ماشین ها ۳

«مک‌کویین» یک ماشین مسابقه است که سال‌هاست درحال شرکت در رقابت‌های مختلف است. اما این‌بار در این مسابقه از حریف‌هایی که همگی تازه‌وارد و جوان هستند شکست می‌خورد. مک‌کویین از این اوضاع حیرت‌زده شده و اعتمادبه‌نفس خود را از دست داده است. «سالی» مثل همیشه پیش او می‌رود و به او انگیزه و امید می‌دهد و از او می‌خواهد که دوباره آغاز کند. مدیران کمپانی‌ای که مک‌کویین با آن‌ها کار می‌کرد شرکت خود را فروخته‌اند و مک‌کویین را به کمپانی پیشرفته‌تر و با امکانت بیشتری فرستادند. مک‌کویین به‌خاطر این موضوع دوباره انگیزه پیدا کرد، اما نمی‌توانست با روش‌های جدید و آموزش‌های مربی جدیدش کنار بیاید. پس تصمیم گرفت با روش‌های قدیم خودش تمرین کند، اما موفق نمی‌شد. در این بین همه از «استورم» ستاره‌ی جدید مسابقات حرف می‌زنند و این در انگیزه و اعتمادبه‌نفس مک‌کویین اثرگذار بود. «کروز»، مربی جدید مک‌کویین، به‌عنوان حریف تمرینی با او مسابقه می‌دهد و هربار برنده می‌شود. اما مک‌کویین نمی‌خواهد کهولت‌سنش را قبول کند. رئیس کمپانی از او می‌خواهد که اگر در مسابقه‌ی آخرش ببازد بازنشسته شود و شرکتش را ترک کند. این آخرین فرصت او بود. مک‌کویین برای اینکه از نصیحت‌های پیشکسوتان استفاده کند، به دیدن «اسموکی» رفت. او فهمید برای مربی قدیمی‌ او، مربیگری مک‌کویین بهترین حس بوده است. این موضوع او را به فکر فرو برد. سرانجام روز مسابقه فرارسید و مک‌کویین درکنار رقبایش در خط مسابقه ایستاده بود. در میانه‌ی مسابقه، او تصمیم گرفت ادامه‌ی مسابقه را به کروز بسپارد. همه از این کار او شگفت‌زده شده بودند اما او می‌دانست که دقیقاً چه می‌کند. درنهایت کروز توانست با مربیگری مک‌کویین به رؤیایی که از کودکی در سر داشته است برسد و برنده‌ی مسابقه شود. درنهایت مک‌کویین تصمیم گرفت مربیگری کروز را به‌طور رسمی به عهده بگیرد.

• از فرزند خود بپرسید رؤیا و هدف تو چیست؟ برای رسیدن به آن می‌خواهی چه کارهایی انجام دهی؟ ممکن است در این راه ناامید شوی، اگر این اتفاق افتاد چه خواهی کرد؟ شخصیت کدامیک برای تو جذاب‌تر بود؟ چرا؟ اگر کسی مانند مک‌کویین دیگر نتواند کار همیشگی خود را انجام دهد، دنیا برایش به پایان می‌رسد؟ به نظر تو احساس «کروز» بعد از رسیدن به رؤیای قدیمی‌اش چه بود؟ خلاصه: درباره‌ی رؤیاها و اهداف فرزندانتان با آن‌ها گفت‌وگو کنید.

داستان «ماشین‌ها 3» داستانی الهام‌بخش در ادامه‌ی داستان‌های قبلی «ماشین‌ها» است. «مک‌کویین» باید بین کناره‌گیری از مسابقات و ادامه‌دادن تصمیم بگیرد. در داستان نکات مثبت و قابل‌توجهی درباره‌ی تلاش و امیدواری مطرح می‌شود. این داستان حاوی این پیام است که مهم نیست چند سال داشته باشیم، همیشه مسائلی هست که باید آن‌ها را یاد بگیریم. کودکان در بازه‌ی سنی پیشنهادی، به‌دنبال تقلید هستند، این انیمیشن با پیام‌های اصلی مثبتی که در پی منتقل‌کردن آن است، می‌تواند انتخاب مناسبی باشد.

این فیلم سوم، ایده‌ای را ترویج می‌کند که دختران می‌توانند (و باید!) هر کاری را که در نظر دارند، به انجام برسانند و اینکه پیوند بین مربی و شاگرد، ارتباطی ویژه است. اگرچه داستان فیلم از نظر خلاقیت و نوآوری، چیز خاصی ندارد (و پایان آن قابل پیش‌بینی است)، اما «اتومبیل‌ها ۳» به‌مراتب بهتر و ملایم‌تر از «اتومبیل‌ها ۲» است که بیش از حد خشونت داشت. دو تم اصلی این فیلم، یعنی مربی‌گری و شجاعت، برای کودکان الهام‌بخش و ضروری است. در فرهنگی که جوانی را می‌ستاید، دیدن ادامهٔ اندوه رعد برای از دست دادن رابطه‌اش با داک هادسون، لذت‌بخش است. سپس او خود در انتهای دیگر پیوندی مشابه با کروز قرار می‌گیرد، که شاید یک مربی باشد، اما روزی آرزوی مسابقه دادن داشت—تا زمانی که متوجه شد هیچ‌کسی در مسابقات شبیه او نبود.این فیلم مخصوص کودکان، مفاهیم عمیق و قابل تاملی را به تصویر می‌کشد: دوستی، تبعیض سنی، تبعیض جنسیتی و روابط معلم و شاگرد را مورد بررسی قرار می‌دهد. همه بازیگران به خوبی نقش‌های خود را ایفا می‌کنند، اگرچه شخصیت‌های ماتر، سالی و گروه رادیاتور اسپرینگز در سایه شخصیت کروز قرار می‌گیرند. کری واشینگتن در نقش ناتالی سرتن، تحلیلگر بی‌رحم و مبتنی بر داده‌ها و یک گروه چهار نفره از رانندگان بازنشسته (از جمله کریس کوپر در نقش اسموکی، رئیس سابق گروه داک هادسون و مارگو مارتندیل در نقش یک راننده پیشگام زن) که داک را می‌شناختند، به این فیلم پیوستند. همه این شخصیت‌ها، شخصیت‌های جدید و جذابی هستند. در نهایت، فیلم کارز 3 درباره بلوغ لایتنینگ و مواجهه او با دوران افول احتمالی خود به عنوان یک راننده است. این دنباله فیلم کارز، با الهام از خاطرات مک‌کوئین از رابطه‌اش با داک و علاقه فزاینده‌اش به کروز جوان، برنده‌ای دوست‌داشتنی برای کودکان است.