چه می شد اگر...؟

این انیمیشن، بنا دارد در قالب یک سریال دو فصلی، داستان قهرمانان سینمای مارول را به گونه‌ی دیگری روایت کند. صدایی که خود را «ناظر» معرفی می‌کند، ما را وارد دنیاهای متفاوتی می‌کند تا با گفتن عبارت «چه میشد اگر...؟»، قهرمانان مارول را در قامت و جایگاه دیگری ببینیم. مثلا «پگی کارتر» که معشوقه‌ی «استیو راجرز» بود، این بار در این سریال به جای استیو راجرز، سِرُم ابرسرباز را دریافت می‌کند و به کاپیتان کارتری تبدیل می‌شود که قادر است با نیرو، لباس و سپر راجرز تمام نیروهای نازی را درو کند و پیش رود! و یا با «تی‌چالا»یی روبه‌رو می‌شویم که جایگزین «پیتر کوئیل» می‌شود، اما مثل پیتر خلافکار نیست و اتفاقا باعث متحول‌شدن «یاندو» و نیروهایش می‌شود!

• دنیای مارول با دنیای واقعی چه تفاوت‌هایی دارد؟ قهرمانان این دو دونیا نیز چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؟ به نظر تو ابرقهرمان در دنیای واقعی چه ویژگی‌های جسمی و روحی خاصی باید داشته باشد؟ آیا دنیا فقط به قهرمانان بزن‌بهادر احتیاج دارد؟ آیا قهرمانی فقط در میدان مبارزه‌ی تن‌به‌تن خود را نشان می‌دهد؟ خشونت در چه مواقعی موجه است؟ اگر دشمن راهی به جز جنگ و مبارزه برای ما نگذاشته باشد، باید چه کنیم؟ شما به غیر از جنگ و خشونت چه راه‌های مبارزاتی دیگری برای حفظ آرمان‌های ملی و دینی خود می‌شناسید؟ خلاصه: تفاوت خشونت موجه و خشونت غیر موجه در چیست؟

سِل انیمیشن «چه می‌شد اگر...؟» در ژانر اکشن، ابرقهرمانی و ماجراجویی یک سریال دو فصلی با حضور قهرمانان مارول کامیکس است که البته این‌بار با داستان‌ها و شخصیت‌پردازی‌های متفاوت‌تری به نمایش درآمده است. این مجموعه برای علاقه‌مندان به سینمای مارول قطعا ملموس‌تر و جذاب‌تر خواهد بود؛ چرا که در این سریال با طرح پرسش «چه می‌شد اگر...؟» قهرمانان در موقعیت‌های یکدیگر قرار می‌گیرند و در فرازهایی از سریال نیز داستان‌ها با تغییرات چشمگیری روایت می‌شوند. مطمئنا هدف اصلی سازندگان از این تغییر رویکرد سرگرم‌شدن مخاطبان است؛ زیرا پیام‌ها و ماهیت داستان‌ها با همان کلیشه‌های همیشگی سینمای مارول همراه است؛ یعنی نجات دنیاهای موازی، جنگ و خشونت برای دفاع از آرمان‌ها و خاک خود، کار گروهی، همکاری، همدلی، از خودگذشتگی و... . ابرقهرمانان دنیای مارول، اغلب دارای نیروهای فراطبیعی هستند. آنها برای رسیدن به اهداف خود از موجودات غول‌پیکر آزمایشگاهی، تکنولوژی‌های پیشرفته و سلاح‌های جنگی نوینی استفاده می‌کنند که شاید برای مخاطب ناشناخته اما جذاب و هیجان‌انگیز باشد. از آنجایی که با پیشرفت علم، دستیابی به این نوع سلاح‌ها چندان دور از ذهن هم نیست، والدین عزیز در حین تماشای این صحنه‌ها، حتما با فرزندان خود درباره‌ی مفاهیمی چون آرمان‌گرایی و عدالت‌طلبی نیروهای خیر و شر گفتگو کنند و به مقایسه‌ی این دو دسته بپردازند. همچنین، علاوه برارزش قائل شدن برای دفاع از خاک خویش، فرزندان را از آرمان‌های قدسی و معنوی این امر نیز آگاه کنند. این سریال به فراخور ژانر اکشن خود، دارای صحنه‌های جنگی و خشونت‌آمیز است. بنابراین والدین عزیز ضمن توجه به رده‌سنی تعیین‌شده از سوی کدومو، روحیه‌ی فرزند خود را نیز در نظر بگیرند. خلاصه: هدف از ساخت این سریال سرگرم‌کردن مخاطب است، زیرا پیام‌های اصلی اثر در همان کلیشه‌های ابرقهرمانی دنیای مارول خلاصه شده است. والدین در حین تماشای این محصول با فرزندان خود درباره‌ی مفاهیمی چون، دفاع از خاک، عدالت‌طلبی و آرمان‌خواهی‌های درست و منطقی گفتگو کنند.

