بیل و تد

دو گیتاریست دست‌وپاچلفتی به نام‌های بیل و تد که دوستان دوران کودکی یکدیگر هستند تمام زندگی خود را صرف موسیقی کرده‌اند. آنها در گذشته عضو گروه موسیقی Wyld Stallyns بوده‌اند، اما رفته‌رفته با بروز اختلافاتی، گروه آنها از هم پاشید و تنها این بیل و تد بودند که همکاری خود را ادامه دادند. بیل و تد همیشه آرزو داشتند آهنگی بسازند که با اجرای آن تمام دنیا را با یکدیگر متحد کنند، اما هرسال ضعیف‌تر از سال پیش ظاهر می‌شدند به طوری که دیگر طرفداری برای آنها باقی نمانده بود و  همسرانشان نیز دیگر از زندگی با آن دو خسته شده بودند. یک روز کیلی دختر دانشمند و پیشگوی بزرگ یعنی روفوس از سال 2720 به سال 2020 سفر می‌کند و بیل و تد را با خود به آینده می‌برد. بیل و تد با مادر کیلی یعنی پیشوای بزرگ دیدار می‌کنند و از آنها خواسته می‌شود که در ساعت 7:17 دقیقه‌ی شب در منطقه‌ای به نام MP 46 آهنگی بنوازند که دنیا را با یکدیگر متحد کنند، در غیر این صورت گردانه‌ی زمین از مدار خارج شده و زمان و مکان نظم خود را از دست می‌دهند. بیل و تد که توانایی ساختن چنین آهنگی را نداشتند تصمیم می‌گیرند با باجه تلفن مقر پیشوای بزرگ به آینده‌های خود سفر کنند و از آینده‌ی خودشان راز ساخت این آهنگ را بپرسند. پیشوای بزرگ که از تقلب آن دو مطلع می‌شود رباتی به نام دنیس را مأمور یافتن و کشتن آن دو می‌کند. کیلی که از ماجرا باخبر می‌شود برای هشدار نزد تئا و بیلی می‌رود. تئا و بیلی که ماجراجوتر از پدران خود بودند، تصمیم می‌گیرند به کمک کیلی به گذشته سفر کنند تا از بهترین موزیسین‌های دنیا یک گروه موسیقی وزین تشکیل بدهند. آنها جیمی هندریکس، لویی آرمسترانگ، ولفگانگ آمادئوس موتزارت، لینگ لون و گروم درامر را از دوران ماقبل تاریخ استخدام کردند اما همگی آنها به سبب اشتباه دنیس کشته شده و به جهنم می‌روند. تد و بیل نیز با کهنسالی خود دیدار کرده و به موسیقی موردنظرشان دست پیدا می‌کنند. دنیس به بیل و تد خبر می‌دهد که فرزندانشان در جهنم هستند. بیل و تد نیز عصبانی شده و فلش موسیقی را شکسته و از ربات می‌خواهند که آنها را نزد دخترانشان ببرد. آنها در جهنم با یکدیگر دیدار می‌کنند و با «مرگ» عضو سابق گروه Wyld Stallyns نیز روبه‌رو می‌شوند. حالا دیگر دقایقی تا ساعت 7:17 دقیقه باقی نمانده. بیل و تد متوجه می‌شوند که این تئا و بیلی هستند که باید موسیقی دنیای متحد را بنوازند. تئا و بیلی با گروهی که دست و پا کرده بودند، به کمک مرگ موسیقی را نواختند و نظم و اتحاد را به دنیا بازگرداند.

• عامل اصلی شکست‌های بیل و تد در عرصه‌ی موسیقی چه چیزی بود؟ اگر بیل و تد یک گروه موسیقی تشکیل می‌دادند، وضعیت بهتری پیدا نمی‌کردند؟ اگر تئا و بیلی گروه موسیقی را تشکیل نمی‌دادند، در اجرای موسیقی موفق می‌شدند؟ اشتباه جوانا و الیزابت در قبال زندگی مشترکشان چه بود؟ موسیقی در این اثر چه کارکردی داشت؟ چه عوامل دیگری می‌تواند مردم دنیا را با یکدیگر متحد کند؟ خلاصه: چه عوامل دیگری می‌تواند مردم دنیا را با یکدیگر متحد کند؟

تئا و بیلی دو دختران نوجوانی هستند که به موسیقی و سبک موسیقایی پدرانشان علاقه دارند. آنها برای کمک به پدران خود یک گروه بزرگ موسیقی تشکیل می‌دهند و در آخر کار اصلی که همان نجات دنیا با موسیقی است را انجام می‌دهند. تئا و بیلی از سوی گروه و از سوی پدرانشان پذیرفته می‌شوند و برای اولین‌بار استعداد خود را در ساخت یک آهنگ نشان می‌دهند. ایده‌های این دو دختر در ساخت این آهنگ و تشکیل این گروه دیده می‌شود و ارزش کار آنها نیز در انتهای داستان به نمایش گذاشته می‌شود. والدین می‌توانند با الگوگیری از تد و بیل، استعداد فرزندان خود را ببینند و آنها را در بروز آن تشویق کنند. خانواده و گروه دوستی در این اثر عناصری نجات‌بخش معرفی می‌شوند. بیلی و تئا دختران بیل و تد بزرگترین همراهان و مشوقان اصلی پدرانشان در عرصه‌ی موسیقی راک بودند و بدون حضور آنها و گروه دسن نشانده‌ی آنها، موسیقی‌ای که بتواند دنیا را متحد کند هرگز ساخته نمی‌شد. والدین می‌توانند برای فرزندان خود ارزش عناصری چون گروه دوستی و کار تیمی، همکاری، مشارکت و تشویق اعضای خانواده برای دست یافتن به یک موفقیت بزرگ یا کوچک را تشریح و توصیف کنند. خلاصه: دیدن نوجوانان و شنیدن ایده‌های آنان و از سوی دیگر لزوم داشتن خانواده‌ای گرم و گروه دوستی سالم و متحد عناصری هستند که داستان این اثر را به سمت نوع‌دوستی، مشارکت و پیشرفت سوق می‌دهد.