تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشبر اساس خاطرات جوئانا راکاف با نام مشابه، سالینجر سال من داستان جوئانا (با بازی مارگارت کوالی) را روایت میکند، زنی جوان در اوایل دهه ۲۰ زندگیاش که در اواسط دهه ۹۰، برنامه کارشناسی ارشد و دوستپسر دانشگاهیاش را در برکلی رها میکند و به همراه بهترین دوستش در بروکلین زندگی میکند تا به رویای نویسندگیاش برسد. جوئانا شغلی به عنوان دستیار مارگارت (با بازی سیگورنی ویور)، یک نماینده ادبی قدیمی در یک آژانس ادبی مشهور، پیدا میکند. این آژانس ادبی از نویسندگانی همچون آگاتا کریستی و اف اسکات فیتزجرالد تا نویسنده مشهور و گوشهگیر «جری» — که همان جی.دی. سالینجر است — نمایندگی میکند. یکی از وظایف اصلی جوئانا پاسخ دادن به نامههای طرفداران سالینجر با یک نامه فرمالیته است که در آن گفته شده نویسنده نامهها را قبول نمیکند، بنابراین نمیتوانند آنها را به او برسانند. جوئانا، که با نویسنده/کتابفروش در حال کار، دان (با بازی داگلاس بوث) قرار میگذارد، تصمیم میگیرد بهطور ناگهانی قوانین را زیر پا بگذارد و به عنوان خودش به چند نفر از طرفداران نامه بنویسد. او همچنین تقریبا هر بار که جری زنگ میزند تا با مارگارت صحبت کند، با او صحبت میکند و در نهایت جری به او مشاورهای در مورد هنر نویسندگی میدهد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد نمایش دنیای ادبی در سالینجر سال من صحبت کنند. در مورد اینکه نویسندهای «اسطورهای» مثل سالینجر از مصاحبه یا دریافت نامههای طرفداران خودداری میکند، چه فکری میکنید؟
- آیا این فیلم شما را به خواندن کتاب سالینجر من یا آثار جی.دی. سالینجر، بهویژه کتاب نگهبان گندمزار، علاقهمند میکند؟
- آیا فکر میکنید نویسندگان مسئولیتی در قبال خوانندگان خود دارند؟ آیا باید با آنها ارتباط برقرار کنند، یا کار نویسنده با نوشتن کتاب تمام میشود؟ اگر میتوانستید با یک نویسنده تماس بگیرید، چه کسی را انتخاب میکردید؟
- چگونه رابطه جنسی و جنسیت در این فیلم به تصویر کشیده شده است؟ آیا ارزشهای خاصی در آن القا میشود؟
- آیا در این داستان همدلی، شجاعت و پشتکار را مشاهده کردید؟ چرا اینها از نقاط قوت مهم شخصیت هستند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که سالینجر من اقتباسی از خاطرات جوئانا راکوف است در مورد سالی که او به عنوان دستیار شخصی در آژانس ادبی که نماینده نویسنده مشهور و گوشهگیر جی. دی. سالینجر بود، کار میکرد. در این فیلم گاهی الفاظ تند و زننده (مثل «لعنتی» و «کثافت») به کار رفته و چند صحنه از زوجهایی که میبوسند، میرقصند و رابطه جنسی دارند، وجود دارد. در یکی از صحنههای بعد از رابطه جنسی، مردی در حالی که عریان است تایپ میکند، اگرچه تنها چیزی که بینندگان میبینند سینه و پاهای برهنه اوست. اگرچه خشونت آشکاری در فیلم وجود ندارد، اما بحثهایی در مورد دوران حضور سالینجر در جنگ جهانی دوم و هواداری که در مورد تماشای مرگ دوستانش در ویتنام به او نامه مینویسد، وجود دارد. کسانی که با آثار و شهرت سالینجر آشنا هستند، بیشتر از این فیلم لذت خواهند برد. مارگارت کوالی در نقش جوئانا بازی میکند. برای اطلاع از فیلمهای خانوادگی مشابه، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
کالی جذاب است در نقش نویسنده جوانی که در نهایت به نامههای طرفداران سالینجر پاسخ میدهد در این اقتباس سرگرمکننده و صمیمی از خاطرات ادبی راکاف. با چشمان درشت و پر احساسش، کالی انتخاب ایدهآلی است برای نقش جویای جوانا، که خوشحالانه در یک آپارتمان وحشتناک در ویلیامزبرگ، بروکلین زندگی میکند، با دوستپسر نویسنده چپگرایش، و هر روز در مسیر رفتن به سر کار در آژانسی که کامپیوترها را به نفع ماشینهای تایپ دستی کنار گذاشته است، لباسی متفاوت و جذاب و قدیمی میپوشد. از نظر داستانی، اتفاق زیادی نمیافتد، به جز ناامیدی مداوم جوانا از اینکه باید نامههای فرم یکسان را برای طرفداران مشتاق سالینجر تایپ کند. طرفداران او از همه پیشینهها و سنین، نامههایشان را در حالی که جوانا آنها را میخواند، روایت میکنند، و او را از تأثیرگذار بودن کتابهای سالینجر، حتی دههها بعد، آگاه میکنند. اوج زمان او در آژانس زمانی است که «جری» برای مارگارت زنگ میزند و بهطور مختصر با او صحبت میکند. مکالمات کوتاه هستند، و گاهی اوقات سالینجر حتی نام او را به یاد نمیآورد، اما او لحظات کوتاه نصیحتهای نویسندگی را از یک عضو واقعی از Canon غربی، گرامی میدارد.ویور در نقش مارگارت، که دقیقا میداند چطور میخواهد هر کاری انجام شود، سرگرمکننده است. او به اندازه مریل استریپ در نقش میراندا پریستلی در شیطان پرادا میپوشد، بدجنس و لذتبخش نیست، اما مارگارت همچنان سرد و دور است — یک بازیکن قدرتمند مرموز که یکی از بزرگترین نامها در ادبیات قرن بیستم را نمایندگی میکند. با اینکه مارگارت یک شخصیت فرعی است، اما عمق پنهان او در طول داستان آشکار میشود. با این حال، بوث به خوبی انتخاب نشده است. لهجه نیویورک او به طرز آزاردهندهای نامناسب است، و هر کسی که با این بازیگر آشنا باشد میداند که او خیلی باکلاس است تا به طور اصیل نقش یک هیپی ریشو را بازی کند که به نوشتن کتاب خودش، بینهایت شوخ، وسواس دارد. لحظهای که جوئانا در نهایت دستنوشته دان را میخواند به خصوص موثر است، چون متوجه میشود او دقیقا همان برادر متکبر ادبی است که از او میترسید. سِلِنجر هرگز به طور کامل در فیلم نشان داده نمیشود، و در حالی که این میتواند به نظر مکارانه بیاید، در واقع باهوشانه است. مخاطبان فقط صدای او را میشنوند، عمیق و بلند و به جوئانا میگوید که هر روز بنویسد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.