مدرسه‌ی خرگوش: نگهبانان تخم طلایی

«مدرسه‌ی خرگوش» درباره‌ی مدرسه‌ی خرگوش‌های «عید پاک» است که یاد می‌گیرند با همکاری یکدیگر، همچون یک گروه قوی از «تخم طلایی» محافظت کنند. «مکس» نیز که یک خرگوش شهریِ باانگیزه برای عضویت در گروه‌های بزرگ و خاص است، طی یک حادثه به مدرسه‌ی خرگوش‌ها آمده است. او با خلاقیت و انگیزه به خرگوش‌های عید پاک در مقابله با روباه‌ها کمک می‌کند و عضو گروه خرگوش‌های عید پاک می‌شود.

• از فرزندتان بپرسید اگر خانم هرماین، متوجه نمی‌شد مکس از مدرسه خارج شده است، ممکن بود چه اتفاقی بیفتد؟ از او بخواهید ویژگی‌های هریک از شخصیت‌ها را برایتان شرح دهد و بگوید دوست دارد کدام‌یک از این ویژگی‌ها را داشت و احساس می‌کند کدام ویژگی‌ها را دارد؟ از او بپرسید مکس در انتهای داستان چگونه توانست غیب شود؟ از فرزندتان بخواهید داستان را به زبان خودش برایتان تعریف کند. از او بپرسید هویج‌ها نشانه‌ی چه چیزی بودند؟ آیا حمله‌ی روباه‌ها را پیش‌بینی کرده بودند یا کمک‌هایی که مکس به مدرسه می‌کند؟ به نظر تو می‌توانیم موضوعات مختلف را از چه زوایایی ببینیم؟ آیا هر مسئله‌ای لزوماً بد یا مطلقاً خوب است؟ خلاصه: از او بپرسید از این داستان چه چیزهایی یاد گرفته است؟ به او کمک کنید تا برداشت‌هایش را سامان دهد.

این انیمیشن درباره‌ی کار و تلاش گروهیِ خرگوش‌های عید پاک برای محافظت از تخم طلایی در برابر روباه‌هاست. ناهنجاری‌هایی مثل بدزبانی و خشونت‌هایی همانند فریادزدن، تحقیر و تمسخر در شخصیت منفی داستان (مادر روباه‌ها) نمایش داده می‌شود، به همین دلیل ممکن است کمترین میل به تقلید را در کودک ایجاد کند؛ اما اگر والدین، این رفتار را در روزمره‌ی فرزندشان مشاهده کردند، توصیه می‌شود برای فرزند خود توضیح دهند این کارها متناسب با شخصیت مهربان و دوست‌داشتنیِ او نیست و هیچ‌کس مادرِ روباه‌ها را که چنین رفتاری داشت، دوست ندارد. نکته‌ی دیگری که والدین باید به آن توجه کنند، رفتار مکس است. او در ابتدای داستان، با دزدی از مغازه‌ها زندگی‌اش را می‌گذراند، وقتی در مدرسه‌ی خرگوش‌ها گیر می‌افتد، بدون توجه به امنیت دیگران، کلید مدرسه را پنهانی برمی‌دارد و از مدرسه خارج می‌شود؛ اما باید توجه داشت بعد از اینکه خانم هرماین، مکس را نجات می‌دهد و او را به مدرسه بازمی‌گرداند، مکس از این کارش پشیمان می‌شود. البته مسئله‌ی دزدی، به‌طور مشخص حل نمی‌شود، بلکه از زمانی‌که مکس به مدرسه‌ی خرگوش‌ها می‌رود و در آنجا چیزهای جدیدی می‌آموزد و رفتارش با رفتار خرگوش‌های خیابانی فرق می‌کند، دیگر میلی به شبیه‌بودن به آن‌ها ندارد. اگر احساس کردید این مسئله در طول داستان برای فرزندتان حل نشده است، برای او ویژگی‌های مکس را قبل از رفتن به مدرسه پررنگ کنید و از او بخواهید خودش برایتان توضیح دهد که چرا در انتهای داستان، مکس دیگر شبیه خرگوش‌های خیابانی نبود. توصیه می‌شود فرزندتان را به‌سمتی سوق دهید که خودش از داستان این نتیجه‌گیری را داشته باشد. خلاصه: در ابتدای داستان، مکس که یکی از شخصیت‌های اثرگذار داستان است، دزدی می‌کند؛ اما در طول داستان این موضوع را به‌طور مشخص در ذهن مخاطب تغییر نمی‌دهد، اگر احساس کردید فرزندتان نتوانسته است این مسئله را حل کند، او را به‌سمتی سوق دهید که خودش با توجه به داستان، به علت تغییر رفتارهای اشتباه مکس برسد.