کارخانه هیولاها

داستان انیمیشن در شهر هیولاها می‌گذرد جایی که برای تامین انرژی از صدای جیغ بچه‌ها استفاده می‌کنند و در شرکت هیولاها تعدادی از هیولاها از راه ترساندن بچه‌ها انرژی شهر را تامین می‌کند. روزی کودکی وارد شهر هیولاها می‌شود و چون همه فکر می‌کنند کودکان خطرناکند سالی و مایک می‌خواهند کودک را پنهان کنند اما کم‌کم متوجه می‎شوند کودکان خطرناک نیستند و خنده آنها نیز موجب تولید انرژی می‌شود

• از فرزند خود درباره میزان خشونت داستان سوال بپرسید؟ از فرزند خود بپرسید چه جاهایی مایک و سالی رفتارهای غلطی داشتند؟ از فرزند خود بپرسید مهم‌ترین ویژگی سالی چه بود؟ خلاصه: از فرزند خود بپرسید چه جاهایی مایک و سالی رفتارهای غلطی داشتند؟

شخصیت‌های اصلی داستن به ویژه مایک بعضی وقت‌ها رفتارهای غلطی دارند. باید بدانید این رفتارها ممکن است در سنین پیش دبستانی مورد تقلید کودکان قرار بگیرد و لازم است درباره چرایی غلط بودن این کارها با فرزندتان صحبت کنید. مثلا جایی که مایک دزدی می‌کند یا با سالی دعوا می‌کند از این دست صحنه‌هاست. از طرفی دیگر سالی و مایک رفتارهای مثبتی دارند که می‌تواند الگوی فرزندتان باشد از او بخواهید درباره این رفتارها توضیح دهد و خودش کشفشان کند. کودک شما ممکن است شب ها برای خواب دچار مشکل شود، اما از او درباره ی نتیجه ی انیمیشن سوال بپرسید و به او در یافتن نتیجه کمک کرده و به او اطمینان دهید که اتفاقی برای او نمی افتد.

این فیلم همان ترکیب دلپذیر از احساس، طنز و جادوی فنی را دارد که "زندگی یک حشره" و دو فیلم داستان اسباب‌بازی را به کلاسیک‌های فوری تبدیل کرد. کاملاً جذاب است. باید در فرهنگ لغت قرار گیرد تا کلمه "قابل دوست داشتن" را نشان دهد. افرادی که پشت فیلم "شرکت هیولاها" هستند، مانند جیم هنسون که شخصیت‌های خیابان سسمی را هیولا ساخت تا کودکان دیگر هرگز از هیولاها نترسند، هیولاهایی خلق کرده‌اند که حتی خجالتی‌ترین بچه‌ها هم کاملاً از آنها نترسند. در واقع، بچه‌ها ممکن است تصمیم بگیرند که چند سر، چشم‌های قابل جدا شدن و موی ساخته شده از مارها نوعی بامزه هستند.