خیلی قدیمی تر از قصه های پریان

داستان درباره پسری‌ است به نام والدوک که عاشق بازی‌های کامپیوتری‌ است. والدوک با مادرش زندگی می‌کند که درگیر بیماری سرطان است اما والدوک مریضی‌اش را نمی‌داند. ترسکا مادر والدی برای درمان باید بستری شود و از خاله‌اش می‌خواهد دراین مدت مراقب والدی باشد. والدی از خاله خوشش نمی‌‌آید و نگران این است که با وجود او به الویتش که بازی‌هایش است صدمه وارد شود. ترسکا مادر بسیار حساسی است که والدی را شخصی بسیار وابسته بار آورده. او بااینکه علاقه‌ای به‌این بازی‌ها ندارد اما والدی را حمایت می‌کند. حالا خاله با رفتن ترسکا روش تربیتی جدیدی را پیش می‌گیرد. والدی باید غذای خودش را آماده کند، ظرف‌هایش را بشوید، دستشویی را تمیز کند و به تنهایی به مدرسه برود. با جمله‌ی به «جای هیچ کاری نکردن ‌یه کاری کن» او را مشغول می‌کند. وضعیت تغذیه‌ی ناسالم او را نیز بهبود می‌بخشد و درنهایت شخصی مستقل از او می‌سازد. والدی به‌خاطر خستگی زیاد شب‌ها برای بازی گروهی خواب می‌ماند و به همین دلیل ماهرترین عضو گروه 3شاه از گروه جدا می‌شود.او از ناراحتی‌ این ماجراها آدرس بیمارستان مادرش را پیدا می‌کند و به آنجا می‌رود متوجه مریضی‌ مادرش می‌شود و ناراحت می‌شود. والدی و استاشک دنبال عضو جدیدی می‌گردند و از میان تقاضا کنندگان دختری به نام دلفینا را می‌پذیرند که البته والدی از او خوشش هم آمده. والدی طی اتفاقاتی با استاشک و دلفینا قهر می‌کند و فرم تقاضای شرکت در مسابقات را دور می‌اندازد. ترسکا به خانه برمی‌گردد. ترسکا باز هم حساسیت‌هایش را اعمال می‌کند و نمی‌گذارد هیچ کاری را خود والدی انجام دهد چرا که فکر می‌کند خطرناک است اما والدی نشان می‌دهد که در‌این مدت پسر بزرگی شده و مستقل است. رابطه‌ی والدی با پدربزرگش صمیمی‌‌است و با او درباره اتفاقاتی که برایش افتاده صحبت می‌کند. والدی با استاشک آشتی می‌کند و همچنین می‌فهمد که خاله فرم تقاضا را پیدا کرده و ارسال نموده و حالا تقاضای آن‌ها پذیرفته شده‌است. آن‌ها در مسابقات شرکت می‌کنند و برنده می‌شوند و به عنوان برنده به آلمان می‌روند تا مسابقه دهند.

• از فرزند خود بپرسید که دلیل موفقیت والدی در بازی آخر چه بود؟ ‌آیا کارهایی که خاله به والدی می‌گفت به نفع والدی  بود‌ یا به ضررش؟ ‌آیا رفتار مادر با والدی صحیح بود ‌یا رفتار خاله؟ تو والدی ابتدای فیلم را دوست داشتی ‌یا انتهای فیلم؟ چرا؟ چه پیامی‌‌ از فیلم دریافت کردی؟ خلاصه:‌ آیا والدی در انتها‌ی‌ فیلم آدم بهتری بود؟ تو روش خاله را می‌پسندی یا روش مادر والدی؟

