درباره فیلم
موزیکال کلاسیک دارای آهنگهای فوقالعادهای است، اما کلیشههای منسوخ شدهای دارد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشآنی اوکلی، دختر جوان و بیتجربه، در نمایش معروف وسترن وحشی، به چالش تیراندازی فرانک باتلر، مرد خوشتیپ و ماهر، پاسخ میدهد و برنده میشود. بعد از آن، او به همراه نمایش در سفر است. در این اقتباس سینمایی از موزیکال برادوی، آنی و فرانک به هم علاقهمند میشوند، اما روحیه رقابتی آنها مانع عشقشان میشود، بهخصوص بعد از اینکه تصویر آنی جایگزین تصویر فرانک در بنر نمایش میشود. آیا آنی غرور و اعتبارش را فدا میکند تا قلب فرانک را باز پس بگیرد؟ این است عشق.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد انتخابهای موجود برای زنان در غرب وحشی صحبت کنند و با امروز مقایسه کنند. والدین ممکن است بخواهند در مورد فداکاری عمیق آنی در پایان فیلم بحث کنند. آیا باید مصالحهای وجود میداشت؟
- در این فیلم چه کلیشههایی را مشاهده کردید؟ اگر این فیلم در زمان حال ساخته میشد، چه تفاوتهایی میتوانست داشته باشد؟ آیا فکر میکنید که میتوان آن را در زمان حال ساخت؟
- چگونه تصاویر هالیوود از بومیان آمریکا در طول دههها تکامل یافته است؟ چگونه این تصاویر نگرشها و فرضیات جامعه را منعکس کرده است؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم آنی تفنگت را بردار، یک موزیکال محصول سال ۱۹۵۰ دربارهٔ آنی اوکلی است. از منظر قرن بیست و یکم، نمایش بومیان آمریکا در این فیلم در بهترین حالت بسیار قدیمی و در بدترین حالت بهطور آشکار نژادپرستانه است. بومیان آمریکا بهعنوان وحشیانی نادان به تصویر کشیده شدهاند که پول خود را صرف خرید چیزهایی مثل اکلر میکنند و انگلیسی شکسته صحبت میکنند. در یک ترانهٔ شرمآور به نام «من هم یک سرخپوست هستم» آنی را بهعنوان یک سرخپوست افتخاری معرفی میکنند. علاوه بر این، پایانبندی فیلم بسیار قدیمی است: به آنی گفته میشود که اگر بخواهد با فرانک باشد، باید در مسابقهٔ تیراندازی اوج فیلم عمداً شکست بخورد تا غرور مردانهٔ فرانک لطمه نخورد و او بتواند مرد باقی بماند و آنی بتواند وظایف «زنانه» بیشتری انجام دهد. با این حال، در این فیلم چند ترانهٔ کلاسیک از ایروینگ برلین وجود دارد، مانند «هیچ کسبوکاری مثل تجارت نمایشی نیست» و «هر کاری که من میتوانم انجام دهم (من میتوانم بهتر انجام دهم)». خانوادههایی که این فیلم را تماشا میکنند، ممکن است بخواهند از آن برای تشویق فرزندان خود به کشف تاریخ واقعی غرب از طریق خواندن کتابها و تماشای داستانهای تاریخی دیگر استفاده کنند. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
درست است که رقابت سالم میتواند مفید باشد، اما کارگردان جرج سیدنی در این موزیکال آهسته اما سرگرمکننده سال ۱۹۵۰، بیش از حد به این موضوع پرداخته است. آنی مصمم است تا عشق خود را به معشوقش ثابت کند، اما این عشق به رقابت تلخی تبدیل میشود، همانطور که در آهنگ "هر کاری که تو میتوانی انجام دهی" نشان داده شده است، جایی که هر دو تلاش میکنند تا بر دیگری برتری یابند. این موضوع به عنوان کمدی ارائه شده است، اما در پس آن پیامی نهفته برای کودکان وجود دارد در مورد اینکه بدانند چه زمانی باید تسلیم شوند.ممکن است والدین بخواهند در مورد فداکاری عمیق آنی در پایان فیلم بحث کنند. این نتیجه ممکن است نیم قرن پیش چندان جنجالبرانگیز نبوده باشد، اما با معیارهای امروزی، سازش آنی احساس فرار از مسئولیت میکند. با این حال، تماشای تحول او از یک روستایی کثیف و بیسواد به یک ستاره مشهور جهانی لذتبخش است. بتی هاتون، که جای جودی گارلند را در میانه فیلمبرداری گرفت، این دگرگونی را باورپذیر میکند، حتی اگر او و هاوارد کیل، همبازیاش، نتوانند هیچ ارتباط واقعی ایجاد کنند. اگر چیزی نباشد، این دو بهانهای عالی برای برخی از آهنگهای قدیمی اروینگ برلین هستند، از جمله «هیچ کسبوکاری مثل شو بیزنس نیست» و «تو نمیتوانی با اسلحه مردی را به دست بیاوری».
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.