نیمونا

داستان درباره‌ی شهری خیالی است که سال‌ها پیش ملکه‌ای به نام گلورث آن را از وجود هیولا پاک کرده است و اکنون این شهر فرماندهانی دارد که باید از آن مراقبت کنند تا هیولا دوباره به آن آسیب نزند. پسر هم‌جنس‌بازی به نام بلیستر که در این شهر زندگی می‌کند در دانشکده،‌ فنون رزم را آموخته است. روزی که قرار است مقام فرماندهی به بلیستر اعطا شود، به خاطر یک توطئه، او محکوم می‌شود که ملکه را به قتل رسانده است. بلیستر مجبور می‌شود تا مدت‌ها از دست همه حتی معشوقه‌اش امبروشس پنهان شود تا اینکه روزی دختر بچه‌ای به نام نیمونا به کمک او می‌آید تا بتواند بی‌گناهی خود را ثابت کند. نیمونا با تمام وجود از بلیستر محافظت می‌کند. او می‌تواند به اشکال مختلف تبدیل شود و دشمنان را از سر راه بردارد. بلیستر در نهایت می‌تواند بی‌گناهی خود را ثابت کند اما بعد از آن متوجه وحشت مردم از نیمونا می‌شود و او را «هیولا» خطاب می‌کند. نیمونا که از دوست و رفیق خود، بلیستر، آسیب دیده است، خشمگین شده و واقعا تبدیل به یک هیولای ترسناک و عظیم‌الجثه می‌شود و سعی می‌کند همه‌ی شهر را نابود کند. بلیستر متوجه اشتباهش می‌شود و سعی می‌کند نیمونا را آرام کند. آن‌ها در نهایت متوجه خائن اصلی می‌شوند و با کمک هم او را نابود می‌کنند.

• چه چیزهایی در شخصیت نیمونا برای تو جذاب است؟ تفاوت نیمونا با بقیه‌ی آدم‌ها چیست؟ آیا او می‌تواند از تفاوتش درست استفاده کند؟ چرا ابتدا نیمونا تبدیل به یک هیولا شد ولی بعد تصمیم گرفت با نابود کردن فرمانده به همه کمک کند؟ خلاصه: آیا باید به تفاوت‌های آدم‌ها احترام گذاشت و آن‌ها را پذیرفت؟

این انیمیشن دو شخصیت مردِ محبوب دارد به نام‌های بلیستر و امبروشس که یک زوج هم‌جنس‌باز هستند. مکالمات عاشقانه، لمس یکدیگر و بوسه‌ای که بین آن دو اتفاق می‌افتد خبر از این ماجرا می‌دهد. به شما پیشنهاد می‌دهیم این محصول را از سبد مصرفی فرزند خود خارج کنید و عطای آن را به لقایش ببخشید که دیدن آن اثر مخربی بر روح و روان فرزند شما خواهد گذاشت. نیمونا شخصیت ناهنجاری دارد و دلش نمی‌خواهد در هیچ چارچوبی قرار بگیرد. او به راحتی قوانین را می‌شکند و رها و مستقل عمل می‌کند. نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که چنین شخصیت افسارگسیخته‌ای بسیار محبوب و جذاب و دوست‌داشتنی جلوه می‌کند. این شخصیت جذاب می‌تواند برای کودکان به عنوان الگو مورد تقلید قرار بگیرد. او (نیمونا) بابت متفاوت بودنش از جامعه طرد شده است و دیگران از او دوری می‌کنند اما همین شخصیت مطرود و می‌تواند زندگی مردم را نجات دهد! مردم متفاوت بودن نیمونا را نمی‌پذیرند و او در طول نمایش اثر مظلوم جلوه می‌کند. در صورتی که تفاوت او این است که قابلیت این را دارد که به هر جاندار خطرناکی تبدیل شود. به فرزند خود یادآوری کنید که پذیرفتن و احترام گذاشتن به هر تفاوتی درست نیست. گاهی تفاوت‌ها می‌توانند برای اعضای جامعه خطرناک باشند. انیمیشنی که ارزیابی آن را خواندید الگو و پیام مثبت پررنگی در بر ندارد پس با کنار گذاشتن آن و جایگزین کردن یک محصول ارزشمند دیگر به سلامت فرزند خود کمک کنید. خلاصه: نمایش دو قهرمان هم‌جنس‌باز در این انیمیشن باعث می‌شود پیشنهاد کنیم به سراغ آن نروید.

از آغاز داستان‌گونه‌ی فیلم با تصاویری از کتاب‌های مصور تا انیمیشن‌های گرافیکی پایانی که همراه با سرود حماسی و پرشور پانک است، این پویانمایی ریتم سریعی دارد و پیام‌های مهمی درباره‌ی پذیرش دیگران ارائه می‌کند. نیمونا متفاوت است و توانایی‌های منحصر‌به‌فردش او را به یک طردشده تبدیل کرده است. فیلم از ما می‌خواهد که با طردشدگان همدلی کنیم و دنیای آنها را از دیدگاه خودشان ببینیم. وقتی همدلی می‌کنیم و دیگران را به عنوان دوست می‌پذیریم، دنیای خود را گسترش می‌دهیم. این موضوع به‌صورت نمادین در فیلم با نمایش یک پادشاهی قرون وسطایی که شهروندانش در ترس مداوم از بیگانگان و ناشناخته‌های بیرون از دیوارها زندگی می‌کنند، به تصویر کشیده شده است. این ترس ریشه در شایعات و افسانه‌هایی دارد که از ترس و وحشت مردم تغذیه می‌کنند. این موضوع آشنا به نظر می‌رسد؟آنچه پیام نیمونا را موثر می‌سازد، باورپذیری شخصیت‌های انیمیشنی آن، به‌ویژه شخصیت‌هایی است که توسط احمد، موریتز و یانگ صداگذاری شده‌اند. نبردهای آنها به نوعی یادآور مبارزات ما در زندگی مدرن است. وقتی نیمونا کل سیستم یک تمدن ساخته شده بر اساس ترس را زیر سوال می‌برد، یا وقتی کارگردان پیشنهاد می‌کند که هر کسی در زندگی شما، از جمله اعضای خانواده و همسایگان، می‌تواند دشمن باشد، مخاطب را دچار سردرگمی می‌کند. ترس‌افکنی این دو شخصیت با ترس‌افکنی‌های رسانه‌های خبری قابل مقایسه نیست. این واقعیت که دو مرد عشقی عمیق در دل دارند و نیمونا در تمام زندگی خود با طرد شدن روبرو بوده، بر پیام‌های داستان درباره پذیرش و قبول دیگران می‌افزاید. طنز کلامی بین بال راست‌قامت و نیمونای شورشی، و شیطنت‌های پسرانه تاد، باعث می‌شود که تم‌های سنگین فیلم سبک‌تر شوند. تنوع بازیگران و لایه‌های تماتیک باعث می‌شود که نیمونا برای طیف گسترده‌ای از بینندگان معنادار باشد.