تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشوقتی الکس (مادر جوان) (با بازی مارگارت کوالی) از شریک زندگی آزاردهندهاش (با بازی نیک رابینسون) فرار میکند، اولین شغلی که پیدا میکند خدمتکاری برای مشتریان ثروتمند است. او تلاش میکند تا برای دختر خردسالش مِدی (با بازی ریلیا نوا ویتت) زندگی را بچرخاند. کار آسانی نیست و این واقعاً کمگویی است. او شوکه میشود وقتی میبیند چقدر سریع پول اندکش تمام میشود، و وحشتزده است از اینکه چقدر کم از آژانسهای خدمات اجتماعی کمک میگیرد. او مجبور است به هر نوع مهربانی که غریبهها ارائه میکنند، متکی باشد، چون خیلی زود میفهمد که نمیتواند به مادر ناپایدارش پائولا (با بازی اندی مکداول) تکیه کند. الکس امیدوار است که راهی به سوی زندگی بهتری برای دخترش باز میکند، اما با این همه موانع، او میترسد که هرگز به آنجا نرسد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد شخصیتهای نابهنجار در سریال خدمتکار صحبت کنند و در مورد دلایل گرایش نویسندگان به این شخصیتها برای خلق داستان بحث کنند. چرا فردی با مشکلات جدی، شخصیت جذابتری نسبت به فردی با زندگی آرام و عادی دارد؟ چالشهای زندگی چه فرصتهایی را برای خلق درام یا کمدی فراهم میکنند؟
- آیا قرار است تماشاگران با الکس همدردی کنند؟ چطور میتوان فهمید؟ چگونه باید با کسانی که با او بد رفتاری میکنند برخورد کنیم؟ شخصیتهای همدلانه چگونه ارائه میشوند و این چگونه با شخصیتهای بیتفاوت متفاوت است؟
- شخصیتهای داستان «ماید» چگونه شجاعت و صداقت خود را نشان میدهند؟ چرا این ویژگیهای شخصیتی مهم هستند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که سریال خدمتکار بر اساس خاطرات استفانی لند با عنوان خدمتکار: کار سخت، دستمزد پایین، و اراده یک مادر برای بقا ساخته شده و مارگارت کوالی در آن در نقش الکس، مادری جوان که از یک رابطه خشونتآمیز فرار کرده و به زودی متوجه میشود که نمیتواند انتظار کمک زیادی از دیگران، از جمله مادر ناپایدارش پائولا (اندی مکداول، مادر واقعی کوالی) داشته باشد، بازی میکند. الکس به عنوان خدمتکار استخدام میشود، اما متوجه میشود که دستمزد ناچیزش کار را برای او بسیار، بسیار دشوار میکند تا از بیخانمانی خود و دخترش جلوگیری کند. سریال خدمتکار به وضوح دشواریها و مشکلات فقر را به تصویر میکشد: هزینههای غیرمنتظرهای که الکس را آنقدر فقیر میکند که نمیتواند غذا بخرد، بیتوجهی سازمانهای خدمات اجتماعی، و شرایط دشوار مهدکودک که از مشتریان انتظار دارد قبل از دریافت کمکهای یارانهای، شغل داشته باشند. در این میان، برخی از شخصیتها با مشکلات سوء مصرف مواد مواجه هستند؛ ما میبینیم که چگونه این مشکلات به مسائل فقر دامن میزنند و انسانیت کسانی که با اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند را نشان میدهد. یکی از شخصیتها هنگام نوشیدن الکل خشمگین میشود؛ ما صحنههایی از فریاد زدن او بر سر شریک زندگیاش و پرت کردن لیوانی که درست بالای سر شریکش میشکند را میبینیم. مسائل جنسی تمرکز اصلی نیستند، اما صحنههایی وجود دارد که شخصیتها با یکدیگر غُر میزنند، و در یکی از صحنهها زنی از الفاظ زشت برای متهم کردن دخترش به غُر زدن با دوستپسرش استفاده میکند. فحشهایی مانند "لعنتی"، "کثافت"، و عباراتی با ابعاد نژادی/اقتصادی-اجتماعی مانند "کثافت سفید" به کار برده میشوند. شخصیتهای اصلی سفیدپوست هستند، اما سایر شخصیتها رنگینپوست هستند، به طور کلی زنانی که با فقر دست و پنجه نرم میکنند. این سریال به طور قدرتمند نشان میدهد که وضعیت اقتصادی-اجتماعی چگونه میتواند تجربیات مشابهی را به همراه داشته باشد، در حالی که به طور واقعگرایانه نشان میدهد که سفیدپوست بودن به الکس مزایای بیشتری نسبت به سایر شخصیتها میدهد. پیامهای قوی شجاعت و صداقت در مبارزاتی که شخصیتها برای مراقبت از خانوادههایشان انجام میدهند، وجود دارد.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
تصویری قدرتمند از زنی بیقدرت در آمریکا، این کتاب که به فیلم تبدیل شده، بهروشنی نشان میدهد که چگونه یک فرد عادی ممکن است دچار مشکلات سخت شود و خود را بهطور کامل و خطرناکی تنها بیابد. در اولین لحظهای که الکس را ملاقات میکنیم، او در حال فرار است: با دقت به شریک بیثباتش نگاه میکند، مطمئن میشود که او خواب است، قبل از اینکه راهش را از میان شیشههای شکسته شب قبل پیدا کند و فرزندش را از آن مکان دور کند. اما با کمی بیشتر از ۱۸ دلار در کیف پولش، انتخابهای کمی دارد؛ ما هر هزینه غیرمنتظرهای را که از کل پولش کم میشود، بر روی صفحه نمایش میبینیم. تا پایان قسمت اول، او به خوابیدن در اسکله عمومی قایقها تن داده است، بدون اینکه بداند وعده غذایی بعدیاش از کجا خواهد آمد.الکس در سریال خدمتکار، از طرف اطرافیانش مورد بدرفتاری و تحقیر قرار میگیرد، حتی از طرف کسانی که برای کمک به او و دیگران استخدام شدهاند. این موضوع دردناک و واقعی به نظر میرسد. الکس شغلی ندارد و امیدی هم به پیدا کردن شغل نیست. چطور میتواند شغلی پیدا کند و ثابت کند که واجد شرایط استفاده از مهدکودک یارانهای برای دخترش است، در حالی که قبل از پیدا کردن شغل به مهدکودک نیاز دارد؟ اما چیزی که دارد، قولی است که به خودش و دخترش داده است: دیگر هرگز شیشه از موهای دخترش بیرون نمیکشد. و با توجه به آیندهی دخترش، الکس تلاش میکند تا از بیخانمانی خارج شود و به زندگیای برسد که شاید شانسهای بهتری به دخترش بدهد، شانسهایی که خود الکس هرگز نداشته است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.