درباره فیلم
میمونهای اصلی، علمی-تخیلی هوشمند، مبارزه و مطالب جذاب و شهوانی را با هم ترکیب میکند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم «سیاره میمونها»، چهار فضانورد با سرعت نور سفر میکنند تا کهکشانهای جدیدی را کشف کنند. آنها ناگهان از حالت بیوزنی بیدار میشوند و متوجه میشوند که در حال سقوط به سیارهای با اتمسفر قابل زیست هستند. تنها بازمانده، تیلور (چارلتون هستون) است که نژادی از میمونهای باهوش را کشف میکند و در نهایت به اسارت آنها درمیآید. او نمیتواند صحبت کند چون گلویش زخمی شده است، اما سعی میکند توجه دو دانشمند میمون، کرنلیوس (رودی مکداول) و زیرا (کیم هانتر) را جلب کند. آنها مایل هستند که با او ارتباط برقرار کنند، اما متاسفانه رهبر میمونها، دکتر زایوس (موریس اوانس) معتقد است که او یک تهدید است و او را محاکمه میکند. تیلور با کمک دانشمندان فرار میکند و به دنبال غاری پر از اشیایی است که هوش انسانی را ثابت میکند. اما آیا تیلور میتواند به موقع ادعای خود را ثابت کند؟
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد خشونت موجود در «سیاره میمونها» صحبت کنند. انسانها به چه شیوههایی مورد سوءرفتار قرار میگیرند؟ آیا شباهتهایی بین رفتار انسانها با حیوانات مشاهده میکنید؟ دلیل این سوءرفتار چیست؟
- این فیلم به نظر میرسد که علم را برتر از ایمان کورکورانه نشان میدهد. آیا شما هم موافق هستید؟ آیا راهی وجود دارد که این دو بتوانند با هم کنار بیایند؟
- پایان غیرمنتظره فیلم بسیار مشهور شده است. آیا قبل از تماشای فیلم از آن مطلع بودید؟ این پایان غیرمنتظره چه تأثیری بر داستان داشت؟
- کدام یک الگوی بهتری هستند: فضانورد انسان یا دانشمند میمون؟ چرا؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که "سیاره میمونها" یک فیلم علمی-تخیلی کلاسیک محصول سال ۱۹۶۸ است که دنبالهها، بازسازیها، سریالهای تلویزیونی، اسباببازیها و بازیهای زیادی داشته و در زمان خود بسیار محبوب بوده است. این فیلم یکی از معدود فیلمهای علمی-تخیلی است که بر اساس ایدههای فکری ساخته شده اما در عین حال حاوی صحنههای مبارزه و اکشن نیز میباشد. شخصیتها از اسلحه استفاده میکنند، کمی خون نشان داده میشود و برخی شخصیتها میمیرند. انسانها به عنوان زندانی نگهداری میشوند و مورد بدرفتاری قرار میگیرند و همچنین صحنههای مبارزه خشونتآمیز وجود دارد. در یک صحنه تکاندهنده، جسدی تجزیهشده نشان داده میشود. چند فضانورد مرد به صورت برهنه نشان داده میشوند (بدون نمایش اندام حساس) و در مورد روابط جنسی صحبت میشود. زبان فیلم ملایم است اما کلماتی مانند "خدا"، "لعنت" و "جهنم" در آن استفاده شده است. با موفقیت فیلم "طلوع سیاره میمونها" و برنامهریزی برای ساخت دنبالههای جدید، طرفداران نوجوان فیلمهای علمی-تخیلی ممکن است علاقهمند باشند که این فیلم کلاسیک را نیز تماشا کنند. اگرچه انجمن فیلم آمریکا در زمان اکران به این فیلم رتبه "G" داده بود، اما مطمئناً در استانداردهای امروزی چنین رتبهای دریافت نخواهد کرد.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
کارگردانی فرانکلین جی شافنر - که دو سال بعد برای فیلم پتون برنده جایزه اسکار بهترین کارگردان شد - در این فیلم بی روح و نامرتبط است. شخصیت اصلی چارلتون هستون سرسخت و غیرقابل انعطاف است. اما به نوعی ترکیب هوشمندانه ایدههای علمی تخیلی با هیجانات قدیمی در سیاره میمونها با موفقیت همراه بود. شاید رود سرلینگ، نویسنده فیلمنامه و خالق مجموعه تلویزیونی افسانهای توایلایت زون، یکی از دلایل این موفقیت باشد. یا شاید نوآوری دیدن میمونهایی که سوار بر اسب هستند و اسلحه میکشند، دلیل این موضوع بوده است.هستون چند دیالوگ به یاد ماندنی دارد، اما این رودی مکداول و کیم هانتر هستند که با ایفای نقش دو دانشمند گوریل، فیلم را هدایت میکنند و ارتباط و پیوند بین دو گونه را به تصویر میکشند. کلید اصلی داستان، ذهن و قلب باز این دو شخصیت است. پرسش علم در برابر ایمان هنوز هم پرسشی مربوط است، اما شاید این پرسش مهمتر باشد: چه بر سر انسانها آمد؟ چطور خودشان را نابود کردند؟ اگر تماشاگران علاقهای به پاسخ این پرسشها ندارند، میتوانند روی تعقیدها و نبردهای فیلم تمرکز کنند که بسیار خوب اجرا شدهاند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.