بازی مرگ
Death's Game
۱۸+
مناسب برای بالای ۱۸ سال

درباره فیلم
بازی مرگ یکی از جدیدترین سریال های کره جنوبی و محصول سال ۲۰۲۳ است، ژانر سریال فانتزی و درام میباشد. این مجموعه برپایه یک وبتون با همین نام ساخته شدهاست. سریال راجع به پسری به نام چوی یی جه است که از تلاش برای زندگی کردن و رسیدن به اهداف خود باز میماند و دست به خودکشی میزند، حال او باید به دلیل مرگ خودخواسته مجازات شود؛ این تنبیهها که توسط شخصی به نام مرگ صورت میگیرد، دوازده بار تناسخ به دنیا و زندگی به جای دوازده انسان است که هرکدام به نوعی در آستانهی مرگ هستند. در واقع دوازده مرگ در بدنهای مختلف مجازات یی جه است. او برای اجتناب از رفتن به جهنم باید راهی برای زنده ماندن در کالبد یکی از شخصیتها پیدا کند. این سریال به دلیل پرداختن به موضوع مرگ و زندگی دارای پیچیدگی و بار فلسفی است. به دلیل وجود صحنههای دارای خشونت و ناهنجاری، دیدن این اثر به افراد زیر 18سال توصیه نمیشود.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی زیاد
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشچوی یی جه دانش آموزی ممتاز است که فرصت مصاحبهی شغلی در یکی از بهترین شرکتهای کره به نام تهکانگ را قبل از پایان رساندن مقطع دبیرستان پیدا کرده؛ او پرشورانه منتظر روز مصاحبه است و استخدام شدن در شرکت را مساوی با خوشبخت شدن و پایان سختیها میداند؛ اما روز مصاحبه اتفاقی ناگوار رخ میدهد، مردی در جلوی چشمان او با ماشین تصادف و در همان لحظه جان خود را از دست میدهد. این موضوع ناگوار استرس زیادی به یی جه منتقل میکند و باعث میشود نتواند به سؤالهای مصاحبه پاسخ دهد و در آن رد شود. یی جه سعی میکند با کارهای پاره وقت مخارج زندگیاش را تأمین کند، او روزها را به امید آیندهای بهتر سپری میکند. پس از گذشت هفت سال دوباره فرصت مصاحبهی شغلی در کمپانی تهکانگ برای او فراهم میشود، اما بازهم نمیتواند استخدام شود. در همین حین به او خبر میرسد شرکتی که از آن سهام خریداری کرده بود و در آن تمام پساندازش را سرمایه گذاری کرده بود در گیر کلاهبرداری شده و او تمام پولش را از دست داده. او با جیسو ،کسی که دوستش دارد و قصد ازدواج با او را دارد به دلیل ناتوانی در حل مشکلاتش و حس عذاب وجدان قطع ارتباط میکند.
همان شب صاحب خانهاش به دلیل عقب افتادگی پرداخت اجاره اسباب او را بیرون میریزد. یی جه از اوضاع زندگیاش به ستوه آمده و هیچ امیدی برای ادامهی زندگی خود یافت نمیکند. او بر این باور است که مرگ وسیلهای برای پایان دادن به دردی است که تجربه میکند, تصمیم به خودکشی میگیرد.پس از خودکشی، یی جه به دنیای میانی منتقل شده و با شخصیتی روبه رو میشود به نام مرگ. مرگ که معتقد است یی جه او را به تمسخر گرفته، به دلیل خودکشی و گناهی که او مرتکب شده است، او را تنبیه میکند.
مجازات او دوازده بار مرگ است، روح او به نوبت به دوازده بدن نزدیک به مرگ وارد میشود، اگر او موفق شود جلوی مردن یکی از آنها را بگیرد، میتواند به زندگی در همان بدن ادامه بدهد و در صورت عدم موفقیت،یی جه روانهی جهنم میشود. مرگ دوازده گلوله دارد و با هر دفعه شلیک به پیشانی چوی یی جه او را به کالبد دیگری منتقل میکند.
یی جه با کمک شیء الماسی شکل که معلق در هوا است، از گذشته، خلقیات و تواناییهای فردی که درون او تناسخ پیدا کرده باخبر میشود. در ابتدا وی در بدن پارک جین ته ، وارث آینده و جانشین رئیس شرکت تهکانگ تناسخ پیدا میکند. او قصد تلاش برای زنده ماندن ندارد اما با دیدن ثروت او، تصمیم به تلاش برای حفظ جانش میگیرد؛ اما تلاش او ناکام میماند و با سقوط و انفجار هواپیما پارک جین ته از دنیا میرود.
یی جه در بدن کوون هیوک سو تناسخ پیدا میکند، هیوک سو پسری دبیرستانی است که در مدرسه توسط همکلاسیهایش خصوصا لی جین سانگ مورد قلدری قرار میگیرد.
