهای این اختلال را دارند؟ آیا فکر میکنید توضیح دیگری برای اتفاقاتی که برای «بچه» میافتد وجود دارد؟
- چرا عبارت «بر اساس یک داستان واقعی» ما را به سمت یک داستان جذب میکند و ما را درگیر نگه میدارد؟ چه کمدیهای دیگری را دیدهاید که ادعا میکنند ریشه در تجربیات واقعی دارند؟ فکر میکنید اکثر فیلمهای مبتنی بر واقعیت تا چه حد دقیق هستند؟
- چگونه راوی کنجکاوی و ارتباط را نشان میدهد؟ آیا این ویژگیها بهطور معمول بهعنوان نقاط قوت شخصیتی ارزشمند در نظر گرفته میشوند؟ آیا راوی از این ویژگیها برای هدفی مثبت استفاده میکند؟
- توماس اف. مازیتوتی، نویسنده و کارگردان، این فیلم را بر اساس زندگی خودش و یک فرد واقعی ساخته و فیلمبرداری را در محله واقعی آنها انجام داده و از همسایگانشان به عنوان بازیگر استفاده کرده است. او میگوید که هنوز بچه در محلهشان زندگی میکند. آیا فکر میکنید این کار درست و محترمانهای است؟ اگر شما آن فرد بودید که شخصیت بچه بر اساس زندگی او ساخته شده بود، چه احساسی داشتید؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم «تقلیدکننده» یک کمدی سیاه است که به بررسی آگاهی افراطی جامعه و تشخیص بیملاحظه اختلالات سلامت روان میپردازد. در این فیلم، شخصیتی که فقط راوی (توماس سادوسکی) نامیده میشود، مشکوک است که همسایه جدیدش، که او را بچه (جیک رابینسون) مینامد، یک جامعهستیز است. او شروع به تحقیق در مورد این اختلال در حالی که همسایه را زیر نظر دارد، میکند. این فیلم که بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شده است، گاهی اوقات به نوعی قلدری شبیه است؛ اختلالات شخصیتی به عنوان توهین و سلاح استفاده میشوند، و زنان بر اساس سن و ظاهرشان قضاوت میشوند. شخصیتها چند بار در مورد مصرف کوکائین صحبت میکنند به طوری که به نظر میرسد مصرف آن فقط کاری است که بزرگسالان انجام میدهند. و در حالی که نقش زنان در فیلم بسیار کوچک است، نوعی وسواس در مورد همسران وجود دارد که بیاحترامی به نظر میرسد. راوی و بچه در مورد داشتن، نگه داشتن، از دست دادن، قضاوت کردن و خوابیدن با زنان صحبت میکنند بدون اینکه توجهی به انسانیت آنها داشته باشند. صحنه بوسیدن نشان داده میشود، و همچنین اینطور القا میشود که یکی از شخصیتها به دلیل دلیلی نسبتاً احمقانه به همسرش خیانت میکند. سیگار کشیدن زیادی و نوشیدن الکل در فیلم وجود دارد. زبان فیلم نسبتاً ملایم است اما کلمه «فاحشه» در آن استفاده شده است. برای اطلاع از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این داستان واقعی ممکن است جالب باشد اگر تا این حد بدخواهانه نبود. برخی منتقدان ممکن است فیلم را بر اساس گفتگوهای بذلهگو و بامزه آن ارزیابی کنند، اما این یک عامل حواسپرتی است. چیزی بسیار تاریکتر در حال رخ دادن است و نوجوانان احتمالا نسبت به بزرگسالان به آن حساستر هستند. فیلم توماس اف. مازوتی، کنجکاوی مردم را در مورد مهارت دیگران (یا عدم آن) در تعاملات اجتماعی در دنیای وبامدی بررسی میکند. چه میشود اگر کسی واقعا یک کتاب پزشکی را بیرون بیاورد و شروع به اندازهگیری ویژگیهای رفتاری شخص دیگری کند - مثل اینکه چقدر ارتباط چشمی برقرار میکنند - تا سعی کند آنها را تشخیص دهد؟ با این حال، مشکل این است که مازوتی تأکید میکند که همه اتفاقاتی که در اینجا رخ میدهد، واقعی است. در مصاحبهها و مطبوعات، او گفت که این بچه بر اساس یک شخص واقعی در محلهاش ساخته شده است، بازیگران مشهور در نقشهای کوتاه، همسایگان واقعی آنها هستند و محل فیلمبرداری، جامعه واقعی آنهاست. این موضوع این «کمدی عجیب و غریب» را به چیزی زشت و بدشکل تبدیل میکند. این مثل یک نوع قلدری در جامعهای با طبقه اجتماعی بالا است.رفتار آزاردهنده مازیوتی به دیدگاههای زنستیزانه او نیز کشیده میشود که به طور ناخوشایندی در فیلم نفوذ میکنند. راوی خود را با زنان احاطه کرده است، و به هر نحوی که شده، درباره آنها اظهارات تند و تحقیرآمیز میکند. او ارزش زنان را بر اساس سن و زیبایی قضاوت میکند، از جمله تلاش برای درک اینکه چگونه ممکن است همسر بچهها اینقدر زیبا باشد (او معتقد است که همسر بچهها با راوی خوشبختتر خواهد بود). در نهایت، نور بر روی راوی متمرکز میشود: آیا او یک جامعهستیز است؟ اما فیلم فرصت را از دست میدهد تا نشان دهد که چگونه بسیاری از مردم به راحتی دیگران را از پشت سر برچسب میزنند -- اختلالات شخصیتی به عنوان توهین مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین در فیلم هیچ فردی با عنوان دکتر یا حتی MFT وجود ندارد. در عوض، متن کامل تشخیصی به نظر میرسد تفسیر راوی از کتاب غیر داستانی سال 2005 با عنوان جامعهستیز در کنار شماست، که چندین بار به آن اشاره شده است. فیلم با نکتهای خوشایند به پایان میرسد، با وجود اینکه اپیفانی مثبت اما مبهمی دارد. اما عدم وجود نتیجهگیری واضح، موضوع اصلی فیلم را که تلاش میکند روشن کند، مبهمتر میکند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.