انگل
Parasite
کیوو پسر یک خانوادهی فقیر است و زمانیکه بهعنوان مدرس زبانِ دختر یک خانوادهی ثروتمند استخدام میشود، تصمیم میگیرد با نقشهی دیگری اعضای خانوادهاش را که بیکار هستند، در آن خانه استخدام کند تا وضع مالیشان خوب شود؛ اما کارگر سابق خانه میفهمد و با هم بر سر شغل در آن خانه درگیر میشوند. این فیلم اسکار بخش بینالمللی سال 2019 را دریافت کرده است.
در این فیلم خشونت بهصورت واضح و بیپرده نمایش داده میشود. در سکانسهای پایانی «گیونسه»، شوهر کدبانوی سابق که از دست کارهای خانوادهای که در آن خانه مشغول بهکار هستند عصبانی است، با سنگی که کیوو میخواست با آن او را بکشد به سرش ضربه میزند، بعد با یک چاقو وارد مهمانی میشود. او چاقو را در بدن کیجونگ فرو میکند و با مادرش درگیر میشود. پدر کیجونگ هم که مدتی است از کارهای آقای پارک عصبانی است، وقتی میبیند آقای پارک بهخاطر بوی بد گیونسه بینیاش را میگیرد، بلند میشود و چاقو را در قلب او فرو میکند.
اساس فیلم برپایهی ناهنجاریهایی است که یک خانوادهی فقیر انجام میدهند. آنها از هر راهی برای اینکه زندگی ارزانی داشته باشند و بتوانند پول دربیارند استفاده میکنند؛ بهعنوان مثال از وایفای همسایه بالایی خود بهصورت پنهانی استفاده میکنند یا کیوو برای اینکه تدریس زبان را از دست ندهد، مدرک دانشگاه را جعل میکند و بعد از اینکه استخدام میشود با نقشههای مختلف سعی میکند راننده و کدبانوی سابق را اخراج کند تا خانواده خودش را بهجای آنها بیاورد. در سکانسی زمانیکه خانوادهی پارک به اردو میروند، کیوو، کیجونگ، چانگسو و همسرش در خانه میمانند و از خوراکیها و مشروبهای آنها استفاده میکنند. کیوو به آنها میگوید نقشه بعدی این است با داهی، دختر خانوادهی پارک، ازدواج کند و صاحب همهی ثروت آنها شود.
خلاصه فیلم
ویرایشاین فیلم دربارهی یک خانواده کرهای است که وضع مالی خوبی ندارند و همه اعضای آن بیکار هستند. یک روز دوست «کیوو»، پسر خانواده، به دیدن او میآید و از او میخواهد بهجایش، به دختر خانوادهی ثروتمندی زبان انگلیسی یاد بدهد؛ اما کیوو مدرک دانشگاهی ندارد، ازاینرو دوستش به او پیشنهاد میدهد که مدرک موردنظر را جعل کند. در اولین جلسه کیوو طوری رفتار میکند که خانواده «پارک» از او خوششان میآید و با او قرارداد میبندند. زمان رفتن، خانم پارک با کیوو دربارهی فرزند کوچکش، «داسونگ»، صحبت میکند، کیوو یک مربی هنر خوب به خانم پارک معرفی میکند و او نیز مشتاق میشود آن مربی را ببیند. روز بعد کیوو خواهرش «کیجونگ» را به آن خانه میبرد و بهعنوان مربی معرفی میکند. کیجونگ هم کارش را خوب انجام میدهد و خانم پارک از او راضی است. شب موقع رفتن آقای پارک از رانندهاش میخواهد تا کیجونگ را برساند، در راه منزل، کیجونگ لباسش را در ماشین جا میگذارد تا باعث شود آقای پارک، راننده را اخراج کند. کیجونگ بعد از اخراج راننده، یک رانندهی خوب و ماهر به خانم پارک معرفی میکند و روز بعد پدرش را بهعنوان راننده به خانوادهی پارک نشان میدهد. پدر بعد از اینکه در کارش موفق میشود و رضایت آقای پارک را بهدست میآورد، به عملیکردن نقشه جدید خود شروع میکند. آنها تصمیم دارند کدبانوی خانوادهی پارک را که سالهاست در آن خانه کار میکند، کنار بگذارند تا خانوادهی پارک مادر آنها را بهعنوان کدبانوی جدید و ماهر استخدام کند. آن کدبانو به گَرد هلو حساس است و کهیر میزند. آنها با همین ترفند طوری رفتار میکنند که انگار او سِل دارد. برای همین خانم پارک او را اخراج میکند. بعد از استخدام مادر، خانوادهی پارک به مناسبت تولد داسونگ به یک اردو میروند و خانوادهی