درباره فیلم
جک، پسرک فقیری است که برای فروش گاو پیرش به بازار میرود و در آنجا با مردی غریبه آشنا میشود که چند لوبیای سحرآمیز دارد. او هم گاوش را به آن مرد میدهد تا لوبیاها را از او بگیرد. جک بعد از رفتن به خانه با خشم و عصبانیتِ مادرش مواجه میشود و لوبیاها را بیرون میاندازد؛ اما فردای آن روز لوبیاهای سحرآمیز رشد کردهاند و جک را به دنیای عجیبی میبرند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایش«جک» و «مادرش» زندگی فقیرانهای دارند و برای گذراندن زندگی تنها یک «گاو» دارند. زمانیکه شیر گاو خشک میشود، مادر جک به او میگوید آن را به بازار ببرد و بفروشد. جک در راه با مردی عجیب آشنا میشود و او به جک میگوید این «لوبیاها» جادویی هستند. برای همین جک در مقابل چنددانه لوبیا، گاو را به آن مرد میفروشد. مادر جک زمانی که متوجه میشود جک این کار را کرده است، او را دعوا میکند و لوبیاها را به بیرون میاندازد. فردای آن روز لوبیاها رشد میکنند و سر به فلک میکشند. جک از این اتفاق تعجب میکند و تصمیم میگیرد از تنهی آنها بالا برود. وقتی ابرها را رد میکند، با قلعهای جادویی مواجهه میشود. دختری به نام «مارگاریت» که پرنسس آن قلعه است، فردا مراسم ازدواج با «پرنس فیلیپ» را درپیش دارد؛ اما پرنس فیلیپ غول بزرگی است که پسر خانم هکیبا، جادوگر بدجنس، است. خانم هکیبا با جادوگری مردم شهر را به موش تبدیل کرده و پرنسس را راضی به ازدواج با پسرش کرده است تا خودش فرمانروای سرزمین ابرها بشود. جک هم وقتی متوجه این ماجرا میشود، تصمیم میگیرد به پرنسس مارگاریت کمک کند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- آیا زوداعتمادکردن به مرد فروشنده و فروش گاو در مقابل چند لوبیا، کار درستی بود؟ اگر جای جک بودی، به به پرنسس مارگاریت کمک میکردی؟ آیا اعتمادکردن و گوشدادن به حرف خانم هکیبا کار درستی است؟ چرا خانم هکیبا پرنسس را جادو کرده بود؟ خلاصه: آیا زوداعتمادکردن به مرد فروشنده و فروش گاو در مقابل چند لوبیا کار درستی بود؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشانیمیشن «جک و لوبیای سحرآمیز» داستان شجاعت پسرک باهوشی است که با کمک به پرنسس مارگاریت، جادوی خانم هکیبا را باطل میکند. شما میتوانید با گفتوگو دربارهی اتفاقاتی که بعد از اعتماد جک به فروشندهی لوبیاها و خانم هکیبا رخ داد، به فرزندتان عواقب زوداعتمادکردن به غریبهها را آموزش دهید. همچنین میتوانید با قراردادن فرزندتان در جایگاه جک و طرح سؤالاتی مانند «اگر تو جای جک بودی، بعد از جمعکردن سکهها، به پرنسس مارگاریت کمک میکردی یا نه؟» به تقویت گسترش تجربیات ذهنی فرزندتان کمک کنید. ممکن است مخاطبان حساستر و کودکان کمسنتر از صحنههای ترسناک انیمیشن بیشتر بترسند. این احساس فرزند خود را ناچیز نگیرید و با همراهی او در این صحنهها، تلاش کنید از تأثیرات این صحنهها بکاهید.
خلاصه: دربارهی عواقب زوداعتمادکردن به غریبهها با فرزندتان گفتوگو کنید.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.







































