لمس تهی

لمس تهی یک داستان واقعی است از جو سیمپسون و سایمون ییتس، دو جوانی که تصمیم می‌گیرند به عنوان اولین کوهنوردان، از دیواره غربی قله 21000 فوتی سیولا گرانده در آند صعود کنند. آنها به قله می‌رسند، اما در راه بازگشت، جو سقوط می‌کند و پایش می‌شکند. سایمون جان خود را به خطر می‌اندازد تا به جو کمک کند، و او را با طنابی که به هم متصلشان کرده، 150 فوت پایین می‌کشد. اما وقتی جو دوباره سقوط می‌کند و سایمون نمی‌تواند او را ببیند یا صدایش را بشنود، طناب آن دو، سایمون را به سمت مرگ حتمی می‌کشاند. سایمون، فکر می‌کند جو مرده است، طناب را می‌برد. او به جستجوی جو می‌رود اما موفق نمی‌شود و به سختی به کمپ بازمی‌گردد. در همین حال، جو در چهار روز بعد با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند اما تسلیم نمی‌شود. جو به شکافی 150 فوتی سقوط می‌کند. او به جای تلاش برای خروج از شکاف، با پایین رفتن بیشتر در آن، موفق به فرار می‌شود. جو با مجموعه‌ای از موانعی مواجه می‌شود که حتی یک قهرمان اساطیری را به چالش می‌کشند، اما با شجاعت و استقامت، بر آن‌ها غلبه می‌کند. حتی وقتی که جو پذیرفته بود مرگ اجتناب‌ناپذیر است، باز هم به تلاش ادامه داد، چون نمی‌خواست تنها بمیرد. در حالی که گاهی عصبانی، ترسیده و گیج بود، هر کاری از دستش برمی‌آمد انجام داد تا به خانه بازگردد.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد گفته سیمپسون مباحثه کنند که مهم این است که اقدام شود، حتی اگر تصمیم اشتباه باشد. چه چیزی باعث شد سیمپسون تسلیم نشود؟

والدین باید بدانند که این فیلم بسیار پرتنش است و شخصیت‌هایش در بدترین شرایط خطرناک ممکن قرار دارند. آن‌ها از الفاظ بسیار تند و زننده‌ای استفاده می‌کنند که در آن شرایط کاملاً قابل درک است. برای آگاهی از فیلم‌های مشابه بیشتر، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی «شب فیلم خانوادگی» ثبت‌نام کنید.

کارگردان کوین مک‌دونالد با فیلمی مهیج و شگفت‌انگیز به اوج خود می‌رسد که کوه را فراتر از یک پس‌زمینه قرار می‌دهد و تقریباً آن را به یک شخصیت دیگر در داستان تبدیل می‌کند. شیب تند دامنه، برف‌های شکننده و آویزان، و درخشش یخ — زیبایی وحشتناک کوه به نوبت ساده، باشکوه، بی‌رحم، هولناک و تهدیدآمیز است.ماک‌دانلد اجازه می‌دهد که سیمپسون، ییتس و ریچارد هاوکینگ، که در کمپ اصلی منتظرشان بودند، داستان را به سبک بریتانیایی ساده و بی‌تکلف تعریف کنند، در حالی که دو بازیگر/کوهنورد این داستان را در محل واقعی بازسازی می‌کنند. باورکردنی نیست، ییتس و سیمپسون برای فیلمبرداری به آند بازگشتند و تجهیزات خود را پوشیدند و برخی از بازسازی‌ها را خودشان انجام دادند. داستان آنها جذاب و در عین حال، به خاطر پشتکار و تعهدشان، بسیار تاثیرگذار است. اولین اظهار نظر سیمپسون وقتی که ییتس را می‌بیند، به اندازه هر یک از تلاش‌هایش تاثیرگذار است. بیان صریح اما بی‌پرده آنها بسیار موثرتر از هر بازیگری است.