میچل ها علیه ماشین ها
The Mitchells vs. the Machines
میچل ها علیه ماشین ها
The Mitchells vs the Machines
انیمیشن ماجراجویانه و کمدی «میچلها علیه ماشینها» درسال 2021 ساخته شده است. تمرکز اصلی داستان این محصول بر روابط اعضای یک خانواده و تلاش بیوقفه آنان برای حفظ صمیمیتشان است که در بستر مبارزه با طغیان ماشینهای هوشمند دنبال میشود. چالش اصلی داستان اخلاف نظر پدر و دختر خانواده است و پستیها و بلندیهای این رابطه تا رسیدن به نتیجه نمایش داده میشود. این اثر علاوه بر هیجان ناشی از مبارزه رباتها و انسانها که کمی هم با خشونت همراه است، لحظات طنزآمیز فراوانی را برای مخاطبان ایجاد میکند.
از گرههای اصلی داستان، حمله ماشینهای هوشمند به انسانها برای نابودی بشریت است؛ پس صحنههای متعددی از تعقیب و زندانی شدن انسانها توسط رباتها وجود دارد. انفجار، آتش گرفتن و خراب شدن شهر همراه با ترس و جیغ زدن مردم در چندین صحنه دیده میشود. خانواده میچل که تنها انسانهای آزاد هستند، مدام تحت تعقیب رباتها قرار میگیرند و به سمت آنها شلیک میشود. در این میان، هیچ یک از اعضای این خانواده یا انسانهای دیگر، آسیبی نمیبینند و صحنهها کارتونی است؛ اما صحنه آسیب دیدن رباتها گاهی خشونت زیادی دارد. یک ربات در یک میله فرو میرود، تعداد زیادی از رباتها منفجر میشوند. برخورد محکم ماشین به رباتها دیده میشود. مادر خانواده میچل، بهدلیل زندانی شدن پسرش عصبانی شده و فریاد زنان به سمت رباتها حمله میکند. ضرباتی که خانم لیندا به رباتها وارد میکند، شبیه به جنگهای خشونتآمیز میان انسانهاست: لیندا سر رباتها را جدا میکند، دستش را داخل بدن ربات فرو میکند و قطعهای شبیه به قلب از آن بیرون میکشد و صحنههایی از پاشیدن روغن از بدن رباتها، شبیه به پاشیدن خون، نمایش داده میشود. اغلب این صحنهها به دلیل ماشینی بودن افراد دشمن، صحنههایی فانتزی هستند که با طنز و خنده همراه میشوند.
این انیمیشن صحنههای متعدد هیجانانگیز از به خطر افتادن جان مردم به دست رباتها دارد؛ بویژه به خطر افتادن خانواده میشل که شخصیتهای اصلی داستان هستند، میزان هیجان اثر را بالاتر میبرد. حمله رباتها برای نابودی انسانها با موسیقی هیجانانگیز همراه است و صحنههایی از تاریکی با نورپردازی قرمز وجود دارد که مخاطب را در انتظار اتفاقات ناگوار قرار میدهد. خانواده میچل در تمام طول اثر، از خطر نابودی توسط رباتها در اضطراب هستند؛ اما نکته قابل توجه این است که این خانواده عجیب و غریب در هیجانانگیزترین لحظات اثر هم، اتفاقات کمدی رقم میزنند و بیش از آنکه باعث ترس و نگرانی در مخاطب شوند، باعث خنده میشوند. همچنین در گیرودار تمام اتفاقات پرهیجان داستان، آنچه در مرکز توجه داستان قرار میگیرد، روابط پدر و دختری میان میچل و ریک است که گاهی لحظات احساسی را برای مخاطب رقم میزند. درضمن، پایان این هیجانات، یک پایان خوش و دلگرم کننده است.
