تعلق خاطر

«ایثار» داستان زندگی نظامی جسی براون، افسر نیروی هوایی آمریکاست. او در جنگ جهانی دوم و بعد از آن در نبردی با نام نمایش بزرگ حاضر بود و برای کشور آمریکا موفقیت‌های زیادی آفرید. ایثار، داستان درگیری بین آمریکا و کره‌جنوبی را روایت می‌کند که جسی، نقش زیادی در موفقیت آمریکا برای این نبرد داشته‌است. جسی در طول زندگی خود، مورد تبعیض نژادی زیادی قرار گرفته و به سختی توانسته خود را به درجات بالای نظامی برساند، او در همین نبرد، به دلیل مشکلات فنی هواپیما مجبور به فرود اضطراری در کره جنوبی می‌شود و در هواپیما گیر می‌افتد، تام و دیگر دوستان او، سعی می‌کنند تا جسی را نجات دهند اما موفق نمی‌شوند و بنابر مصلحت نظامی، مجبور به منفجرکردن هواپیمای نظامی شده و جسی را در این جنگ از دست می‌دهند. آمریکا در این جنگ پیروز می‌شود و افتخارات زیادی پس از مرگ نصیب جسی می‌گردد.

• از فرزندتان بپرسید که دریافتش از فیلم چه بود؟ درباره آن با یکدیگر صحبت کنید. چرا جسی مورد تحقیر قرار می‌گرفت؟ و چرا در مسیر پیشرفتش تاثیری نداشت؟ از فرزندتان بپرسید که اگر او به جای جسی بود، با این توهین‌ها چه‌کار می‌کرد؟ ملاک ما در رفتار با دیگران، باید نژاد آن‌ها باشد یا رفتار؟ رفتار صحیح با کسی که از رنگ یا نژاد ما نیست، چیست؟ خلاصه: درباره تفاوت نژادی و رفتار مناسب با رنگین پوستان با فرزندتان صحبت کنید.

فیلم «ایثار» بر اساس داستان واقعی جسی براون که افسر سیاه‌پوست ارتش آمریکا بوده و در سال 1950 در یکی از عملیات‌ها از دنیا رفته‌است، ساخته شده‌است. او در زندگی‌اش یک سوال پر تکرار را شنیده؛ مگر به سیاه‌پوست‌ها هم اجازه خلبانی می‌دهند؟ جسی به‌خاطر رنگ پوست و فرهنگ نژادپرستی حاکم بر آمریکا، تحقیرها و توهین‌های بسیاری را شنیده و همه آن‌ها را در دفتری جمع‌آوری کرده‌است. او از این تحقیرها، نردبانی برای موفقیت ساخته و امروز، به چهره‌ای سرشناس و فداکار برای کشور آمریکا تبدیل شده‌است. مشاهده زندگی جسی، به ما می‌آموزد که سختی‌ها و ناملایمات و حتی تبعیض‌ها در زندگی، نباید سد راه پیشرفت ما شوند. صحبت درباره این نکته و آوردن شاهد مثالی بر درستی این حرف، می‌تواند فرزندتان را در رسیدن به اهدافش در زندگی، یاری کند. خلاصه: درباره پیام فیلم، که بها ندادن به سختی‌ها و موانع در مسیر پیشرفت است، با فرزندتان صحبت کنید.

اجراهای مجورز و پاول، این درام جنگی زندگی‌نامه‌ای را درباره اولین خلبان سیاه‌پوست نیروی دریایی ایالات متحده به یک مطالعه شخصیت‌پردازی تاثیرگذار تبدیل می‌کنند. جیک کرین و کارگردان جی. دی. دیلارد، بر اساس اقتباس جاناتان استوارت و جیک کرین از کتاب تاریخ نظامی برنده جایزه آدام ماکوس، داستانی فراموش‌نشدنی درباره دو قهرمان جنگ فراموش‌شده خلق می‌کنند. اگرچه فیلم نمی‌تواند تمام جزئیات کتاب را به تصویر بکشد، اما مدت زمان نزدیک به دو ساعت و نیمه آن، نکات برجسته‌ای از رابطه منحصر به فرد براون و هادنر، تعهد مشترک آنها به وظیفه و نژادپرستی نهادی که براون در ارتش یکپارچه با آن مواجه بود را نشان می‌دهد. هر دو مجورز و پاول کار فوق‌العاده‌ای انجام می‌دهند، همچنین جکسون که در نقش جسی، دیزی پرانرژی و حامی او، هر صحنه‌ای که در آن حضور دارد را روشن می‌کند. اجرای مجورز پر از شدت آرام، کنترل خشم و ناتوانی در به اشتراک گذاشتن بار عاطفی بودن تنها مرد سیاه‌پوست در گروه با همقطارانش است. توماس سادوسکی در نقش فرمانده دیک سِوولی، رهبر دسته اسکادران، و سراینده سوان بازیگر کانادایی، در نقش الیزابت تیلور، که ملوانان در مرخصی در کن با او ملاقات می‌کنند، درخشان ظاهر می‌شوند.اگرچه فیلم "وفاداری" کمی طولانی است، اما پرده سوم آن به‌خوبی بافته شده و با صحنه‌های اکشن نفس‌گیر همراه است؛ از جمله صحنه‌ی کلیمی که دلیل اصلی ماندگاری داستان براون و هادنر در طول این ۷۰ سال بوده است. این فیلم یادآور یکی از قسمت‌های سریال تحسین‌شده "برادران جنگ" است، اما با تمرکز باریک‌تر بر روی دو مرد و تا حد کمتری بر روی هم‌قطاران آنها. به دلیل وضعیت منزوی جسی به عنوان اولین خلبان سیاه‌پوست نیروی دریایی ایالات متحده (خلبانان تاسکگی در ارتش بودند)، قابل درک است که او از اینکه در مطبوعات نظامی به عنوان جکی رابینسون نیروی دریایی به تصویر کشیده شود، احساس ناراحتی کند. او فقط می‌خواهد به کشورش خدمت کند و به پیش دخترانش برگردد. در همین حال، هادنر در تعاملاتش با جسی گاهی اوقات مردد و با نیت خوب، اما بی‌اطلاع به تصویر کشیده می‌شود - تا زمانی که سرانجام شروع به دیدن جسی به عنوان یک انسان کامل می‌کند. موسیقی متن قدرتمند چاندا دنسی با بالاد تاثیرگذار اصلی به نام "تنها نیستی" از جو جوناس (که در فیلم در نقش مارتی گود، یکی دیگر از اعضای اسکادران ۳۲ نیز بازی می‌کند) و خالد همراه است. براون به تنهایی در اسکادران خود به عنوان تنها خلبان سیاه‌پوست بود، اما هادنر پشتیبان او بود و اجازه نداد بدون مبارزه برود.