درابتدای‌ این فیلم نشان می‌دهد که والدی و دوستانش علاقه شدیدی به بازی‌های کامپیوتری دارند و به جز مدرسه‌رفتن، باقی زمانشان را صرف‌ این‌کار می‌کنند و این موضوعی‌ است که اکثر والدین در مواجهه با فرزندشان با آن روبه‌رو هستند. در این فیلم می‌توان نحوه‌ی کنترل میزان بازی‌کردن و بازیگوشی بچه‌ها را مشاهده کرد که در عین حال در تربیت و پرورش بچه‌ها نیز اثرگذار است. شاید در نمای اول این روند با اجبار و نارضایتی نقش والدی صورت گرفت اما در طی این روند با ایجاد رابطه‌ای دوستانه و همدلانه می‌شود آن اجبار را تبدیل به پیشنهادی سازنده در نگاه بچه‌ها کرد. ایجاد روحیه مسئولیت‌پذیری و کمک در بچه‌هایی که وابستگی شدیدی به حضور والدین‌شان دارند، آن‌ها را در جهت مستقل‌شدن کمک می‌کند. در این فیلم می‌بینیم که تبدیل کردن عادات بد به خوب روندی است که شاید در ابتدا به کندی پیش برود اما به آرامی در بچه‌ها نهادینه می‌شود. مثل زمانی که والی در نبود خاله و مادر با یادآوری «به‌جای هیچ کاری نکردن کاری کن» به تمیز کردن خانه و پخت کیک مشغول می‌شود. اما خوب است بدانید همانطور که در فیلم مشاهده شد نباید در این مسیر بچه‌ها را از اولویت‌ها و علاقمندی‌هایشان منع کرد. چرا که دراین‌صورت با مقاومت آن‌ها مواجهه می‌شویم. وقتی برای آن‌ها مسئولیتی تعریف می‌شود و آن‌ها را موظف به انجام آن می‌کند ناخودآگاه زمان‌های اضافی‌ای که صرف بازی‌کردن یا کارهای کم اهمیت‌تر می‌شد، کنترل می‌شود. اما یادتان نرود که برای پیش بردن هدف خودتان، حامی اهداف و رویاهای فرزندتان نیز باشید تا شما را سّدی برای رسیدن به آن‌ها نبینند. همانطور که خاله برای رسیدن والدی و دوستانش به مسابقه فرم تقاضای پاره شده‌ی آن‌ها را پیدا کرد و برای مسئول مسابقات فرستاد و در نهایت آن‌ها با حمایت و تشویق خاله و مادر برنده شدند و به رویایشان دست یافتند. همچنین این فیلم به مسائل مختص به سن ورود به نوجوانی و علاقه‌ی به جنس مخالف  نیز می‌پردازد که آگاهی از آن‌ها خالی از لطف نیست.

داستان فیلم "برای قصه‌های پریانی خیلی پیر شده" جذاب است، اما کمی طول می‌کشد تا به قسمت‌های هیجان‌انگیز برسد. والدک بسیار به بازی‌های ویدئویی علاقه دارد، و این موضوع ممکن است برخی بینندگان را به داستان فیلم جذب کند، اما زمانی که مادر والدک به شدت بیمار می‌شود و عمه‌ی عجیب و غریب او به عنوان مراقب او وارد داستان می‌شود، فیلم بسیار پرتنش می‌شود. والدک عادت دارد که همه کارهایش را برای او انجام دهند، حتی وقتی که از خیابان رد می‌شود، دست مادرش را می‌گیرد. تماشای تحول والدک از یک پسر نیازمند و لوس به فردی مستقل، سرگرم‌کننده است. اگرچه در فیلم به دلیل بی‌تحرکی و بازی کردن برای ساعت‌ها، به وزن والدک و حالت بی‌تحرکی‌اش اشاره می‌شود و او را سرزنش می‌کنند، اما فیلم بر تنوع در دنیای بازی (دخترها می‌توانند به اندازه‌ی پسرها بااستعداد باشند) و همچنین بر شیوه‌های برقراری دوستی آنلاین و در دنیای واقعی تأکید دارد.خوشحالیم که عمه در این فیلم نماینده نسل مسن‌تر است و نه تنها خرد که انرژی و شادی نیز برای کودکان به ارمغان می‌آورد. اغلب او را می‌بینیم که با لباس‌های رنگارنگ و عینک ایمنی از سقف یا شاخه‌های بلند آویزان است. همانند بخش زیادی از فیلم، تا اواسط داستان، بخش زیادی از داستان او فاش نمی‌شود.