او در ابتدا سعی میکند اذیتهای آنها را تلافی کند، اما قدرت اجتماعی و فیزیکی هیوک سو به اندازهی کافی زیاد نیست، هیوک سو نقشه میکشد تا بتواند به جین سانگ درسی درست بدهد؛ پس تصمیم میگیرد ته سوک، یکی از همراهان جین سانگ را وسوسه کند و کینه و دشمنی را بین آن دو فعال کند تا علیه او مبارزه کند. با اینکار جین سانگ منزوی شده و اعتبار خودش را از دست میدهد. جین سانگ که از هیوک سو کینهای عمیق به دل گرفته، به وسیلهی یک آجر و ضربه زدن به سر او، جانش را میگیرد.
تناسخ در بدن جانگ گو او یکی دیگر از مجازاتهای یی جه است. او مدلینگ جوانی است که چند روزی در کافهی دوستش کار میکند و به طور اتفاقی با لی جیسو، پارتنر سابقش و کسی که دوستش دارد ملاقات میکند. جانگ گو او تصمیم میگیرد به جیسو نزدیکتر شود.
زمانی که یی جه از خودکشی پشیمان میشود و قصد گفتن حقیقت ماجرا را به جیسو دارد، اتفاقی ناگوار رخ میدهد؛ جانگ گو اون و جیسو در تصادفی که توسط پارک ته او صورت گرفته، جان خود را از دست میدهند. انتقال یی جه به کالبد جونگ گیو چول نیز یکی از مراحل تنبیه او است. او هنرمندی توانا است که نادیده نادیده گرفتهشدنش توسط جامعه باعث تبدیل شدن به قاتلی سریالی شده است. او که به دنبال رقم زدن قتلهای هنرمندانه است؛ در این زندگی، قصد گرفتن انتقام مرگ جیسو را دارد، پس به همین قصد به پارک ته او نزدیک میشود و او را به خانهی خود و محل تمام قتلهای هنریاش میبرد. اما طی اتفاقی خودش در دام او میافتد و به همان نحوی که دیگران را به قتل میرساند، توسط ته او به قتل میرسد، این اتفاق غریزهی پارک ته او را برای قتلهای این چنینی تقویت میکند.
همچنین یی جه در بدن آن جی هیونگ که پلیسی محتاط و جان دوست است تناسخ مییابد، اما به محض ورود روح یی جه در بدن او، آن جی هیونگ به پلیسی شجاع تبدیل میشود. او با هدایت نیروهای پلیس به خانهی جونگ گیو چول و انتقال فیلمهای دوربین مداربسته به خبرگزاریها، مردم و مقامات را از پانزده قتل صورت گرفته توسط گیوچول و همچنین کشته شدن آن توسط پارک ته او مطلع میکند. او پارک ته او را به سبک خودش تنبیه و مجازات میکند؛ ابتدا او را در هواپیمایی در حال سقوط محبوس کرده، مانند کاری که ته او با برادرش کرد؛ در مرحلهی بعد او مانند سونگ جه سوپ باید از ارتفاع فرود بیاید، پس از فرود او به کمک چتر نجات با یک ماشین تصادف میکند که این حادثه تداعی کننده سانحهی قتل جیسو بود. پارک ته او به دلیل صدمهی شدیدی که دید دو پا و یک دستش را از دست داد. جی هیونگ سرانجام در حادثهای فداکاری کرده و با فدا کردن جانش جلوی مرگ دوستش را میگیرد.
او در بدن یک نوزاد، فردی کارتن خواب، نوجوانی زندانی و... تناسخ پیدا میکند که در هر کدام از کالبدها به نحوی از دنیا میرود.
و آخرین مجازات چوی یی جه، بیدار شدن در بدن زنی میانسال است؛ مادرش....
او با یادآوری خاطرات مادرش از فداکاریها و ایثار مادرش در زندگی باخبر و از اینکه در زمان خودکشی به او فکر نکرده بود بسیار نادم میشود. یی جه 32سال در کالبد مادرش زندگی و به مرگ طبیعی از دنیا رفت.در آخر یی جه از عمل خود پشیمان میشود و به مرگ التماس میکند تا او را به زندگی باز گرداند. مرگ او را به قضاوت خداوند میسپارد و خداوند به خاطر انجام کارهای مثبتش دوباره او را به زندگی خود، در همان نقطهای که قصد کشتن خود را داشت باز میگرداند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- می توانید در مورد مفاهیمی چون مرگ، جهان اخرت، تناسخ، ارزش زندگی، ناامیدی و.... با یکدیگر گفت و گو کنید؟ خلاصه: به نظرت در ذهن کسی که خودکشی را بهترین راه حل برای از بین بردن رنج زندگی میداند، چه میگذرد؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشسریال بازی مرگ مملو از نکات مثبت و منفی است که علاوه بر ژانر جذب کننده، مخاطب میتواند در موضوع کلی و پیام های سریال تفکر کرده و نکات خوبی را از آن استخراج کند.
