درباره فیلم
فیلم لایل لایل کروکودیل محصول سال 2022 کشور آمریکا است که فیلمنامه آن بر اساس دو کتاب کودکانه به قلم برنارد وبر نوشتهشده است. ژانر این فیلم کمدی موزیکال است و داستان با نقلمکان خانواده پریم به شهر نیویورک آغاز میشود. پسر این خانواده، جاش، بهسختی میتواند با تغییر مدرسه و دوستانش کنار بیاید اما وقتی در اتاق زیرشیروانی خانه یک کروکودیل آوازهخوان به نام لایل را میبیند همهچیز تغییر میکند. لایل همه تلاشش را میکند تا به جاش و پدرش کمک کند تا ترسهایشان را کنار بگذارند و تواناییهایشان فرصت بروز پیدا کند. این فیلم برای مخاطبانی که از کمبود اعتمادبهنفس رنج میبرند و از مواجهه با موقعیتهای جدید میترسند، بسیار مفید است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: ندارد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشلایل کروکودیل سخنگویی است که در خانهای در خیابان 88 شرقی در نیویورک زندگی میکند. هکتور شعبدهباز ناموفقی است که طی اتفاقی، لایل را پیدا میکند و در مراسم شعبدهبازیاش با او آواز میخواند و همین امر باعث میشود او معروف شود اما وقتی لایل بزرگ میشود از خواندن امتناع میکند. به همین دلیل هکتور برای مدتی از آن خانه میرود و لایل در اتاق زیرشیروانی زندگی میکند.
لایل یک سال و نیم در آن خانه تنها میماند تا اینکه خانواده پریم به آنجا نقلمکان میکنند. جاش، پسر آنها بسیار ترسو و بی اعتمادبهنفس است. خانواده پریم بعد از مدتی متوجه حضور لایل در خانه میشوند. در ابتدا از حضورش میترسند ولی بعد از مدتی متوجه خاص بودنش میشوند. لایل به جاش کمک میکند تا بر ترسهایش غلبه کند و به پدر جاش کمک میکند تا اعتمادبهنفسش ترمیم شود. بعد مدتی هکتور دوباره به آن خانه برمیگردد و تصمیم میگیرد دوباره با لایل اجرا داشته باشد، اما لایل از خواندن در مراسم امتناع میکند به همین دلیل هکتور او را به مأمورین باغوحش تحویل میدهد. لایل در باغوحش احساس تنهایی میکند. بعد از مدت کوتاهی هکتور از کاری که کرده بود بسیار پشیمان میشود به همین دلیل با کمک جاش تصمیم میگیرند او را از آنجا بدزدد و موفق هم میشوند. جاش به همراه لایل به مسابقه استعدادیابی میرود تا استعداد لایل در خواندن را به همگان نشان دهند. لایل در ابتدا از خواندن امتناع میکند، اما به خاطر جاش شروع به آواز خواندن میکند و مردم از این استعداد بسیار لذت میبرند به همین دلیل مأمورین او را به باغوحش برنمیگردانند و برای همیشه در کنار خانواده پریم میماند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- از فرزندتان بخواهید خلاصه داستان را برایتان تعریف کند. از او بخواهید پیامی که با تماشای این فیلم دریافت کرده است را بیان کند. آیا دوست دارد مانند هکتور کارهای شعبدهبازی انجام دهد. میتوانید برای فرزندتان وسایل شعبدهبازی بخرید. از او بپرسید دوست دارد جای شخصیت لایل باشد یا جاش؟ دلیلش چیست؟ از او بپرسید از چه چیزهایی میترسد؟ از ترسهایش بپرسید و سعی کنید با او همراهی کنید و نگویید که ترس ندارد. با فرزندتان در مورد حیوانات خانگی صحبت کنید حتی میتوانید او را به باغوحش ببرید تا حیوانات را از نزدیک ببیند. از فرزندتان بپرسید دوست دارد چهکارهای هیجانی انجام دهد. تا حد امکان سعی کنید فرصتش را فراهم کنید تا اعتمادبهنفسش را به دست اورد و همین هیجان و انرژی باعث میشود که جرئت انجام کارهای دیگری را هم پیدا کند. این امر بهخصوص در بچههای ترسو بسیار خوب است. خلاصه: با فرزندتان در مورد ترسهایش صحبت کنید و فرصتی را مهیا کنید تا بتواند استعدادهایش را بروز دهد.