عشق سرور
The Master Passion
۱۳+
مناسب برای بالای ۱۳ سال
درباره فیلم
تحریک شده توسط جاه طلبی ثروت و لذت مادرش، جولیا لانگ نامزدی خود را با جک کارتر به هم میزند و با جرج بندر، رئیس بانک ملی ازدواج میکند. سالهای اول زندگی زناشویی او پر از خوشبختی است. جولیا صدایی فراتر از شایستگی معمول دارد و بندر پروفسور آلبرتو مارتینو را برای آموزش او استخدام میکند. مارتینو به بازدیدکنندهای مکرر تبدیل میشود، در حالی که جولیا در آواز خواندن پیشرفت سریعی دارد. بندر، مشغول به کار خود، به نظر میرسد قادر به انجام وظایف خود در خانه نیست. مارتینو، از تنهایی جولیا سوءاستفاده میکند و آینده درخشانی را که او ممکن است از طریق صدای شگفتانگیزش به دست آورد، ترسیم میکند. او وعده میدهد که اگر جولیا با او به پاریس فرار کند، دنیا به پای او خواهد افتاد. مارتینو توسط پدر دختری که به او ظلم کرده بود تهدید میشود و مجبور به فرار میشود، و جولیا خانه و دختر کوچک خود، کورا، را ترک میکند تا با موسیقیدان به دنبال شهرت برود. زمان میگذرد و جولیا در اروپا، تنها و بیپول، توسط مارتینو رها میشود. او در حالی که به دنبال کار بوده، در پلههای اپرا بیهوش پیدا میشود و به اتاق گریم ماری ژاردن، یک خواننده مشهور سوپرانو، برده میشود. خانم ژاردن به داستان او گوش میدهد و جولیا را تحت حمایت خود قرار میدهد. زیر نظر او، صدای جولیا به سرعت پیشرفت میکند و او شروع به کسب موفقیت میکند. هجده سال بعد، در آمریکا، رالف کارتر، پسر اولین عشق جولیا، و کورا بندر، دختر جولیا که او را رها کرده است، عاشق هم میشوند. بندر با ازدواج آنها موافقت نمیکند و برای فراموش کردن کورا، سفری به اروپا ترتیب میدهد. جولیا، که به عنوان جولیا مارینا، خواننده مشهور جهانی، شناخته میشود، در پاریس زندگی میکند. او با دوک دو لاک رابطه داشته و از پرداخت بدهیهای قمار او خسته شده است. در مونت کارلو، دوک با بندر و گروهش ملاقات میکند. به دلیل تلاشهای مادر جولیا، کورا مجبور به پذیرش دوک دو لاک به عنوان نامزد خود میشود. دوک به دیدار جولیا میشتابد تا از نامزدی خود با یک دختر آمریکایی ثروتمند بگوید. جولیا در حالی که قدم میزند، بندر را با مادرش و یک دختر جوان میبیند و متوجه میشود که دختر باید دختر خودش باشد. او منتظر فرصتی برای ملاقات با کورا به تنهایی و تایید هویت او میشود. کورا تحت تاثیر این خانم با استعداد قرار میگیرد و دعوت او را برای ملاقات میپذیرد. بازدیدهای کورا از اتاق گریم جولیا بیشتر و بیشتر میشود. بندر کارت جولیا را در اتاق کورا پیدا میکند و به تئاتر میرود. جولیا، قادر به کنترل خود نبودن، به کورا میگوید که مادر اوست. بندر، وارد اتاق میشود، آنها را در حالی که همدیگر را در آغوش گرفتهاند، مییابد. در ابتدا خشمگین، او نمیتواند در برابر التماسهای کورا مقاومت کند، و او و جولیا آشتی میکنند. جولیا متوجه میشود که دختر آمریکایی ثروتمندی که دوک از او صحبت کرده، دختر خودش است. او به دوک دستور میدهد نامزدی را به هم بزند. برای جلوگیری از ازدواج، تهدید میکند که روابطی را که بین آنها وجود داشته فاش کند. دوک سرکشی میکند. جولیا خود را فدا میکند و حقیقت را به بندر میگوید؛ بندر خشم خود را بر او فرو میریزد و با کورا به آمریکا بازمیگردد. جولیا در هنر خود تسلی مییابد، اما در مشاجرهای با دوک، صدایش را از دست میدهد. ماهها میگذرد و بندر، پشیمان از اقدام عجولانه خود، بازمیگردد تا جولیا را دوباره به خانه ببرد.
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
غیر موثق: متأسفانه برای بعضی فیلمها، دادههای کافی نداشتیم. بنابراین، تحلیلهای این دسته ممکنه دقیق نباشن و فقط به عنوان یک راهنما در نظر گرفته بشن.
