تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشمیلیونر در حال مرگ اسکار کولمایر (با بازی رامون بیری) بیشتر دارایی خود را به گربهاش، لئو (با صدای لری هگمن) میبخشد و او را به ثروتمندترین گربه جهان تبدیل میکند. برادرزاده اسکار، ویکتور (با بازی جرج وینر) که یک روانشناس کلاهبردار است، و همسر حیلهگرش، پائولا (با بازی کارولین مکویلیامز) تصمیم میگیرند که لئو را از سر راه بردارند تا بتوانند ارث را تصاحب کنند. اما چیزی که آنها نمیدانند این است که لئو باهوشترین گربه جهان است؛ او میتواند صحبت کند و حتی به کالج هم رفته است. لئو در هر مرحله از نقشهشان، ویکتور و پائولا را شکست میدهد، تا زمانی که ویکتور یک بیمار آسیبپذیر (با بازی استیون کمپمن) را هیپنوتیزم میکند و به او دستور میدهد که گربه را بدزدد. اما لئو با فرزندان (با بازی براندون کال و کلی مارتین) سرایدار املاک کولمایر (با بازی استیو وینوویچ) هم دوست شده است، و در نهایت این بچهها هستند که روز را نجات میدهند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد این موضوع بحث کنند که آیا منطقی است شخصی تمام دارایی خود را به حیوان خانگیاش، مانند لئو عزیز اسکار در فیلم ثروتمندترین گربه جهان، ببخشد. به نظر شما چرا کسی این کار را انجام میدهد؟
- آیا متوجه شدید که چرا برادرزاده و همسرش در مورد وصیتنامه نهایی اسکار اینقدر عصبانی بودند، یا فکر میکردید فقط طمعکار بودند؟ آیا آنها را خندهدار یا تهدیدآمیز، یا هر دو میدانستید؟
- بارت و ورونیکا آیا تصمیم درستی گرفتند که بدون کمک والدینشان برای نجات لئو تلاش کردند؟ شما در موقعیت آنها چه کاری انجام میدادید؟
- چه فیلمهای غیر انیمیشنی دیگری با حیوانات سخنگو دیدهاید؟ کدامیک از نظر واقعگرایی بهترین بود؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم «ثروتمندترین گربه در جهان» احتمالاً برای همه به جز خیلی کوچکترین بینندگان، خستهکننده خواهد بود، که ممکن است از مفهوم گربهای که صحبت میکند و شوخیهای فیزیکی لودگیآمیز سرگرم شوند. با این حال، کودکان خیلی کوچک نیز مخاطب ایدهآلی برای این فیلم نیستند، زیرا اگر هر چیزی از آنچه میبینند را باور کنند، تهدید خطر برای شخصیتهای کودک فیلم ممکن است آنها را مضطرب کند. بارت ساعتهای طولانی را به تنهایی با گربه در یک عمارت خالی میگذراند و خودش را در موقعیتهایی بهظاهر خطرناک قرار میدهد، مثل بالا رفتن از دیواری از قفسههای کتاب. او و خواهرش سوار یک تاکسی میشوند و تقریباً یک ساعت از خانه دور میشوند و بهتنهایی وارد خانه فرسوده مردی با وضعیت روانی ناپایدار میشوند تا لئو را نجات دهند، و در مسیر بازگشتشان چندین بار بهطور خطرناکی نزدیک به تصادف میشوند. مرد ناپایدار ظاهراً بعد از یک جلسه درمانی با لئو کاملاً بهتر میشود و بعداً زمانی که والدین آنها برای تعطیلات به لندن میروند، به بچههاییتسِنِر آنها تبدیل میشود. ویکتور در تلاش برای دستگیری لئو، درگیر سری از سوانح میشود که منجر به شکستگی پا، پیچخوردگی گردن، دو دست شکسته و ظاهراً شکستگی کمر میشود، که همه اینها برای خنداندن تماشاگران است. لئو میگوید: «پنج میلیون دلار، فکر میکنی میتوانم چند دختر رقاص استخدام کنم؟» توهینها شامل «احمق»، «بیعرضه»، «ابله»، «عجیب»، «دیوانه»، و «خروس» میشود. برای اینکه در جریان فیلمهای مشابه بیشتر قرار بگیرید، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی «شب فیلم خانوادگی» ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
گربههای سخنگو در فیلمها و نمایشهای تصویری چیز جدیدی نیستند، پس فیلمی مثل این باید فراتر از این پیشفرض اولیه برود تا تماشای آن ارزش داشته باشد. تیترهای اوایل ۲۰۱۹ دربارهی یک گربهی واقعی «ثروتمندترین گربه»، زمانی که گفته میشد طراح کارل لگرفلد ارثیهای برای گربهی محبوبش شوِپت به جا گذاشته است، میتواند به فیلم ثروتمندترین گربه در جهان اهمیت تازهای ببخشد. اما با وجود چند لحظهی خندهدار، بهخصوص یک شوخی پیش از فیلم خبرچین دربارهی مجریان تلویزیونی، و چند صحنهی احساسی بین اسکار و لئو و بعد بارت و لئو، در نهایت هم طنز و هم درام این فیلم ناهمگون، سطحی و بیاثر میمانند.لئو بامزه است، به خصوص در صحنههای فلشبک از دوران تولهگیاش، و صدایش هم صدای لاری هگمن، ستاره دهه ۸۰ است (که به دلایلی نامش در تیتراژ نیامده)، اما شخصیت بزرگسالیاش در بدن یک گربه که با یک پسر بچه دوست میشود، عجیب به نظر میرسد. شوخیهای مربوط به شکستن استخوانهای ویکتور خیلی زود تکراری میشود، و دو بازیگر دیگر هم در نقش همسر پرشور ویکتور و بیمار ناپایدارش، ظاهرا به شدت در حال اغراق در بازیشان هستند. کارگردان نتوانست بازیهای طبیعی از دو بازیگر کودک بگیرد، و نتوانست صحنهای را که در آن میکروفون در شیشه ماشین منعکس شده بود، حذف کند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.