درباره فیلم
این برنامه ممکن است برای نوجوانان جذاب باشد، اما والدین باید نظارت داشته باشند.
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشدر مجموعه مستند جنجالی واقعیت "ملل کودک"، 40 کودک بین سنین 8 تا 15 سال در یک شهر متروکه پیشگام زندگی میکنند و تلاش میکنند بدون نظارت بزرگسالان، جامعهای کارآمد بسازند. این کودکان از همه نقاط کشور جمعآوری شده و در شهر بونانزا سیتی -- شهری قدیمی و متروکه در نیومکزیکو -- رها میشوند و برای 40 روز اقامت خود، مواد غذایی اساسی (لوازم پخت و پز، دام کوچک و یک پمپ دستی برای آب) دریافت میکنند. همچنین لوازم ضروری زندگی (کیسه خواب، تشکهای نازک و یک توالت) و یک راهنمای مبهم، ظاهراً از ساکنان اصلی بونانزا، برای شروع ماجراجوییشان به آنها داده میشود. چهار نفر از 40 شرکتکننده توسط مدیران برنامه از قبل انتخاب شدهاند تا اعضای شورای شهر باشند؛ وظیفه آنها حفظ نظم، اختصاص وظایف و بالا بردن روحیه است. شورای شهر گروه را به چهار "ناحیه" با کدهای رنگی مختلف تقسیم میکند، به طوری که هر عضو شورا رهبری یک ناحیه را بر عهده دارد. سپس یک چالش تیمی وظایف خاص هر گروه را در جامعه مشخص میکند. جلسات مکرر شورای شهر به کودکان فرصتی میدهد تا شکایات و نگرانیهای خود را مطرح کنند (و آنها را مطرح میکنند، گاهی تا حدی که اعضای شورا را به گریه میاندازند). در هر جمع، رهبران یک نفر را به عنوان "پیشگام برتر" (یعنی کسی که سختترین کار را انجام میدهد) انتخاب میکنند. جایزه این فرد یک ستاره طلایی بزرگ به ارزش 20000 دلار است.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد جنجالهای پیرامون این برنامه صحبت کنند. چرا فکر میکنید این همه افراد از ایدهی اینکه بچهها بدون نظارت بزرگسالان به تنهایی کارها را انجام دهند، ناراحت شدند؟ آیا فکر میکنید بچهها قادر به ادارهی جامعهی خودشان هستند؟ به نظر شما چه کسی در ابتدا تصمیم گرفت این بچهها را در این برنامه قرار دهد - خود بچهها یا والدینشان؟ چرا آنها میخواستند در تلویزیون حضور داشته باشند؟ خانوادهها همچنین میتوانند در مورد واقعیت تلویزیون به عنوان یک ژانر بحث کنند. فکر میکنید این برنامهها تا چه حد واقعی هستند؟ آیا باور دارید که این بچهها واقعاً به مدت ۴۰ روز بدون نظارت بودند؟ اگر اینطور است، آیا از دستاوردهای آنها تحت تأثیر قرار گرفتهاید؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که این نمایش جنجالی واقعیت، گروهی از نوجوانان و جوانان را دنبال میکند که تلاش میکنند تا یک شهر متروکه را بدون نظارت بزرگسالان بازسازی کنند. هیچکس به طور فعال تصمیمات یا اقدامات کودکان را هدایت نمیکند یا برای جلوگیری از فاجعه مداخله نمیکند، و جوانان خودشان آشپزی، نظافت و اداره امور را بر عهده دارند. آسیبهایی رخ میدهد و برخی (سوختگی، شکستگی استخوان) جدی هستند و قربانیان را به خانه میفرستند، اما در مورد مسائل جزئیتر (کشیدگی عضلات، خراشیدگی و غیره)، به عهده خود کودکان است که نقش پزشک را بازی کنند. در اعترافات خصوصی، کودکان اغلب بسیار ناراحت میشوند -- تا جایی که به گریه میافتند -- به دلیل دوری از خانه و خانوادهشان (گاهی اوقات بعد از مشاجرات در جلسات شهر، اشکها جاری میشود). در حالی که این نمایش بر کار تیمی تأکید دارد، همچنین کودکان را با جایزهای با ارزش نقدی انگیزه میدهد که هیچ نوجوانی در زندگی واقعی نمیتواند به آن دست یابد. با این حال، این مجموعه تلویزیونی توانایی کودکان (حداقل این کودکان) را در مبارزه با مشکلات از طریق تبادل دموکراتیک ایدهها و کار تیمی به نمایش میگذارد.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
شباهتهای زیادی بین برنامههای کودکشهر و بقا وجود دارد. در هر دو برنامه، گروهها باید با هم همکاری کنند تا به موفقیت برسند، اما در عین حال، اتحادها (یا به زبان کودکان، دوستیها) شکل میگیرند و رقابت شدیدی هم برای جوایز فردی و هم تیمی وجود دارد. اعترافهای خصوصی به اعضای گروه زمان و فرصت میدهد تا از همسالان خود که به نظرشان تلاش کافی نمیکنند، یا در بعضی موارد، بیش از حد خودنمایی میکنند، شکایت کنند. هر آنچه از یک گروه نوجوانان و جوانان انتظار دارید، در اینجا اتفاق میافتد: رفتار نوجوانانه ("من ملکه زیبایی هستم و ظرف نمیشویم" میگوید تیلور ۱۰ ساله)، شیطنتهای کودکانه (نقاشی روی در مناطق رقیب)، و اختلاف نظرها. شخصیتهای قوی اغلب تحت فشار قرار میگیرند و یک یا دو شخصیت خودبرتربین در میان چالشهای متعدد رشد میکنند. احساسات بالا میگیرد و بیش از یک شرکتکننده (به یاد داشته باشید که برخی از این کودکان دانشآموزان دبستانی هستند) به دلیل دلتنگی برای خانه یا شرایط سخت و دشوار زندگی، از ادامه برنامه انصراف میدهند.اما مانع اصلی برنامه کودک ملت همان چیزی است که جنجالهای زیادی را قبل از پخش آن به وجود آورد: با گروهی از بچهها و بدون هیچ نظارت بزرگسالانه، ممکن است اتفاق فاجعهباری رخ دهد. و همانطور که اتفاق افتاد، گزارشهایی از جراحتهای جدی در صحنه فیلمبرداری (از جمله سوختگی و شکستگی استخوان) وجود داشت، و برخی از بچهها دچار آسیبهای عاطفی واضحی از این تجربه شدند. در نهایت، اتهامات مربوط به نقض قوانین کار کودکان (بچهها 14 ساعت در روز فیلمبرداری میشدند) نیز مطرح شد، و نمیتوان از خود پرسید که والدین این بچهها چه فکری میکردند؟ بدون شک این مجموعه برای بچهها جذاب خواهد بود، و برای نوجوانان، ممکن است سرگرمکننده باشد. اما بینندگان جوان ممکن است به یادآوری خطرات احتمالی فعالیتهای بدون نظارت که میبینند (مثلا آشپزی با اجاق چوبی) و غیرواقعی بودن ذاتی بسیاری از برنامههای به اصطلاح "واقعنما" نیاز داشته باشند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.