جوزف و زولیکا

یعقوب پسر محبوبش یوسف را به عنوان جانشین خود انتخاب می‌کند. یازده برادر دیگر یوسف از این موضوع حسادت می‌کنند و یوسف را در چاهی می‌اندازند و به پدرشان می‌گویند که یوسف مرده است. یعقوب از غم کور می‌شود. کاروانی که از آنجا عبور می‌کند، یوسف را نجات می‌دهد. سال‌ها می‌گذرد و یوسف اکنون در مصر است. فرعون می‌خواهد دختر راعیل، زلیخا، با وزیرش بوتیفار ازدواج کند. زلیخا عاشق یوسف می‌شود و او خدمتکارش می‌شود. بوتیفار روزی آن‌ها را با هم می‌بیند و یوسف را به زندان می‌اندازد. فرعون یوسف را برای تعبیر خوابش فرا می‌خواند. یوسف خواب را تعبیر می‌کند و تعبیرش درست از آب درمی‌آید، بنابراین یوسف به مقام بالایی در مصر می‌رسد. برادران یوسف برای خرید آذوقه به مصر می‌آیند، اما در سرزمینشان قحطی شده است. آن‌ها برادرشان را می‌بینند و یعقوب بینایی‌اش را به دست می‌آورد. آن‌ها زلیخا را هم پیدا می‌کنند و او هم از کوری‌اش شفا می‌یابد. یوسف و زلیخا خوشحال و با هم آنجا را ترک می‌کنند.

فیلم «یوسف و زلیخا» داستانی عاشقانه و تاریخی است که بر اساس روایت‌های باستانی شکل گرفته است. این فیلم حاوی صحنه‌های خشونت بسیار کمی است، مانند انداختن یوسف در چاه، اما این صحنه‌ها به شکل گرافیکی نمایش داده نمی‌شوند. همچنین، اشاره‌های ملایمی به عشق بین یوسف و زلیخا وجود دارد که به شکل محترمانه‌ای بیان شده است. فیلم فاقد الفاظ رکیک، صحنه‌های برهنگی یا مصرف مواد مخدر است و بر ارزش‌های خانوادگی و اخلاقی تأکید دارد. برای کودکان زیر ۱۳ سال مناسب است، اما بهتر است والدین همراه آن‌ها فیلم را تماشا کنند تا بتوانند در صورت نیاز، مفاهیم داستان را توضیح دهند.