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاگر کودک ترسو و بی اعتمادبهنفسی دارید توصیه میشود حتماً با او این فیلم را ببینید. سعی کنید نقش لایل را برای فرزندتان بازی کنید و به رفتارهای لایل با جاش توجه کنید. جاش از ورود به مدرسه جدید و از صداها و آدمهای اطرافش میترسید و مادرش مجبور بود او را تا مدرسه همراهی کند. اما لایل به او اعتمادبهنفس داد حتی درصحنهای به او گفت که بهعنوان راننده در موتور بنشیند (البته این عمل کار درستی نیست). سعی کنید کارهایی را به فرزندتان بسپارید و از او بخواهید تا یک روز معین آن کار را به اتمام برساند و به او قوت قلب بدهید که میتواند. سعی نکنید در کاری که به او محول کردهاید دخالت کنید تا او مجبور به انجام دادنش شود. از کارهای کوچک شروع کنید. مانند جمعکردن سفره یا انداختن میز شام، جمعکردن وسایل اتاقش، انجام دادن تکالیفش. یا هر چیزی که در توانایی فرزندتان میبینید با معلمش به اشتراک بگذارید تا بتوانید اعتمادبهنفس او را احیا کنید. یا مثلاً وقتی فیلمی یا کتابی میخواند از او بخواهید خلاصهاش را برای شما یا اطرافیانتان بیان کند. این امور بسیار مؤثر هستند و سعی کنید حتماً این حس را در کودکی از او دور کنید تا در آینده دچار مشکلات جدیتری نشود.
جاش از مدرسه جدید میترسید اگر شما هم به محل جدید نقلمکان میکنید و فرزندتان از برخورد با دوستان جدید میترسد سعی کنید این موضوع را از قبل با معلمش در میان بگذارید. با او در روزهای اول به مدرسه بیاید تا احساس آرامش کند و اگر ترس فرزندتان بسیار جدی است حتماً با یک روانشناس صحبت کنید.
دریکی از مراسم شعبدهبازی، لایل از خواندن با هکتور امتناع میکند و وقتی مراسم تمام میشود هکتور او را دعوا یا مجبور به کاری که علاقه ندارد، نمیکند. والدین وقتی رفتاری غیرمتعارف از فرزندتان میبینند اغلب سرشان داد میزنند که چرا این کار را انجام نداده است. به یاد داشته باشیم شاید کاری که ما بهاجبار به فرزندمان تحمیل میکنیم حس ناخوشایندی به او بدهد و همین امر باعث میشود او حس بدی نسبت به خود بگیرد و رفتهرفته این حس در او تشدید شود. هیچوقت فرزندتان را اجبار به کاری نکنید و اگر کاری را انجام نداد بهجای دعوا کردن از او دلیلش را بپرسید. سعی کنید فضای آرامی را برایش برقرار کنید تا حس صمیمیت بینتان برقرار شود و بتواند حرفش را بیان کند اگر هم تمایل به صحبت نداشت اصرار نکنید.
وقتی مادر جاش، لایل را میبیند سعی میکند او را با چاقو بکشد اما جاش از او خواهش میکند که به حرفش گوش دهد و او را نکشد. مادر علی رغم میل باطنیاش این کار را انجام میدهد و بعد از مدتی با لایل بسیار دوست میشود. گاهی باید بهجای تصمیمهای عجولانه به صحبتهای فرزندمان گوش دهیم و اعتماد کنیم و سعی کنیم زود تصمیم نگیریم.
ممکن است فرزندتان با تماشای این فیلم درخواست حیوان خانگی کند. به او بگویید که لایل حیوان ناطقی بود که فقط در فیلم وجود داشت و جای این حیوانات وحشی فقط در جنگل و باغوحش است زیرا باعث آزار و اذیت همسایهها و حتی خود آن حیوان میشود.
