درباره فیلم
«زمان برفبازی»، انیمیشنی کمدی و درام از اتفاقاتی است که طی دو هفته تعطیلی مدرسه در دهکده، بعد از بارش برف سنگین رخ میدهد. بچههای مدرسه که دوستیهای عمیق و دیرینهای با یکدیگر دارند برای تفریح روزهای تعطیلشان بازیای را طراحی میکنند که به جنگ و دشمنی و در نهایت مرگ سگ یکی از دوستانشان ختم میشود.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشداستانِ دهکدهیِ همیشه برفیِ کوچکی است که حالا بهواسطه شروع جشنوارهها در سنگینترین روزهای برفی، مدارسش را به مدت دوهفته تعطیل کردهاند. بچههای مدرسه که البته دوستیهای عمیق و صمیمی با یکدیگر دارند، برای روزهای تعطیل به دنبال تفریح جالب و هیجانانگیزی میگردند. پیشنهاد تیم شدن و دو دسته شدن بچهها برای برفبازی که اسمش را جنگ گذاشتند از طرف لوکی مطرح شد. اما تقسیمبندی تیمها به صورت ناعادلانه ایجاد شد؛ در نتیجه تیم مقابل مخالفت کردند و از این بازی سرباز زدند. اما تیم لوکی به صورت غیرمنتظره آنها را مورد حمله قرار داد و با پرتاب گولههای برفی آنها در عمل انجام شده قرار داد و به تعبیری، جنگ را شروع کرد. بازی و جنگ بچهها هر روز ادامه پیدا میکرد و هر روز پرخطرتر از روز قبل اتفاق میافتاد. این مسئله خیلی از اعضای تیمها را خسته و ناراحت کرده بود و پیشنهاد صلح و پایان دادن به جنگ را مطرح میکردند اما هر دو تیم تسلیم نشده و همچنان به بازی و دشمنی خود ادامه میدادند تا اینکه در آخرین روز، بازی تیم لوکی با افزایش اعضای خود به قلعه تیم مقابل حمله کرد و در این جنگ و دعوا کلیو، سگِ پیرس زیر ریزش برف قلعه جان خودش را از دست داد. این اتفاق لوکی و سایر دوستانش را بسیار متأسف و متأثر کرد در نتیجه بعد از گذشت چند روز برای دلجویی نزد پیرس رفتند و از تمام بچهها عذرخواهی کردند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- تو دوست داری بهجای کدام یک از شخصیتهای داستان باشی؟ علت علاقهمندی فرزندتان را نسبت به آن شخصیت بپرسید. به نظرت رفتارهای مثبت و منفی این شخصیت چه بود؟ اگر تو بهجای او بودی در این شرایط چه میکردی؟ اگر سوفیا تیمش را در آن شرایط ترک نمیکرد چه اتفاقی میافتاد؟ به نظر تو یک تیم و یک گروه چه تعهداتی را نسبت به یکدیگر باید رعایت کنند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین داستانِ روایت چند بچه مدرسهای است که بدون درنظر گرفتن والدین در داستان، تصمیم میگیرند روزهای تعطیل خود را با دو تیم کردن خود به جنگ و درگیری بپردازند و در نهایت یک گروه را به عنوان پیروز و قهرمان اعلام کنند اما در نهایت این جنگ و دعوا، جدی میشود و در پی آن یک سگ بیپناه جانش را از دست میدهد. عمده مسئله قابل توجه در این داستان رفتارهای ناهنجاری است که پیامدهای منفی آن به مراتب بیشتر از آنچیزی است که در داستان روایت میشود. کمرنگ کردن حضور والدین و بزرگترها شدت این ناهنجاری و اثرگذاری نامطلوبش را بیشتر میکند. در نتیجه بهتر است والدین با تاکید بر پیامدهای نامطلوب چنین رفتاری از جمله مرگ سگ پیرس و پیامدهای منفی دیگری که در داستان روایت نشده است، شدت نامطلوب بودن این رفتار را روشن کنند. و در کنار آن با تاکید بر پیامهای مثبت داستان از جمله پشیمانی بچهها از رفتار اشتباهشان و اهمیت کارگروهی فارغ از رفتارهای ناهنجاری که رخ داده است از شدت الگوبرداری منفی آنها بکاهند.
پشیمانی بچهها و ابراز ناراحتی، عذرخواهی و دلجویی از یکدیگر از جمله نکات مثبت داستان است که والدین با تاکید بر این مسئله میتوانند بستر مناسبی را برای گفتوگوی اثرگذار در جهت درونی کردن این رفتار برای فرزندان خود فراهم کنند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این پویانمایی دوستداشتنی درباره گروهی از کودکان است که در خلال یک نبرد برفی طولانی، با خطرات جنگ آشنا میشوند. اگرچه «زمان برفی!» از نظر بصری زیبا است، اما ریتم آن است که آن را خاص میکند. این پویانمایی پرهیجان یا اغراقشده نیست، بلکه شیرین و سرشار از درسهایی درباره این است که چرا جنگ هرگز خوب نیست و دوستی همیشه مهمترین است. این پویانمایی همچنین برای والدین و کودکان سرگرمکننده و خندهدار است، اگرچه غافلگیری غمانگیز پایان ممکن است برای برخی کودکان حساس یا کوچکتر از حد سنگین باشد.داستان عاشقانهای (آنها 11 ساله هستند، بنابراین بیشتر مربوط به ابراز علاقه است، با یک بوسه) بین لوک که عزادار از دست دادن پدرش، یک سرباز است (غصه پسر زمانی زنده میشود که او "تاپس" را با شیپور خود مینوازد) و "دشمن" او سوفی، دختری باهوش و مستقل که به مبارزه کشیده میشود و به یک رهبر قوی تبدیل میشود. دوستان/همتیمیهای آنها گروهی از بچههای بامزه و جالب هستند که فرانکی (ساندرا اوه) را نیز شامل میشود، یک پسر نابغه که از او خواسته شده تا یک قلعه برفی بسازد اما در نهایت یک دژ پیشرفته فناوری ایجاد میکند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.