لوکی
Loki
لوکی پس از وقایع 2012 با استفاده از تستراک از انتقام جویان فرار میکند و این تازه شروع ماجراجویی و گاهی گرفتاری های جدید او با سازمان مبارزه با ناسازگاریهای زمانی است. این سریال محصول مارول است و پخش آن از سال 2021 شروع شده و تماشای آن به خاطر وجود خشونت و برخی بخش های دلهره آور و همچنین بعضی ناهنجاریها برای افراد زیر 15 سال توصیه نمیشود.
صحنههای مبارزه زیادی بین شخصیتها وجود دارد اما با وجود این که بعد از مبارزه ممکن است زحمی باشند در حین مبارزه خونریی اتفاق نمیافتد. مامورین TVA سلاحی دارند که با آن افراد را محو میکنند. در بخشی از سریال یکی از لوکی ها که یک تمساح است دست یکی دیگر از لوکی ها راگاز میگیرد و او را میخورد. در TVA دستگاه شکنجه ای وجود دارد که دور افراد دیوار ایجاد میکند و دیوارها را به هم نزدیک میکند. دو بار از این دستگاه استفاده میشود . یکبار لوکی یکی از مامورین TVA که حقیقت را در خصوص عملیاتهای مخفی عده ای ماموران نمیگوید را با آن شکنجه میکند و بار دیگر راوونا برای این که تعدادی از ماموران TVA با او همکاری کنند از آن استفاده میکند و بعد از عدم همکاری، آنها را به وسیله همان میکشد اما تصویر آنها نشان داده نمیشود و فقط ترس را در چهره شاهدین میبینیم.
فضای کلی سریال پر از ابهام است و این ابهامات و تعلیقها ممکن است در مخاطب ایجاد دلهره کند. در بسیاری موارد جان شخصیتهای اصلی در خطر جدی است و هر لحظه انتظار میرود آنها کشته شوند اما نهایتا جان سالم به در میبرند. بعد از از هم پاشیدن فیلتر خطوط زمانی رفته رفته همه چیز به سمت نابودی میرود و به شکل رشته رشته تجزیه میشود . این اتفاق برای ویکتور هم زمانی که میخواهد برای درست کردن فیلتر برود رخ میدهد.
در بخشی از سریال لوکی مشروبات الکلی میخورد و در محلی که باید در لباس مبدل باشند مست میشود و کنترلش را از دست میدهد. در صحنه ای از سریال لوکی و سیلوی یکدیگر را میبوسند. مصرف مشروبات الکلی توسط دیگر شخصیت ها را نیز شاهد هستیم .
پیام کلی سریال این است که هر شخص منفی و بدی وجهههای مثبتی زیادی نیز میتواند داشته باشد و برعکس. و این اختیار انسانها است که این را تعیین میکند و فراهم کردن این اختیار و ودفاع از آن خیلی ارزشمند است.
در این سریال شخصیت کاملا مثبت معرفی نمیشود بلکه افراد در زمینههایی تصمیمات اخلاقی و مثبتی میگیرند و در برخی موارد از خود بی رحمی نشان میدهند. اما موبیوس به عنوان فردی وظیفه شناس و عیر متعصب معرفی میشود که از تمامی منابع و امکانات موجود انجام وظیفه و خدمت به هدفش استفاده میکند و وقتی در جایی متوجه میشود TVA و نگهبانان زمان که آنها را بالادست خود میدانسته مرتکب ظلم شده اند تلاش میکند در برابر آنها بایستد. همچنین لوکی با این که شخصیت منفی و خدای شرارت معرفی میشود در بسیاری موارد اخلاقی و همراستا با نفع اطرافیانش برخورد میکند . در فصل دو لوکی به خدای نجات دهنده جهان تبدیل شده و خود را برای نجات خطوط زمانی وقف میکند.
