درباره فیلم
«خالق» فیلمی درباره آینده بشریت و هوش مصنوعی است. آیندهای تاریک و ناامیدکننده که در آن انسان و رباتهای انساننما در حال جنگ با یکدیگر هستند. در این میان برای اولین بار یک کودک انساننما توسط زنی به نام نیرماتا خلق میشود که قابلیت رشد داشته و تواناییهایش با بزرگشدن به صورت تصاعدی افزایش مییابد. انسانها سعی دارند این کودک را از بین ببرند اما در نهایت او و دیگر رباتهای هوش مصنوعی پیروزِ جنگ میشوند. این فیلم روایت یک جنگ است و کشتار و خشونت در آن جریان دارد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشدر سال 2065 یک هوش مصنوعی، بمب اتمی را بر فراز لسآنجلس منفجر کرد. در نتیجه کشورهای غربی و در صدر آنها، آمریکا، تصمیم گرفتند برای جلوگیری از انقراض بشریت، با هوش مصنوعی مبارزه کنند و آنها را نابود کنند. در نقطه مقابل، کشورهای موسوم به آسیای نو (متشکل از کشورهای آسیای جنوب شرقی،ژاپن، تایوان، بنگلادش، نپال و بخشهایی از هند) که همچنان از هوش مصنوعی حمایت میکنند، با آنها مقابله میکنند. در واقع فردی به نام نیرماتا که خالق و معمار اصلی و مرموز پیشرفتهای هوش مصنوعی است، یکی از اهالی این کشورهاست که آمریکاییها به دنبال یافتن و نابودی او هستند. جاشوا، مامور مخفیِ آمریکاییها با همسرش مایا در خانه ساحلی خود هستند که با حمله آمریکاییها غافلگیر میشوند. در این حمله، مایا که باردار است، کشته میشود. 5 سال بعد، سرهنگ هاول از جاشوا برای رفتن به پایگاه اصلی هوش مصنوعی کمک میخواهد و برای ترغیب او به حضور در این ماموریت، فیلمی از مایا را به او نشان میدهد که هنوز زنده است! جاشوا به امید یافتن او با آنها همراه میشود. او در آنجا متوجه میشود که مهمترین سلاح آنها یک ربات کودک انساننما است که به غایت هوشمند و توانمند است و قادر است تواناییهایش را رشد داده و تمام فناوریها را از دور کنترل کند. این کودک که جاشوا او را آلفی صدا میزند، بسیار معصوم و مهربان به نظر میرسد به حدی که احساسات جاشوا را برانگیخته و او را به خود وابسته میکند. جاشوا بعدا متوجه میشود که همسرش، مایا که همان نیرماتا است، با اسکنِ جنین در شکم خود، آلفی را برای صلح با بشریت، خلق کرده است و در نتیجه او همان فرزندِ ندیدهی اوست! در نتیجه بیشتر برای بقای او و متعاقبا بقای هوش مصنوعی تلاش میکند. در نهایت، خودِ او و سفینهی نومد که کارش از بینبردن تمام پایگاههای رباتهای انساننمای هوش مصنوعی است، نابود میشوند و آلفی و سایر انساننماها زنده مانده و در واقع پیروزِ این جنگ میشوند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- درباره داستان فیلم و پیامهای آن با فرزندان خود گفتگو کنید. گفتگو را میتوانید با این سوالات آغاز کنید: کاربرد هوش مصنوعی چیست؟ چه مضرات و چه فوایدی دارد؟ آیا تو به مایا حق میدهی؟ آیا ربات میتواند جای انسان را پر کند؟ و به عنوان فرزند، دوست و یا پدر و مادر در کنار ما باشد؟! به نظر تو چنین آیندهای برای بشریت و هوش مصنوعی به وقوع خواهد پیوست؟ این آینده و زندگی در کنار رباتها را چقدر محتمل میدانی؟ آیا چنین دنیایی را دوست خواهی داشت؟ اساسا انسان قادر است کسی مثل خود را خلق کند؟!!! تو تا به حال از هوش مصنوعی استفاده کردهای؟ لزوم داشتن سواد رسانهای در مواجهه با تکنولوژیهای جدید چیست؟ راست و دروغِ اخباری که با هوش مصنوعی ساخته شدهاند را چطور میتوان تشخیص داد؟! تا به حال با چنین اخباری مواجه بودهای؟ خلاصه: درباره هوش مصنوعی، فواید و مضرات آن، خلقت خداوند و دنیای پس از مرگ و لزوم داشتن سواد رسانهای با فرزندان خود گفتگو کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشداستان این فیلم در سال 2065 رخ میدهد. زمانی که هوش مصنوعی به پیشرفتهترین حالت خود رسیده است. رباتهای انساننما هر روز در حال تکثیر و ازدیاد هستند. آنها در روستاهایی در آسیا زندگی میکنند و در کنار انسانها زندگی کاملا عادی دارند. احساس دارند، تفکر دارند، میاندیشند و تصمیم میگیرند و خلاصه از هر لحاظ شبیه انسانها هستند تا آنجا که میخواهند آزاد باشند و زندگی مستقلی را تجربه کنند. آنها حتی عاشق انسانها میشوند و روابطی عاشقانه را میسازند؛ اما یک اشتباه در کدنویسی باعث شده تا انفجاری اتمی در آمریکا رخ دهد و میلیونها نفر از بین بروند. از همین رو کشورهای غربی به دنبال نابودی هوش مصنوعی بوده و میخواهند خالق این تکنولوژی را نابود کنند. یعنی بار دیگر آمریکاییها به دنبال نجات بشریت، آن هم برای جلوگیری از انقراضشان هستند! و شرقیها مانع این هدف هستند! در پایانِ داستانِ این فیلم البته شرقیها و هوش مصنوعی پیروز میشوند با این پیام که باید با تکنولوژی کنار آمد و انسانها و رباتها بهتر است به صورت مسالمتآمیز در کنار هم زندگی کنند! داستان به نوعی پیش میرود که مخاطب با یک هوش مصنوعی همذاتپنداری میکند و به او حق حیات میدهد حتی اگر این هوش مصنوعی از هر لحاظ برای محیط زیست و یا نسل بشر مضر باشد!
