همدردی

«کیم مونی» دانشجوی رشته جامعه‌شناسی است. او برای یکی از درس‌هایش نیاز دارد با فردی ناشناس مصاحبه کند بنابراین تصمیم می‌گیرد از دستگاه رادیویی قدیمی پدرش استفاده کرده و کسی را برای مصاحبه پیدا کند. «کیم یونگ» دانشجوی مکانیک است و به تازگی به «سو هان‌سول»، دانشجوی سال اولی، علاقه‌مند شده‌است. مونی موفق می‌شود تا با یونگ از طریق آن دستگاه ارتباط برقرار کند، و برای ساعت 12 ظهر در دانشگاه باهم قرار بگذارند. هردو ساعت‌ها منتظر می‌مانند اما موفق به دیدار یکدیگر نمی‌شوند. رفته‌رفته با سوالاتی که از هم می‌پرسند متوجه می‌شوند که آن‌ها از زمان‌های متفاوتی باهم ارتباط برقرار می‌کنند. کیم یونگ از سال 1999 و کیم مونی از سال 2021. با این وجود آن‌ها همچنان به صحبت باهم ادامه می‌دهند تا اینکه مونی متوجه می‌شود یونگ هم رشته پدر و مادرش است و از یونگ می‌پرسد که آن‌ها را می‌شناسد یا نه؟ یونگ متوجه می‌شود پدر و مادر مونی، دوست صمیمی‌اش اونسونگ و کسی که دوستش دارد، هان‌سول هستند.

• نگرانی‌های تو چیست؟ آینده برای تو روشن است یا مبهم؟ رویا و هدفی داری که برای رسیدن به آن تلاش کنی؟ فکر میکنی پدر و مادرت در گذشته نگرانی‌هایی شبیه به تو داشته‌اند یا نه؟

داستان فیلم «همدردی» فانتزی است. رادیویی که «مونی» از آن استفاده می‌کند و با گذشته تماس برقرار می‌کند نوعی ماشین زمان است که در واقعیت وجود ندارد و برقراری چنین تماسی از حال به گذشته امکان ندارد. گذشته از بحث فانتزی داستان، فیلم به خوبی نگرانی‌های نسل جوان را مطرح می‌کند و به نوعی نشان می‌دهد که جوانان در همه دوره‌ها نگرانی‌های مشابهی داشتند اما همانطور که گذشتگان از آن‌ها عبور کردند، جوانان امروز نیز می‌توانند از مشکلات عبور کنند؛ فقط نباید ناامید شوند و دست از تلاش بردارند. در صحنه‌هایی کوتاه شاهد نمایش مصرف نوشیدنی‌های الکلی و نمایش مستی هستیم، بنابراین توصیه می‌شود که نسخه پالایش شده را برای تماشا انتخاب کنید.