خشونت: خیلی کم
ترس: ندارد
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشتحریک شده توسط جاه طلبی ثروت و لذت مادرش، جولیا لانگ نامزدی خود را با جک کارتر به هم میزند و با جرج بندر، رئیس بانک ملی ازدواج میکند. سالهای اول زندگی زناشویی او پر از خوشبختی است. جولیا صدایی فراتر از شایستگی معمول دارد و بندر پروفسور آلبرتو مارتینو را برای آموزش او استخدام میکند. مارتینو به بازدیدکنندهای مکرر تبدیل میشود، در حالی که جولیا در آواز خواندن پیشرفت سریعی دارد. بندر، مشغول به کار خود، به نظر میرسد قادر به انجام وظایف خود در خانه نیست. مارتینو، از تنهایی جولیا سوءاستفاده میکند و آینده درخشانی را که او ممکن است از طریق صدای شگفتانگیزش به دست آورد، ترسیم میکند. او وعده میدهد که اگر جولیا با او به پاریس فرار کند، دنیا به پای او خواهد افتاد. مارتینو توسط پدر دختری که به او ظلم کرده بود تهدید میشود و مجبور به فرار میشود، و جولیا خانه و دختر کوچک خود، کورا، را ترک میکند تا با موسیقیدان به دنبال شهرت برود. زمان میگذرد و جولیا در اروپا، تنها و بیپول، توسط مارتینو رها میشود. او در حالی که به دنبال کار بوده، در پلههای اپرا بیهوش پیدا میشود و به اتاق گریم ماری ژاردن، یک خواننده مشهور سوپرانو، برده میشود. خانم ژاردن به داستان او گوش میدهد و جولیا را تحت حمایت خود قرار میدهد. زیر نظر او، صدای جولیا به سرعت پیشرفت میکند و او شروع به کسب موفقیت میکند. هجده سال بعد، در آمریکا، رالف کارتر، پسر اولین عشق جولیا، و کورا بندر، دختر جولیا که او را رها کرده است، عاشق هم میشوند. بندر با ازدواج آنها موافقت نمیکند و برای فراموش کردن کورا، سفری به اروپا ترتیب میدهد. جولیا، که به عنوان جولیا مارینا، خواننده مشهور جهانی، شناخته میشود، در پاریس زندگی میکند. او با دوک دو لاک رابطه داشته و از پرداخت بدهیهای قمار او خسته شده است. در مونت کارلو، دوک با بندر و گروهش ملاقات میکند. به دلیل تلاشهای مادر جولیا، کورا مجبور به پذیرش دوک دو لاک به عنوان نامزد خود میشود. دوک به دیدار جولیا میشتابد تا از نامزدی خود با یک دختر آمریکایی ثروتمند بگوید. جولیا در حالی که قدم میزند، بندر را با مادرش و یک دختر جوان میبیند و متوجه میشود که دختر باید دختر خودش باشد. او منتظر فرصتی برای ملاقات با کورا به تنهایی و تایید هویت او میشود. کورا تحت تاثیر این خانم با استعداد قرار میگیرد و دعوت او را برای ملاقات میپذیرد. بازدیدهای کورا از اتاق گریم جولیا بیشتر و بیشتر میشود. بندر کارت جولیا را در اتاق کورا پیدا میکند و به تئاتر میرود. جولیا، قادر به کنترل خود نبودن، به کورا میگوید که مادر اوست. بندر، وارد اتاق میشود، آنها را در حالی که همدیگر را در آغوش گرفتهاند، مییابد. در ابتدا خشمگین، او نمیتواند در برابر التماسهای کورا مقاومت کند، و او و جولیا آشتی میکنند. جولیا متوجه میشود که دختر آمریکایی ثروتمندی که دوک از او صحبت کرده، دختر خودش است. او به دوک دستور میدهد نامزدی را به هم بزند. برای جلوگیری از ازدواج، تهدید میکند که روابطی را که بین آنها وجود داشته فاش کند. دوک سرکشی میکند. جولیا خود را فدا میکند و حقیقت را به بندر میگوید؛ بندر خشم خود را بر او فرو میریزد و با کورا به آمریکا بازمیگردد. جولیا در هنر خود تسلی مییابد، اما در مشاجرهای با دوک، صدایش را از دست میدهد. ماهها میگذرد و بندر، پشیمان از اقدام عجولانه خود، بازمیگردد تا جولیا را دوباره به خانه ببرد.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین فیلم با محوریت جاهطلبی و پیامدهای آن، حاوی صحنههای تنشزا و درگیریهای عاطفی است که ممکن است برای کودکان زیر ۱۳ سال مناسب نباشد. اگرچه خشونت فیزیکی کم است، اما مسائل اخلاقی پیچیدهای مانند ترک خانواده و پشیمانی عمیق وجود دارد. همچنین، صحنههای محدود مصرف الکل و قمار دیده میشود که با ارزشهای خانوادگی ایرانی همخوانی ندارد. در نهایت، فیلم پیامی اخلاقی درباره اهمیت خانواده و فداکاری دارد، اما والدین باید آماده باشند تا درباره انتخابهای دشوار زندگی با فرزندان خود گفتگو کنند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.






































