گلابی بزرگ

«سباستین» و «میتچو»، برای نجات «جی‌بی»، شهردار «شهرِ آفتابی» و بازگرداندن او به شهر، ماجراجویی می‌کنند. آن‌ها «گلابیِ» بزرگی را که بذرش را جی‌بی برایشان فرستاده بود، به خانه‌شان تبدیل کردند و توانستند با آن به دریا بروند، خانه‌شان را قایقی کنند که به جی‌بی برسند و او را نجات دهند. در راه رسیدن به جزیره‌ی اسرارآمیز با «دزدان دریایی»، «اژدهای دریا» و «ارواح دریای سیاه» مواجه می‌شوند که با کمک هم می‌توانند از همه‌ی مراحل عبور کنند. بعد از اینکه به جزیره‌ی اسرارآمیز رسیدند، دیگر قایقی نداشتند تا به شهر آفتابی برگردند، ناگهان متوجه می‌شوند جزیره‌ی اسرارآمیز خودش یک کشتی بزرگ است. بنابراین به‌وسیله جزیره‌ی اسرارآمیز به شهر آفتابی بازمی‌گردند و باز زندگی در شهر آفتابی، شاد و زیبا می‌شود.

• درباره‌ی ویژگی‌های شخصیتی میتچو و سباستین با فرزند خود صحبت کنید و از او بخواهید درباره‌ی ویژگی‌های مثبت و منفی هرکدام، نظرش را برایتان شرح دهد و با علت بگوید که چرا این ویژگی خوب یا بد است. از فرزندتان بخواهید باردیگر داستان را از زبان خودش برایتان بازگو کند و در تکمیل داستان به او کمک کنید. از او بپرسید به‌نظرش زندگی در یک گلابی بزرگ چگونه می‌تواند باشد؟ خلاصه: درباره‌ی ویژگی‌های شخصیتی شخصیت‌های داستان با او صحبت کنید.

«گلابی بزرگ» ماجراجویی‌های سباستین و میتچوست که برای نجات جان شهردار شهر آفتابی، به جزیره‌ی اسرارآمیز می‌روند و در راه از موانع متعددی می‌گذرند. یکی از موانع، حمله‌ی دزدان دریایی است که با ادوات جنگی به‌سمت گلابی، که قایق میتچو و سباستین بود، شلیک می‌کنند. مانع دوم، اژدهای دریایی است که ابتدا ممکن است مخاطب را بترساند؛ اما در ادامه مشخص می‌شود اژدهای دریایی صرفاً یک زیردریایی است و یک‌نفر نیز در آنجا زندگی می‌کند. مانع سوم دریای سیاه است که وقتی وارد آن می‌شوند، ارواح کسانی را که تاکنون سعی کرده بودند به جزیره‌ی اسرارآمیز برسند؛ اما موفق نشده بودند و در راه از دنیا رفته بودند، می‌بینند. یکی از آن‌ها پدربزرگ سباستین است که می‌آید تا با او صحبت کند. توصیه می‌شود اگر والدین، متوجه ترس فرزندشان از این صحنه‌ها شدند، او را آرام کنند و از او بخواهند تا پایان انیمیشن را تماشا کند تا ترسش از آن‌ها کم شود؛ چون ارواح به‌گونه‌ای فانتزی هستند و دزدان دریایی و اژدهای دریا، در انتهای داستان با سباستین و میتچو دوست می‌شوند و به آن‌ها کمک می‌کنند. توجه به این نکته خالی از لطف نیست که ویژگی هریک از شخصیت‌های داستان چگونه است. میتچو، شخصیتی مستقل، ماجراجو و شجاع دارد که برای رسیدن به اهدافشان، تمام تلاشش را می‌کند و با حمایتی که از دوستانش به‌ویژه سباستین دارد، در موفق‌شدن همگی‌شان اثرگذار است؛ اما سباستین، شخصیتی ناامید و ترسو دارد که از ماجراجویی، انجام کارهای بزرگ و مهم و... می‌ترسد و در مواجهه با مشکلات، سریع عقب‌نشینی می‌کند و می‌ترسد. او هنگامی‌که متوجه می‌شود قایقی ندارند و نمی‌توانند به‌زودی به شهر آفتابی بازگردند، به شدت عصبانی می‌شود و با دوستان خودش نیز با عصبانیت برخورد می‌کند. داستان به‌گونه‌ای روایت می‌شود که گویی قهرمان اصلی، سباستین است و توجهی به اثرگذاری میتچو در داستان و موفقیت‌هایشان نمی‌شود. بهتر است والدین، نقش میتچو و ویژگی‌های مثبت او را برای فرزند خود پررنگ‌تر کنند و درباره‌ی ویژگی هرکدام از شخصیت‌ها با او صحبت کنند. خلاصه: روایت انیمیشن «گلابی بزرگ» به شکلی است که انگار همه‌ی موفقیت‌ها را سباستین کسب کرده است، درحالی‌که میتچو نقش مؤثرتری در این اتفاق دارد و ویژگی‌های شخصیتی بهتری را نسبت به سباستین داراست. توصیه می‌شود والدین درباره‌ی ویژگی‌های شخصیت‌ها و پررنگ‌ترکردن نقش میتچو در موفقیت‌ها به فرزندشان کمک کنند.

این ماجراجویی جذابی است که بر تعادل بین نقاط قوت و ضعف در همه ما تأکید دارد. داستان شگفت‌انگیز گلابی غول‌پیکر وامدار داستان جیمز و هلوی غول‌پیکر نوشته رولد دال است، اما بدجنسی بزرگسالان که دال اغلب درباره آن می‌نوشت، در اینجا جای خود را به بزرگسالانی محترم و همکاری داده است که حتی به کودکان با ایده‌های خوب احترام می‌گذارند. نکته‌ی especially fun این است که چگونه بسیاری از بزرگسالان ظاهرا کنجکاوی، روح ماجراجویی و انعطاف‌پذیری دوران کودکی خود را حفظ کرده‌اند، که این امر آنها را در چشم کودکان مثبت نشان می‌دهد و همچنین بینندگان جوان‌تر را مطمئن می‌کند که بزرگسالی به معنای کنار گذاشتن بازی‌گری در دوران بلوغ نیست.