کیوو در خانهی آنها میمانند و از امکانات آنجا لذت میبرند. شب کدبانوی سابق خانه به آنجا میرود و خانوادهی کیوو متوجه میشوند که او شوهرش را در پناهگاهی که زیر خانه است نگه میدارد. او از «چانگسو» که کدبانوی جدید است میخواهد این موضوع را به خانوادهی پارک نگوید که ناگهان کیوو، کیجونگ و پدرش را میبیند و از آنها فیلم میگیرد. او متوجه میشود که آنها یک خانواده هستند و با نقشه این شغلها را بهدست آوردهاند. همان شب خانوادهی پارک به خانه زنگ میزنند و میگویند درحال برگشتن هستند. آنها تا زمان برگشت خانوادهی پارک همهی خانه را مرتب میکنند و پدر خانواده، کدبانوی سابق و شوهرش را در زیرزمین زندانی میکند. آنها بعد از مرتبشدن خانه زیر میز پذیرایی قایم میشوند تا در فرصت مناسب از خانه بیرون بروند. خانم و آقای پارک روی مبل مینشینند و دربارهی آقای «کیم» که پدر کیوو و کیجونگ است صحبت میکنند، آقای پارک میگوید: «او بوی بدی میدهد»، در همان لحظه آقای کیم این حرف را میشنود و ناراحت میشود. صبح روز بعد خانم پارک تصمیم میگیرد که برای داسونگ یک جشن تولد در خانه بگیرد و زمانیکه مهمانها میآیند کیوو یک سنگ برمیدارد و به زیرزمین میرود تا شوهر کدبانوی سابق را بکشد؛ اما او با همان سنگ به سر کیوو ضربه میزند و بعد وارد مهمانی میشود. او با یک چاقو کیجونگ را میکشد، سپس مادر کیجونگ با او درگیر میشود و با چاقو به پهلوی او ضربه میزند. در همان زمان آقای پارک از آقای کیم میخواهد تا سوئیچ ماشین را به او بدهد؛ اما او تمام حواسش پیشِ دخترش است. وقتی سوئیچ را برای او پرت میکند، سوئیچ زیر شوهر کدبانوی سابق میافتد و وقتی آقای پارک میخواهد آن را بردارد، دماغش را میگیرد. آقای کیم که این کار را میبیند عصبی میشود و چاقو را در قلب آقای پارک فرو میکند. او بعد از این کار فرار میکند و به پناهگاه میرود. بعد از معالجهی کیوو پلیسها او را تعقیب میکند تا بفهمند پدرش کجاست؛ اما بعد از چندوقت ناامید میشوند. کیوو وقتی به دیدن آن خانه میرود، متوجه میشود که پدرش آنجاست و برای این نامه مینویسد و به او میگوید همانجا بماند تا روزیکه او ثروتمند شود و آن خانه را بخرد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- آیا کارهایی را که خانوادهی کیوو برای بهدستآوردن شغل انجام دادند تأیید میکنید؟ اگر جای آنها بودید با کدبانو سابق توافق میکردید؟ اگر شما جای خانوادهی فقیر بودید و کدبانو سابق همهچیز را به خانم و آقای پارک میگفت، آن حقایق را انکار میکردید یا حرفهای او را تأیید میکردید؟ نظر شما دربارهی تصمیمی که کیوو داشت و میخواست با داهی ازدواج کند چیست؟ خلاصه: آیا کارهایی را که خانوادهی کیووبرای بهدستآوردن شغل انجام دادند تأیید میکنید؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشموضوع اصلی فیلم انگل، طبقاتیبودن جامعه و فاصله بین وضع زندگی یک خانوادهی ثروتمند و مرفه در مقابل یک خانوادهی فقیر است. زمانیکه یکی از اعضای خانوادهی فقیر به یک خانوادهی ثروتمند دسترسی پیدا میکند، سعی میکند دیگراعضای خانوادهاش را به آنها وصل کند و از امکاناتش استفاده کنند. آنها برای اینکه به خواستههایشان برسند ناهنجاریهای بسیاری انجام میدهند تا جاییکه حاضر میشوند کدبانوی سابق و شوهرش را بکشند. دربارهی کارهای این خانواده با فرزندان خود صحبت کنید و نظر آنها را بپرسید. در برخی از سکانسها خانم و آقای پارک دربارهی روابط جنسی صحبت میکنند، اگر فرزندان شما دربارهی روابط جنسی هنوز اطلاعی ندارند، آن سکانسها مناسبشان نیست. خلاصه: دربارهی کارهای خانوادهی کیوو با فرزندان خود صحبت کنید.