تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر آجیلشکنها، مایکل (بن استیلر)، توسعهدهنده املاک و مستغلات شیکاگو، به اوهایو فراخوانده میشود تا از بچههای خواهرش که به تازگی فوت کرده، تا زمان پیدا شدن خانهای برای آنها مراقبت کند. این بچهها، جاستیس (همر جانسون)، استیو جونیور (اولیس جانسون) و دوقلوها، ساموئل (اطلس جانسون) و سایمون (آرلو جانسون)، در خانه آموزش میبینند و در مزرعه خانوادگیشان آزادانه زندگی میکنند. گِرتچِن (لیندا کاردلینی)، نماینده خدمات اجتماعی محلی، در پیدا کردن خانهای برای این چهار نفر، بهخصوص با نزدیک شدن تعطیلات، دچار مشکل است. بچهها برای مایکل دردسر درست میکنند، اما به تدریج به او علاقهمند میشوند. آیا او هم میتواند به آنها علاقهمند شود و با ایده پدر بودن کنار بیاید؟
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد پایان بالریناها صحبت کنند. آیا این همان چیزی بود که انتظارش را داشتید؟ چرا؟
- نظر شما در مورد اجرای خیابانی چیست؟ چرا آن پسران تصمیم گرفتند این کار را انجام دهند؟ چه اهمیتی داشت؟
- چه توضیحی برای تحصیل در خانه پسران وجود دارد؟ آیا فکر میکنید این فیلم تصویری مثبت یا منفی (یا هیچکدام) از تحصیل در خانه ارائه میدهد؟ نظرتان در مورد سیستم سرپرستی چیست؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم «شکستن فندق» یک درام خانوادگی احساسی در مورد یک توسعهدهنده املاک (با بازی بن استیلر) است که باید از چهار برادرزاده خود پس از مرگ والدینشان در یک تصادف رانندگی مراقبت کند تا زمانی که یک خانه سرپرستی برای آنها پیدا شود. این پسران در حال سوگواری هستند، سعی میکنند با از دست دادن والدینشان کنار بیایند و به عشق نیاز دارند. آنها همچنین به مدرسه نمیروند و روزها را با بازیهای خطرناک روی پشت بام، با شمشیربازی یا برنامهریزی برای نمایشهای خطرناک میگذرانند. بچههای دیگر آنها را هیپی و عجیب و غریب صدا میکنند. یک مرغ (در خارج از صحنه) کشته میشود و یک مرد از پلهها سقوط میکند. یک آجر از پنجره پرتاب میشود و بچهها تقریباً توسط یک کامیون عبوری مورد اصابت قرار میگیرند. یک کلاس آموزش جنسی با اطلاعات غلط به اشتباه میرود که شامل بحث و نقاشی از اندامهای بدن (سینهها، آلت تناسلی شل، آلت تناسلی و واژن و اندام خصوصی) است. بزرگسالان الکل مینوشند و فحاشی شامل کلمات لعنتی، جهنم، لعنتی، احمق و موارد دیگر است. اما در نهایت شخصیتها ارزش یک زندگی مشترک را درک میکنند. برای اطلاع از فیلمهای بیشتر در این سبک، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این سریال خانوادگی با شخصیتهای دوستداشتنی، کمی طول میکشد تا ریتم خود را پیدا کند، اما در میانه داستان به ریتم دلنشینی میرسد و به پایانی نسبتا قابل پیشبینی اما رضایتبخش و دلنشین ختم میشود. ریتم پرده اول سریال آجیلشکنها کمی نامناسب به نظر میرسد. صحنههایی که قرار است خندهدار باشند، بیش از حد دستوپاچه و تصنعی به نظر میرسند. در برخی موارد از حرکت آهسته به صورت غیرضروری استفاده شده است، و چه کسی برای پیدا کردن آنتن تلفن همراه، با تختهپادلی از وسط دریاچه عبور میکند، در حالی که میتوانست با ماشین به شهر برود؟ شخصیتها در ابتدا به صورت کلیشهای معرفی میشوند، اما در ادامه پیچیدگیهای بیشتری از خود نشان میدهند: مثل تاجر شهرنشین در مقابل بچههای عجیب و غریب آموزشخانگی (که توسط چهار برادر واقعی بازی میشوند).در پرده دوم، وقتی شخصیتها با هم آشنا میشوند، لحظات واقعیتری رخ میدهد. جزئیات بیشتری از پیشینه خانواده فاش میشود که پیچیدگی بیشتری به داستان میدهد. تجربه والدین در یک فرقه، آموزش خانگی فرزندان را توجیه میکند (جایی که تقریباً هیچ آموزش واقعی اتفاق نمیافتد، اما حداقل کسی مغزشان را شستشو نمیدهد). رابطه خواهر و برادری میان مایکل و یان به تصویر کشیده میشود، و همچنین سبک زندگی تنها و کارزده مایکل، بدون هیچ دوستی که حتی در نبودش به گلدانهایش آب بدهد. در سکانس احساسی پایانی، که با مهارت فیلمبرداری شده و با موسیقی الهامبخش همراه است، همه این قطعات به هم پیوند میخورند. جاستیس با قلبی شکسته، بار دیگر میپرسد، «وقتی فردا صبح بیدار شوم، تو هنوز اینجایی؟» و مایکل بهطور واقعی به آیندهاش بیدار میشود.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.