با تصاویر خیره‌کننده و داستان‌سرایی مهیج، مجموعه انیمیشن جدید مارول دنباله‌رو داستان‌های محبوب است و در هر سطحی امتیاز می‌آورد. جفری رایت راوی‌ای با وقار است (یادآور راد سرلینگ!) و «چه می‌شد اگر...؟» از همان ابتدا با مقدمه‌اش شما را جذب می‌کند: «زمان. فضا. واقعیت. اینها فراتر از یک مسیر خطی‌اند: اینها منشور امکانات بی‌پایان‌اند.» آها، بله! ناظر رایت، که ما او را به‌عنوان یک موجود انسان‌نما با چشم‌های درخشان در پس‌زمینه‌ای کیهانی می‌بینیم، یک ابزار قدیمی‌ست، داستان‌گویی که شما را دعوت می‌کند بنشینید و تماشا کنید درحالی‌که اتفاقی رخ می‌دهد. یک بار کار کرد؛ هنوز هم کار می‌کند: از ابتدا درگیرش می‌شوید، و خوشبختانه، «چه می‌شد اگر...؟» بعد از جلب توجه‌تان ناامیدتان نمی‌کند.برای برخی تماشاگران، هیجان‌انگیزترین قسمت دیدن دنیای مارول با تنوعی بیشتر از آنچه در فیلم‌های مارول با سلطه بازیگران سفیدپوست مرد انتظار می‌رود، خواهد بود. در قسمت اول سریال، شخصیت کاپیتان آمریکا، پگی کارتر، از حاشیه به مرکز تمام اتفاقات می‌آید و در فرآیند قهرمان‌سازی، جایگزین استیو راجرز مجروح می‌شود. ماشین‌ها با سرعت حرکت می‌کنند، دود جمع می‌شود و سپس محو می‌گردد، و کاپیتان کارتر با ابعاد بزرگ‌تر از قبل، آماده نبرد به نمایندگی از آمریکا، وارد می‌شود. هاوارد استارک (با بازی دومینیک کوپر) که به وضوح تحت تأثیر قرار گرفته است، می‌گوید: «دیگر به آن کفش‌های پاشنه‌بلند نیاز نداری.» صحنه‌هایی از کارتر را نشان می‌دهد که با شجاعت و جسارت در مقابل موسیقی متن مربوط به دوران جنگ جهانی دوم، اقدام به انجام مأموریتی می‌کند. قسمت‌های دیگر سریال بر نیک فیوری (با بازی ساموئل ال. جکسون) و چادویک بوزمن در نقش قهرمان بلک پنتر، تچالا، تمرکز دارد. ضبط این سکانس‌ها پیش از مرگ ناگهانی و غم‌انگیز چادویک بوزمن در سال ۲۰۲۰ انجام شده است. واکاندا برای همیشه.