درباره فیلم
«دزد عروسکها»، فیلم تلوزیونیِ موزیکال در سال 1368 به کارگردانیِ «جمشید عظیمینژاد» است. این اثر با به نمایش درآوردن مصادیق کمی از ترس داستانِ دختر و پسرِ کوچکی را روایت میکند که برای کمک به پدر و مادرشان، بدونِ اطلاع آنها به مرد غریبهای اعتماد میکنند که در نهایت آنها را در معرض خطر قرار میدهد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشبهرام و لیلا، خواهر و برادرِ مهربان و بامسئولیتی هستند که بعد از پی بردن به مشکلات پدرومادر خود برای خرید خانه جدید تصمیم گرفتند عروسکهایشان را که بسیار ارزشمند بود بفروشند تا کمی از بارِ مشکلات پدر و مادرشان کم شود. لیلا یک روز صبح بعد از شنیدنِ صدای نمکی بدونِ اطلاع به مادرش از خانه خارج میشود تا عروسکهایش را به نمکی بفروشد. او که به مادرش اطلاع نداده بود مورد حیله و دزدیِ «گنجو» که بهدروغ خودش را بهجای نمکی جا زده بود قرار میگیرد. نمکی بعد از گرفتن عروسکها فرار میکند و لیلا و بهرام هم به دنبال او میدوند تا سر از خانه گنجو و مادرِ بدجنسش درمیآورند. حضور آنها در خانه گنجو خظرات بسیاری برایشان بهوجود میآورد. لیلا و بهرام توسط «خورخور» که خودش را بهجای مادرِ گنجور جا زده بود زندانی میشوند اما آنها موفق میشوند تا به کمک عروسکهای متحرک خود درِ زندان را باز کنند. اما در نهایت خورخور آنها را میبیند و اینبار آنها در پشت دیوار خانهاش همراه با یک عنکبوتِ موذی حبس میکند. در همین مدت پلیس موفق میشود خانه دزدها را پیدا کند و بچهها را نجات دهد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- به نظر شما بچهها برای کمک کردن به پدر و مادرشان چه کارهایی میتوانند انجام دهند؟ تابحال چه کمکهایی به مامان یا بابای خودت کردی؟ اگر بهجای لیلا بودی حاضر میشدی برای خوشحالی مامان و بابا از عروسکهات بگذری؟ بهنظرت بزرگترین اشتباه لیلا چه بود؟ اگر لیلا بدون اطلاع والدینش به غریبه اعتماد نمیکرد این اتفاقات برایش پیش میآمد؟ اگر بهجای لیلا و بهرام بودی چه میکردی؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشآنچه لازم است والدین بدانند: ظاهر ترسناک شخصیتهای اصلی داستان ممکن است برای بعضی از کودکان بسیار حساس و مضطربکننده باشد. والدین میتوانند از پیامهای اصلی داستان برای گفتوگو و درونی کردن رفتارهای درست و صحییح استفاده کنند. بهرام و لیلا کودکانی هستند که بهعنوان شخصیتهای اصلی داستان بهواسطه احساس دغدغه و نگرانی که برای کمک به خانواده خود دارند حاضر میشوند از عزیزترین وسایل خود که عروسکهایشان باشد بگذرند و آنها را بفروشند تا کمی از بارِ مشکلات خانوادهشان کاسته شود. این تصمیم باعث میشود لیلا بدون اطلاع به والدینش به یک فرد غریبه اعتماد کند و عروسکهایش را به او دهد. این اعتماد خودسرانه، موجب نگرانی مادر و به خط افتادن خودش و برادرش میشود. درنتیجه این داستان فرصت مناسبی را برای والدین ایجاد میکند تا ضمن گفتگو در اینباره با فرزندان خود، پیامد حاصل از اعتماد و بیاطلاع قرار دادن والدین را به فرزندانشان گوشزد کنند. خیلی خوب است که فرزندان نگران خانواده و درپی حل مشکلات باشند، اما بهتر است فرزندان در داخل خانواده و با مشورت یکدیگر اقدام به حل مشکل کنند. میتوانید از فرزندتان بخواهید داستان را طور دیگری تعریف کند. مثلا اگر لیلا بجای عمل خودسرانه، مستقیم نگرانیاش را با مادر درمیان میگذاشت، داستان چگونه پیش میرفت؟
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.







































