تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: خیلی زیاد
الگوی مثبت: خیلی کم
پیام مثبت: خیلی کم
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم جواهرات نتراشیده، جواهر فروش نیویورکی هاوارد راتنر (آدام سندلر) در آستانه یک سود کلان قرار دارد، او یک قطعه ارزشمند از عقیق سیاه کمیاب را به دست آورده است. او به طور کامل از اهرم مالی استفاده کرده، بنابراین سعی می کند بین کلکسیونرها، خانواده و روابط حرفه ای خود تعادل برقرار کند و امیدوار است که حیله گری و هوش او به پیروزی نهایی منجر شود.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد قمار صحبت کنند. تفاوت شرطبندی تفریحی و اجبار در قمار چیست؟ اثرات بلندمدت آن چیست؟ فیلم جواهرات بریده نشده چه چیزی را به عنوان جذابیت روانشناختی قمار پیشنهاد میکند؟
- فیلم مصرف مواد مخدر، الکل و تنباکو را چگونه به تصویر میکشد؟ آیا مصرف مواد مخدر جذاب جلوه داده شده است؟ آیا پیامدهایی وجود دارد؟ چرا این موضوع مهم است؟
- نظر شما در مورد استفاده فیلمسازان از روش «استعدادیابی خیابانی» (استفاده از بازیگران غیرحرفهای در نقشهایی شبیه خودشان) چیست؟ نظرتان در مورد نحوهی به تصویر کشیده شدن کوین گارنت و وکِند چیست؟ به نظرتان چرا آنها با بازی در این فیلم موافقت کردند؟
- فیلمهای سندلر اغلب پیامی در مورد یادگیری ارزش خانواده و دوستی دارند. آیا فکر میکنید این فیلم هم پیامی مشابه دارد؟ به نظر شما چه نکات مهمی در این فیلم وجود دارد؟
- آیا در فیلم کلیشهای دیدید؟ چرا فکر میکنید مردم اغلب برای شوخی از کلیشهها استفاده میکنند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که جواهرات برلیان یک درام کمدی در مورد یک جواهرفروش بدنام در نیویورک است که با رپرها و ستارگان ورزشی کار میکند. هاوارد راتنر (آدام سندلر) یک دروغگو، زنباره و قمارباز اجباری است که اعتماد خانواده، دوستان، همکاران و مشتریان را، حتی افراد مشهور را، سوءاستفاده میکند. ستاره بسکتبال کوین گارنت و خواننده ویکند در نقش خودشان بازی میکنند، و ستاره موسیقی در صحنه کوتاهی شرکت میکند که در آن کوکائین مصرف میکند و به یک زن فشار جنسی وارد میکند، علیرغم مخالفتهای مکرر او. این زن در موقعیتهای جنسی دیگری نیز قرار میگیرد، از جمله ارسال پیامهای جنسی در لباس زیر و خودارضایی، و بعداً توسط دوست پسر/رئیسش به عنوان "لجن" و "زباله" خطاب میشود. گفتگوها پر از فحاشی (بیشتر "ف" و "N") و فریادهای زیادی است. داستان در مورد تلاش برای کسب ثروت بیش از حد است، اما فقط در مورد داشتن پول نیست، بلکه هیجان به دست آوردن یک "برد" مالی است. خشونت بیشتری از آنچه انتظار میرود وجود دارد، با حملات فیزیکی مکرر و لحظهای کوتاه از خشونت شدید اسلحه، و همچنین زخمی خونین. شخصیتها به طور مکرر سیگار میکشند و الکل مصرف میکنند. برای اطلاع از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
بنى و جاش سفدى، دو کارگردان محبوب جشنوارههاى فیلم، در این درام-کمدی، سندلر را در میان آشفتگى صداى آزاردهندهاى قرار مىدهند. الماسهاى ناقص، هجومى است به حواس: شخصیت مرکزى نفرتانگیزى دارد، فیلمبردارى آن ناپایدار است، پر از فحش و داد و فریاد در دنیایى از روابط خصمانه است، و موسیقی متن آن، که از اوایل دهه ۸۰ الهام گرفته، در جایى نامناسب قرار گرفته است. عناصر فیلم با هم در تضادند. کل فیلم تقریباً مثل تمرینى است براى دیدن اینکه تا چه حد تماشاگر مىتواند تحمل کند، از جمله اینکه چگونه به کلیشههاى منفى دامن مىزند. قطعاً از افرادى براى بازى در نقشهاى کلیدى دعوت شده است، و در حالى که کِوین گارنت، ستاره سابق انبىاى، در بازى نقش خودش خوب ظاهر مىشود، شما باید تعجب کنید که چرا وِیکِند نقشى را مىپذیرد که او را در حال استنشاق کوکائین، تحت فشار قرار دادن زنى براى رابطه جنسى، و کتک خوردن از مردى ۴۸ ساله نشان مىدهد.سندلر تازهکار نیست در بازی نقشهای آزاردهنده و حتی ناپسند، اما اینجا واقعا خودش را به چالش میکشد و گریهای زشت را به نمایش میگذارد که کمتر از مردان روی پردهی سینما دیدهایم. اما بههرحال، رفتار شخصیت او آنقدر وحشتناک است که از هدفش دور میشود. هیچ همدردیای با این قمارباز بیمار نمیشود کرد. رتنر قرار است کاریزماتیک باشد، کلمهای که بهراحتی میتوان به سندلر نسبت داد، اما غیرممکن است بفهمیم چرا کسی به او اعتماد میکند، برایش کار میکند، با او تجارت میکند، یا دوستش است. برادران سفدی یک نکتهی باهوشانه به فیلم اضافه میکنند، با کار کردن روی آگاهی تدریجی از اینکه قهرمان فیلم، ضدقهرمانش هم هست. اول، واضح میشود که رتنر بدترین دشمن خودش است. اما بهتدریج متوجه میشویم که دشمنان رتنر در واقع، به نوعی، قربانیهایش هستند. انگار تماشاگران هم قربانی میشوند و بیش از دو ساعت از زندگیشان را از دست میدهند. همسر رتنر، دینا (آیدینا منزل)، انگار از طرف این تماشاگر صحبت میکند وقتی به همسرش که بهزودی از او جدا میشود، میگوید: «از بودن با تو متنفرم. از نگاه کردنت متنفرم. دیگه هیچوقت نمیخوام نگاهت کنم.» آمین.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.