در خط اصلی داستان این اثر، ناهنجاری ویژهای به چشم نمیخورد و اغلب مواردی که ممکن است حساسیت برانگیز باشد، در وقایع جزئی و فرعی داستان دیده میشود: برخی از شخصیتهای فرعی، پوشش نامناسب دارند (مانند خانم پوزی که لباسهای تنگ و نیمه برهنه دارد)، در یک صحنه خانواده میشلها که لباسهای خود را از دست دادهاند، کاملا برهنه هستند و سعی کردهاند با برخی لوازم خود را بپوشانند. به جز رقص مجسمه آزادی در تیتراژ آغازین، شخصیت اصلی اثر نیز دختر جوانی است که جین پاره میپوشد و صحنههایی از رقص و گوش کردن او به موزیک در اتاق شلوغش دیده میشود. او که احساس میکند توسط خانوادهاش درک نمیشود، قصد دارد خانه را برای همیشه به قصد دانشگاه فیلمسازی در کالیفرنیا ترک کند؛ هرچند با بهبود روابط خانوادگی آنها، کیتی از تصمیم ترک خانه برای همیشه، منصرف میشود (این موضوع در فیلم مورد تاکید قرار نمیگیرد و فقط یکبار در صحبتهای مادر کیتی بیان میشود و یکبار روی صفحه گوشی کیتی، عبارت «رفتن برای همیشه» به چشم میخورد). آرون، پسر خانواده میشلها که سن کمی دارد، از دختری بهنام ابی خوشش آمده و برای برقراری ارتباط با او دچار اضطراب میشود؛ اما به توصیه کیتی احساساتش را پنهان نمیکند و بعد از ابراز علاقه به او، صحنهای از حضور ابی در اتاق آرون، دیده میشود. صحنه کوتاهی از سرسره بازی چند دختر و پسر دانشجو در یکی از اتاقهای خوابگاه، از صفحه گوشی کیتی نمایش داده میشود. یکی از وقایع جزئی که در خط اصلی داستان نقش اساسی ندارد، دوستی کیتی با دختری بهنام جید در پایان داستان است. مادر کیتی درباره رسمی شدن ارتباط آنها سوال میکند و این موضوع میتواند اشاره غیرمستقیمی به مسئله همجنسگرایی باشد.
پیام اصلی این داستان، در یک کلمه «خانواده» است. نمایش فراز و نشیبهای رابطه ریک با دخترش کیتی، به خوبی نشان میدهد که هدایت درست روابط اعضای خانواده، شاید گاهی سخت باشد یا لحظات ما در کنار خانواده، همیشه با صمیمیت و خوشی نگذرد؛ اما باز هم آنچه بشریت را شایسته بقا و ادامه حیات کرده است، عشق و خانواده میباشد. کیتی و پدرش باوجود اختلاف سلیقهها و اشتباهاتی که در رفتار با یکدیگر دارند، توانستند بر موانع موجود بر سر راه یک رابطه پدر دختری، غلبه کنند و سرانجام رابطه خوبی را رقم بزنند. خانواده میشلها با یک کار تیمی دورن خانواده، بشریت را نجات دادند. از پیامهای دیگر اثر میتوان به بحث تکنولوژی اشاره کرد. در این اثر به هک شدن اطلاعات شخصی کاربران، وابستگی بیش از حد به تکنولوژی، استفاده زیاد اعضای خانواده از تکنولوژی و از بین رفتن اوقات خوش خانوادگی در نتیجه آن، اشاره میشود و درعین حال، سختیهای ناشی از بیگانگی کامل با تکنولوژی را نشان میدهد.
خانواده میچلها خانواده عجیبی هستند. هیچ یک از اعضای این خانواده الگویی کامل و بینقص از فردی بدون اشتباه نیست؛ اما همه آنها افراد خانواده دوستی هستند که از اشتباهات خود درس گرفته و برای جبرانش تلاش میکنند: کیتی، دختر جوان خانواده، برای رسیدن به هدفش (دانشگاه فیلمسازی) تلاش میکند و باوجود درک نشدن این علاقه توسط اطرافیانش، ناامید نمیشود. او در ارتباط با پدرش گاهی تند برخورد میکند و یکبار به دروغ حرفهای احساسی به پدرش میزند تا او را با خود همراه کند؛ اما درنهایت پشیمان شده و متوجه میشود پدرش او را دوست دارد و مخالفتهای او، به دلیل نگرانی برای کیتی است؛ پس درصدد جبران برمیآید و یک تنه برای نجات اعضای خانواده خود خطر میکند. ریک پدری است که به خانوادهاش عشق میورزد و هرچند در رفتار با دختر جوانش اشتباه میکند، اما در تمام طول اثر، به فکر جبران اشتباه و صمیمانهتر کردن این رابطه است. او متوجه میشود که لازم است به دخترش اعتماد کند، حامی او باشد و علایق او را درک کند. لیندا، مادر خانواده، نقش موثری در هدایت روابط همسر و دخترش بهسوی بهبودی دارد. هرچند گاهی به نوع روابط درخانواده همسایه حسادت میکند؛ اما درنهایت از این احساس حسادت پشیمان میشود و به خانواده خودش افتخار میکند. آرون و کیتی الگویی از یک خواهر و برادر صمیمی هستند که از کنار هم بودن لذت میبرند.