مسئلهی اصلی سریال خودکشی است، موضوعی که در بسیاری از کشورها وجود دارد و دومین علل مرگ و میر در جهان است. خودکشی، یکی از مسائل مهم و چالشی این روزهای اکثر کشورها، از جمله کرهجنوبی است.
این مسئله به قدری پر رنگ و حیاتی میباشد که این کشور قانونگذاریهایی در حیطهی آن انجام داده. خودکشی عملی مرسوم بین دانش آموزان، مردم و حتی آیدلها و سلبریتیها میباشد.
این مسئله به شدت بین قشر سلبریتی جامعهی کره رواج دارد؛
کره، کشوری در مسیر پیشرفت اما سنتی است و کوچکترین حرکت اشتباه آیدلها و سلبریتیها میتواند موج منفی نظرات مردم را به سوی آنها روانه کند و آنها را به راحتی به انزوا بکشاند؛ همین مسئله باعث رواج این عمل در بین آیدلها میباشد.
اصولا مشاهده میشود، دانشآموزان به دلیل شکست در مسیر تحصیلی، عدم دستیابی به اهداف و یا قلدری و زورگیریها در محیط مدرسه و .... دست به چنین کاری میزنند. از طرفی باید اشاره کرد که کم شدن تابآوری و تعریف افراد از مفهوم خوشبختی و شادی نیز از جمله بالا رفتن آمار خودکشی است. شخصیت اصلی سریال بازی مرگ نیز در برخورد با مشکلاتش نگاهی تیره و ناامیدانه دارد و بدون توجه به اطرافیان و ابعاد مثبت زندگی خود، دست به خودکشی میزند. باید توجه داشت عواملی که باعث خودکشی افراد میشود بسیار وسیعتر و جزئیتر میباشد، اما در برخی موارد همراهی اطرافیان خصوصا خانواده میتواند منجی فردی باشد که قصد خودکشی دارد؛ بخشی از خودکشیهای قشر جوان و نوجوان به دلیل عدم حمایت و همدلی خانوادهها صورت میگیرد.
برای نمونه در ادامهی سریال یی جه با دیدن زحمات مادرش و سوگی که با رفتنش برای او به جای گذاشته، متوجه اشتباه بزرگش شده و از کارش به شدت پشیمان میشود.
یی جه در ابتدا تنها مشکلاتش را میبیند و نکات مثبت زندگی خود را فراموش کرده اما در میان سریال او به ارزش زندگی کردن و لحظات حیات در دنیا پی میبرد و آرزوی بازگشت به دنیا را دارد، او خداوند را التماس میکند که یک فرصت دیگر برای بازگشت به او بدهد.
یی جه به خوبی در مییابد مرگ نعمتی از سمت خداوند است که تنها یک بار انسان اجازهی استفاده از آن را دارد و متوجه میشود برخلاف تفکر او، مرگ وسیلهای برای پایان دادن به دردها نیست بلکه شروع حیات اخروی انسانها است.
بازی مرگ به خوبی آسیب وارد شده به اطرافیان فردی که دست به قتل نفس میزند را به تصویر کشیده؛ برای مثال مردی که به قصد خودکشی به سمت خیابان میدوید هرگز گمان نمیکرد با این کارش آیندهی شغلی یک جوان را تحت تأثیر عمل خود قرار بدهد و باعث شود همین جوان در آینده به فردی ناامید مبدل و در آخر دست به خودکشی بزند.
در سریال به نرخ بالای خودکشی در کره جنوبی اشاره میشود که بر خلاف تصویر فانتزی و زیبایی که رسانهها از این کشور نشان می دهند، قابل تأمل و توجه است.
در این سریال به طور ویژه ای به مفهوم تناسخ پرداخته شده که موضوعی غیر واقعی و تخیلی میباشد، اما از جهتی که موضوع فلسفی و قابل بحث و بررسی است توصیه میشود راجع به موضوع تناسخ مطالعه کرده و دربارهی آن با هم گفت و گو کنید.
به دلیل نمایش صحنههای بسیار خشن که نمونههای آن را در قسمت خشونت ذکر کردیم و همچنین سکانسهای دارای ترس بسیار زیاد این سریال به مخاطبین حساس اصلا توصیه نمیشود.
مفهوم و موضوع سریال کاملا فلسفی و نیازمند تفکر مخاطب است، فلذا تماشای سریال به افراد زیر 18سال توصیه نمیشود.
خلاصه: سریال بازی مرگ به مسئله خودکشی و مرگ میپردازد. اثر خشونت زیادی دارد و به مفهوم پیچیدهای میپردازد به همین دلیل این اثر قابل تامل، برای مخاطبان حساس مناسب نیست و بهتر است توسط افراد بالای 18 سال مشاهده شود.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.