سرزمین عظیم

گریت‌لند داستان پسری به نام اولیس (ارمان داربو) را دنبال می‌کند که شروع به پرسش از شهر پادآرمان‌شهر خود و فرمانروای کامپیوتری آن، مادر، می‌کند. بعد از فرار از گریت‌لند برای نجات دوستش آگلی داک (کلویی ری وارموت)، اولیس ریشه‌های واقعی خود را کشف می‌کند، و همچنین حقیقت تاریک پشت کسانی که گریت‌لند را اداره می‌کنند. اولیس به همراه آگلی داک و پدرش، منشی (نیک موران)، موفق می‌شود گریت‌لند را برای همیشه تغییر دهد.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد مفهوم فراگیر بودن در زندگی روزمره صحبت کنند. چرا احترام گذاشتن و پذیرفتن دیگران مهم است؟
• چرا مهم است که رهبری افراد قدرتمند را زیر سوال ببریم؟
• چگونه شجاعت ابراز عقیده در مورد موضوعاتی که به آن اعتقاد دارید را به دست می‌آورید؟
• فیلم چه پیام‌هایی را ترویج می‌کند؟
• چگونه از صدای خود برای موضوعات مهم برایتان استفاده می‌کنید؟

والدین باید بدانند که گریتلند یک ماجراجویی علمی تخیلی طنزآمیز است. این فیلم بر اولیس (ارمان داربو)، پسری جوان تمرکز دارد که در مکانی پادآرمانشهری به نام گریتلند زندگی می‌کند، جایی که مردم توسط مادِر، یک برنامه کامپیوتری کنترل می‌شوند که شهروندان را شستشوی مغزی می‌دهد تا باور کنند که گریتلند فراگیرترین و سرگرم‌کننده‌ترین مکان روی زمین است. اولیس زمانی که دوستش ربوده می‌شود و پدرش توسط پلیس شهر کشته می‌شود، شورش می‌کند. خشونت بزرگترین مسئله است، با فردی که به چشمش شلیک می‌شود و بعداً تا حد مرگ کتک می‌خورد. شخصیت‌های دیگر نیز کشته می‌شوند و یک ویدیوی گرافیکی با زایمان خشونت‌آمیز وجود دارد. یک شخصیت در وان حمام پر از خون حمام می‌کند. همچنین می‌توانید انتظار فحاشی‌های گاه‌به‌گاه (فحش‌های رکیک و غیره) و صحنه‌های کوتاهی با الکل را داشته باشید. این فیلم به بینندگان در مورد شجاعت اولیس برای ایستادن در برابر وضعیت موجود و ایده انطباق در مقابل فردیت، و همچنین معنای «بیدار شدن» چیزهای زیادی برای فکر کردن می‌دهد. اما پیام‌های فیلم تا حدودی در تصاویر عجیب و غریب و آشفته و داستان سرگردان آن گم می‌شوند. برای آگاهی از فیلم‌های بیشتر مانند این، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.

کارگردانی شده توسط دانا زیاشوا، گریتلند بینندگان را به دنیای رنگارنگ و شیرینِ فراگیری و پذیرش می‌برد. اما همه چیز آنطور که به نظر می‌رسد نیست، زیرا زیر لایه‌ای از اتحاد، جامعه‌ای وجود دارد که بر انطباق و تبدیل عشق به سلاحی برای کنترل دیگران متمرکز است. متاسفانه، فیلم گیج‌کننده و متناقض است: به نظر می‌رسد هم می‌خواهد تصاویر فراگیر را ترویج دهد و هم آن را تحقیر کند. به نظر می‌رسد سعی دارد بگوید انطباق، حتی در خصوصیات مثبت، برای بشریت بد است، اما این نکته را به اندازه کافی خلاصه و واضح بیان نمی‌کند. در عوض، این نکته در تلاش برای درک دنیایی که گریتلند سعی در ساخت آن دارد، گم می‌شود.با وجود عناوین مختلف برای افراد، از جمله خوش‌بین‌ها، نوع‌دوستان، کارمندان و نیکوکاران، دشوار است بدانیم هر عنوان چه مفهومی دارد. هرگونه طنز تلخ در زیر جنبه‌های دیگری از گریتلند پنهان شده است که توجه بینندگان را به خود جلب می‌کند، مانند ازدواج افراد با اشیاء بی‌جان، اولیس که یک خرگوش را به عنوان پسرش می‌پذیرد، و پدر اردک زشت که نامرئی می‌شود زیرا تصمیم می‌گیرد اردک زشت را از طریق رابطه جنسی به وجود آورد، که در گریتلند تابو محسوب می‌شود. تعداد رنگ‌ها و عجایبی که گریتلند را تشکیل می‌دهند، قطعا سردردی برای شما به ارمغان می‌آورند، اما شما تماشای فیلم را با انبوهی از موضوعات برای فکر کردن به پایان خواهید رساند. تنها نگرانی این است که آیا فیلم در توضیح خود عملکرد خوبی داشته است یا خیر.