موضوع خلقت از اساس نیز در این فیلم مطرح شده است. سوالاتی مانند اینکه چه کسی ما را آفریده و بعد از مرگ چه اتفاقی برایمان میافتد توسط آلفی، کودک انساننمای داستان مطرح میشود. اما جالب اینجاست که جاشوا در پاسخ سوالِ چه کسی تو را خلق کرده، نامی از خداوند نمیبرد! و خالق خود را پدر و مادرش میداند! و آلفی نیز به دنبال مادر و یا همان خالقِ خود است!
با تماشای این فیلم سوالات زیادی ممکن است به ذهن مخاطب برسد. مانند اینکه انسانها چه نیازی به رباتها دارند و اساسا چرا رباتهایی تا این حد هوشمند باید ساخته شود؟ و یا چه نیازی به هوش مصنوعی هست؟ و سوالات متعدد دیگری که به ویژه ممکن است ذهن نوجوانان را درگیر خود کند. بنابراین بهتر است پس از تماشای فیلم در این باره با فرزندان خود گفتگو کنیم و درباره ابهامات پیش آمده تحقیق، مطالعه و پرسش کنیم. در پایان توصیه میکنیم برای تماشا از نسخههای پالایششده استفاده کنید.
خلاصه: پیام فیلم زندگی مسالمتآمیز هوش مصنوعی و نسل بشر و قائلشدن حق حیات برای رباتهاست! سوالات متعددی درباره هوش مصنوعی، خلقت انسان و زندگی پس از مرگ ممکن است ذهن نوجوانان را درگیر خود کند. با پرسشهایی زمینه گفتگو با فرزندان را پس از تماشای فیلم به وجود بیاوریم.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
فیلم تاثیرگذار، شدید و ژانربندی کارگردان/همکار نویسنده گرث ادواردز بخشی تریلر آیندهگرا، بخشی فیلم دوستانه چندنسلی و بخشی درام رابطهای است. جهانسازی در آفرینشگر شامل بسیاری از سوالات بیپاسخ است، اما نمایشهای پیشگام قدرتمند فیلم، جلوههای بصری خیرهکننده و داستان مرکزی تاثیرگذار آن باعث میشود که هم فکربرانگیز و هم دلشکستن باشد. واشینگتن یک بازیگر جذاب است که غم بیپایان و افسردگی پس از ضربه جاشوا، و همچنین احساسات محتاطانه پدرانه او نسبت به هوش مصنوعی که نام آن را آلفی میگذارد، به نرمی منتقل میکند. و وویلس بلافاصله به عنوان آلفی دوست داشتنی میشود، با چشمان گویا، کنجکاوی زودرس و طنین عاطفی که او را بسیار بیشتر از سلاح کشتار جمعی که ارتش غربی تصور میکند، نشان میدهد. آلفی و جاشوا ارتباطی دارند که از معاملاتی آغاز میشود و در نهایت به تحولی منجر میشود.در میان بازیگران مکمل، بازیهای به یاد ماندنی از آلیسون جنی به عنوان یک فرمانده نظامی آمریکایی، کن واتانابه به عنوان دوست/ محافظ هوش مصنوعی مایا و استورگیل سیمپسون خواننده که به بازیگری روی آورده و در نقش یک مامور سابق و تنها دوست جاشوا، دیده میشود. از نظر فنی، این فیلم به زیبایی اجرا شده است. فیلمبرداری گریگ فراسر و اورین سوفر فوقالعاده است و با صحنههای حماسی از مناظر طبیعی سرسبز (به ویژه در بخشهایی که در جنوب شرقی آسیا میگذرد) و صنعتی چشمنواز است. موسیقی متن هانس زیمر به یاد ماندنی و احساسی است. مضامین ضد امپریالیستی فیلم، هرچند کمی مستقیم هستند، اما تفکربرانگیزند، و ادواردز تعصب ضد هوش مصنوعی را با توضیحاتی درباره خشونت هوش مصنوعی نسبت به انسانها متعادل میکند. مانند فیلم روگ وان ساخته ادواردز، «آفریننده» پایانی خوش ندارد، اما با نگاهی امیدوارانه به پایان میرسد که احتمالاً گفتگوهایی را درباره انسانیت و ملاحظات اخلاقی هوش مصنوعی برانگیخته میکند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.