خلاصه فیلم
ویرایشخانواده میچلها، همیشه برای عالی و بینقص بودن تلاش میکنند؛ اما، اختلاف سلیقه و بحثهای همیشگی دختر جوان خانواده با پدرش، اوضاع را برای آنها کمی سخت و پیچیده کرده. کیتی عاشق فیلمسازی است و تصمیم دارد خانه را به قصد دانشگاه فیلمسازی ترک کند؛ اما پدرش، ریک، علاوه بر بیگانگی با تکنولوژی و تنفر از آن، هنر را راه مناسبی برای گذران زندگی نمیداند! البته او بخاطر تجربه شکست در دوران جوانیاش، از شکست خوردن کیتی نگران است و یک شب پیش از رفتن کیتی به دانشگاه، سعی میکند او را از هدفش منصرف کند. درنتیجه، بحثی جدی میان ریک و کیتی شکل میگیرد و رابطه پدر و دختر، تیره میشود. ریک با راهنماییهای همسرش لیندا، عزمش را برای ایجاد رابطهای صمیمانهتر با دخترش، جزم میکند. روز ترک کردن خانه به سمت دانشگاه فیلمسازی فرا میرسد. کیتی جوان از این که بالاخره میتواند از خانوادهای که درکش نمیکنند فاصله گرفته و دوستان همنظرش را پیدا کند، ذوق زده است؛ اما به زودی متوجه میشود که پدرش بلیط پرواز او را به دانشگاه کنسل کرده و خانواده قصد دارد با ماشین قدیمی خودشان کیتی را به دانشگاه برساند تا فرصتی برای ایجاد رابطه بهتر میان ریک و کیتی فراهم شود. در همین هنگام است که یک گوشی هوشمند، رباتهای جدید شرکت پال را هک کرده و دستور نابودی انسانها را صادر میکند. ماشینهای هوشمند در پی دستگیر و نابود کردن تمام بشیریت هستند. این بحران هرچند برای بقای بشر خطرناک بنظر میرسد، اما برای خانواده میشل فرصتی فراهم میکند تا با نقاط ضعف خانواده خود آشنا شوند. آنها در مسیر مبارزه با رباتها و تصمیمگیری برای حمله به مقر شرکت پال و نابودکردن گوشی هوشمندی که پشت تمام این قضایاست، متوجه عواملی میشوند که سبب دوری آنها از یکدیگر شده است. ریک متوجه میشود که لازم است به دخترش بیشتر اعتماد کند، بهجای منصرف کردن او از تصمیماتش، حامی و پشتیبان او باشد و ذرهای خود را با تکنولوژی و علایق دخترش وفق دهد. کیتی نیز متوجه رفتارهای اشتباه با پدر خود شده و متوجه میشود که لازم است پدرش را بیشتر درک کرده و با او همراهی کند. درنتیجه، کارگروهی خانواده میچل، بشریت را از نابود شدن توسط تکنولوی نجات داده و خانواده میشل در ایجاد یک رابطه صمیمانه موفق میشوند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- درباره پیامهای نهایی اثر بویژه پیرامون مسائل ارتباطی و عاطفی خانواده میشل با فرزندانتان صحبت کنید و از فرزندتان بخواهید تا تجربهها و مسائل خودش را نیز در ارتباط با موضوعات مشابه اثر بیان کند. بنظرت مشکل اصلی کیتی و ریک در ایجاد یک ارتباط خوب چه بود؟ آنها چگونه توانستند صمیمیت را در خانواده خود ایجاد کنند؟ دلیل مخالفتهای ریک با دخترش چه بود؟ چرا پدرها گاهی با فرزندانشان مخالفت میکنند؟ موضع فرزندان در برابر مخالفتها بهتر است چگونه باشد؟ تا به حال چقدر احساساتی شبیه به احساسات کیتی را تجربه کردی؟ آیا مسائل مشابهی وجود دارد که بخواهی مطرح کنی؟ (در صورتی که فرزند شما مسائلش را مطرح کرد، از خودِ او راه حل بخواهید) اگر خواهر یا برادر تو با مشکلاتی شبیه به مشکلات کیتی روبرو شوند، چگونه به بهبود روابط او با والدینت کمک میکنی؟ یک خانواده ایدهآل از نظر تو چگونه است؟ وابستگی به تکنولوژی چه خطراتی دارد؟ چطور میتوانیم استفاده از تکنولوژی را درست مدیریت کنیم؟ خلاصه: درباره پیامهای اصلی اثر پیرامون خانواده و تکنولوژی، مشکلات شخصیتها و راهحلهایشان صحبت کنید و از مسائل و تجربههای مشابه فرزندتان از او سؤال کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشانیمیشن «میچلها علیه ماشینها»، با موضوعات آشنایی درباره خانواده و تکنولوژی، اتفاقات هیجانانگیز، ریتم نسبتا تند و درون مایه طنزآمیز، میتواند برا کودکان و بزرگسالان جذاب و سرگرم کننده باشد. یکی از مسائل این انیمیشن که دقت خانوادهها را میطلبد، نمایش خشونت ناشی از درگیری خانواده میچل با ماشینهای هوشمندی است که قصد نابودی انسانها را دارند. این درگیریها اغلب کارتونی و طنزآمیز است و میتواند برای سنین پایین، باعث عادی سازی تماشای خشونت یا حتی تمایل به آن شود. نکته دیگر آن که، پیامهای نهایی این اثر توسط الگوهایی بینقص که رفتارهای همواره درست دارند منتقل نمیشود؛ بلکه خانوادهای عجیبوغریب، بعد از مرتکب شدن برخی رفتارهای اشتباه، با پشیمانی و تلاش برای جبران اشتباهات، پیامهای مثبت را انتقال میدهند؛ پس، اگر فرزند شما در سنین پایین قرار دارد و دنبال کردن خط داستان و فهم پشیمانیها برای او دشوار است، صرف مشاهده صحنهای از رفتار نادرست توسط اعضا خانواده (مانند تند سخن گفتن کیتی با پدرش) ممکن است برای او نامناسب باشد. تشخیص این مسئله، به شناخت شما والدین عزیز از فرزندتان بستگی دارد. اما محتوای این اثر نکات مثبت فراوانی دارد. اهمیت خانواده و حفظ و بهبود روابط صمیمانه با اعضای خانواده، به خوبی در این اثر به نمایش گذاشته میشود. نمایش چالش روابط پدر و دختر خانواده میشل و تلاش هردوی آنها برای حل این مسئله، میتواند راهنمای برخی مسائل مشابه در خانوادهها باشد. شخصیت اصلی اثر (کیتی که در آستانه ورود به دانشگاه است) میتواند برای نوجوانان قابل درک و الگوپذیری باشد؛ چراکه علایق او توسط والدینش درک نمیشود و او در تلاش است تا در میان همسالانش، افرادی شبیه به خود بیابد و از خانواده فاصله بگیرد. احساس دوری از خانواده به دلیل تفاوت در سلیقهها و روی آوردن هرچه بیشتر به گروههای دوستی، از اقتضائات سن نوجوانی است که نباید موجب دوری فرزندان از خانواده شود. لازم است در این سن، والدین با تدبیر خود، روابط صمیمانه در خانواده را حفظ کنند تا روابط دوستانه برای نوجوان، جایگزین خانواده نشود. فراز و نشیبهای روابط کیتی با پدرش و نمایش موانع ایجاد ارتباط مؤثر و راهحلهای آن در این اثر، میتواند هم برای نوجوانان و هم والدین، الهامبخش باشد. (کیتی متوجه میشود که پدرش نگران آینده اوست و او را دوست دارد. ریک نیز متوج میشود که لازم است به فرزند خود ایمان داشته باشد و حامی و پشتیبان او باشد). اگر این اثر را با اعضای خانواده مشاهده میکنید، از فرصت استفاده کنید و درباره چالشها و احساسات نوجوانتان در ارتباط با خانواده صحبت کنید. اطمینان دادن به فرزند نوجوان درباره درک کردن او و دوست داشتن او تحت هر شرایطی، گوش دادن به نوجوان، عدم سرزنش و عدم تحمیل عقاید به او، میتواند گفتوگوی شما را موثرتر کند. برای حل مسائل با نوجوانانِ درون گرای خود، میتوانید از فرزندتان بخواهید تا احساساتش را برای شما بنویسد. موضوع آشنای دیگر در این اثر، «تکنولوژی» است که درحال حاضر جزئی از زندگی روزمره افراد به حساب میآید. این اثر به خوبی وابستگی به تکنولوژی و تا حدی خطر ناشی از آن را یادآوری میکند. این اثر میتواند مقدمه ای مناسب برای صحبت با فرزندان پیرامون تکنولوژی و استفاده صحیح از آن باشد. همچنین لازم است والدین عزیز آگاه باشند که برخی الگوهای موجود در این اثر را ممکن است برای فرزندتان نپسندید: کیتی جوان، دختری با شلوار جین پاره، لاک مشکی و صاحب اتاقی با دکور آشفته است که صحنههایی از پخش شدن موزیک با ریتم تند در اتاق او وجو دارد. آرون (برادر کوچکتر کیتی) به دختر همسایهشان علاقمند میشود و به او ابراز احساسات میکند. صحنههای کوتاهی از پوششهای نامناسب نیز وجود دارد که در برخی از نسخههای سانسور شده، از بین رفتهاند. خلاصه: این اثر با پیامهای مثبت و قوی خانوادگی و همچنین درونمایه طنز و هیجانانگیز، میتواند جذابیت بالایی داشته باشد. فرصت خوبیست تا درباره پیامهای نهایی اثر و موانع و راهحلهایی که شخصیتها در ارتباط با اعضای خانواده تجربه میکنند، با فرزند خود بویژه نوجوانان، صحبت کنید.