خلاصه: سعی کنید حسهایی که در فرزندتان وجود دارند مثل ترس، عدم اعتمادبهنفس، تنهایی را بشناسید و آنها را در کودکی حل کنید تا در جوانی با مشکلات بزرگتری مواجه نشوند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این اقتباس سینمایی گرم و شیرین از یک کتاب کودک، داستان "تمساح در شهر" را به خوبی روایت میکند، اما به سطح برتری یک فیلم خانوادگی مانند "پدینگتون" نمیرسد. این فیلم یکی از آن فیلمهای خانوادگی نیست که شوخیهای دو پهلو و دو معنایی داشته باشد؛ بلکه کاملاً برای کودکان طراحی شده است (شاید تنها استثنا طرفداران سرسخت مندس باشند که میخواهند از هر کاری که او به عنوان خواننده و بازیگر صدا انجام میدهد، حمایت کنند). داستان پیچیدگی زیادی ندارد و حتی برای کودکان کمسنوسال نیز قابل دنبال کردن است. در این فیلم، هیچ درام پرتنشی وجود ندارد یا نیروی شروری که داستان را تیره و تار کند. بازیگران فیلم، عملکرد خوبی با توجه به محتوا دارند. خاویر باردم در نقش یک هنرمند نمایشی اغراقشده ظاهر میشود که نتوانسته است به موفقیت بزرگی دست یابد یا لایل را متقاعد کند که روی صحنه برای تماشاگران بخواند. فگلی (با نقشآفرینی در فیلم "شکست تیمی") حس کمدی خود را به خوبی به نمایش میگذارد و به صورت واقعی شخصیت جاش، یک دانشآموز دبیرستانی را به تصویر میکشد که تلاش میکند اضطراب خود را به عنوان دانشآموز جدید در مدرسهای جدید در شهری بزرگ و ترسناک مدیریت کند. وو و مکنایری (که این بار نقش یک مرد خوب را بازی میکند) نیز باید خود را با نقش والدین مهربان و حامی جاش هماهنگ کنند. گلمن در نقش آقای گرامپز، مردی خودخواه و بدطینت (که به درستی نامگذاری شده است) ظاهر میشود که تنها به گربه ایرانی خود، لورتا، و آرامش خود اهمیت میدهد.ترانههای این موزیکال، که توسط پسک و پال نوشته شده، دو ترانهسرای نامزد جایزه آکادمی که آثار موفقی مانند «دیر اوان هنسن»، «لالالند» و «عظیمترین شومن» را در کارنامه دارند، بهتر از انتظار است و صدای پاپ آشنای مندز را به خوبی به نمایش میگذارد. ترانههای "Top of the World"، "Take a Look at Us Now" و "Heartbeat" که توسط مندز نوشته شده، همگی ترانههای گیرا و تجاری هستند که به خوبی با موسیقی متن فیلم که شامل ترانههای شناختهشدهای مانند "I Like It Like That" از پیت رودریگز و البته "Crocodile Rock" از التون جان میشود، ترکیب شدهاند. علاوه بر موسیقی، یکی از ظریفترین جنبههای فیلم فاش شدن این واقعیت است که خانم پرایم در واقع ناپدری جاش است. معمولا در رسانهها خانوادههای مختلط به عنوان خانوادههایی مخالف یا میزبان نشان داده میشوند، بنابراین دیدن احساس نزدیکی جاش به ناپدری خود که او را مادر خود میداند، تازگی دارد. حیف است که فیلم بیشتر به داستان پسزمینه خانواده یا دلیل تبدیل شدن خانم پرایم به یک نگرانکننده نمیپردازد. علاوه بر طنز آشکار کروکودیل که آواز میخواند (اما به طور مرموزی صحبت نمیکند)، این داستان درباره خانوادهای است که پیدا شده و شادی خود را پیدا میکند، حتی زمانی که چیزها بسیار طاقتفرسا به نظر میرسند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.