خلاصه فیلم
ویرایشفصل یک لوکی که تصادفا تستراک (سنگ فضا) را به دست آورده با استفاده از آن از چنگ انتقامجویان فرار میکند اما بلافاصله بعد از فرود آمدنش در یک بیابان دور افتاده عدهای ظاهر میشوند و او را دستگیرمیکنند. لوکی بعد از دستگیری به جایی منتقل میشود که به آن سازمان ناسازگاری زمانی ( TVA) گفته میشود. TVA قصد دارد لوکی را به علت برهم زدن نظم خط زمانی مقدس محاکمه و اعدام کند که موبیوس یکی از تحلیلگران سازمان از قاضی میخواهد به او مهلت بدهد تا به کمک لوکی یک مجرم خطرناک تحت تعقیب، که او معتقد است یک لوکی از خط زمانی دیگری است را دستگیر کند. موبیوس و لوکی درمیابند که مجرم در فجایع تاریخی مخفی شده و برای همین سازمان تا به حال نتوانسته او را پیدا کند. آنها در یکی از فجایع تاریخی او را پیدا میکنند اما او آنها را فریب میدهد و میگریزد. لوکی به دنبال او میرود و متوجه میشود او که در کودکی توسط TVA دستگیر شده بوده آن را مسئول از بین رفتن زندگی خود میداند و متوجه شده کارمندان آن، کسانی هستند که از خطوط زمانی مخلتف دستگیر شده اند و بعد از پاک شدن حافظه شان در سازمان کار میکنند در تلاش است تا آن را از بین ببرد. لوکی و سیلوی بعد از این که به نحوی به TVA بازگردانده میشوند با نگهبانان زمان که سه نفراند و به عنوان روسای سازمان معرفی میشوندملاقات میکنند. آنها متوجه میشوند که نگهبانان زمان رباتهای بیجانی هستند که توسط گرداننده اصل ساخته شده اند و فرد دیگری در پشت همه این ماجراها است که در پایان زمان زندگی میکند. آنها به سراغ او میروند او برای آنها تعریف میکند که بعد از جنگ با میلیونها همزاد خودش که همگی میخواستند حکومت خطوط زمانی را به دست بگیرند و پیروزی بر آنها تصمیم گرفته TVA را درست کند و نظمی به خط زمانی خود بدهد و باقی خطوط زمانی را از بین ببرد. او به لوکی و سیلوی پیشنهاد میدهد ریاست را بر عهده بگیرند و این روند را ادامه دهند وگرنه میلیون ها همزاد او از خطوط زمانی دیگر بازمیگردند و دوباره هرج و مرجی غیر قابل تصور رخ میدهد. سیلوی که معتقد است کاری که TVAمیکند دزدیدن زندگی انسانها از آنها است لوکی را که میخواهد پیشنهاد رئیس را قبول کند به TVA بازمیگرداند و رئیس را میکشد. فصل دو : لوکی که به TVA بازگشته متوجه میشود به گذشته این سازمان وارد شده است. او در زمان کشیده میشود و از زمانی به زمان دیگر پرتاب میشود. او متوجه میشود تعدادی از ماموران ازشد TVA در حال نابود سازی خطوط زمانی تازه واز بین بردن مردم آن هستند. بعد از دستگیری آنها، لوکی و موبیوس تصمیم میگیرند به کمک اوبی، ظرفیت فیلتری که خطوط زمانی از آن عبور میکنند را افزایش دهند تا مشکل حل شود. اما میفهمند به حضور " کسی که باقی میماند" یا یک از همزادهای او نیاز دارند. آنها یه سراغ ویکتور میروند تا او را برای این کار به TVA بیاورند. بعد از این که این عملیات را به کمک ویکتور انجام میدهند نتیجه ای حاصل نمیشود و با انفجار فیلتر TVA از بین میرود و فقط لوکی باقی میماند. او که دوباره به سفر در زمان دچار شده سعی میکند دوباره دوستانش را از زندگیهای واقعیشان در خطوط زمانی مختلف جمع کند اما باز هم موفق نمیشود. نهایتا او متوجه میشود تمام اینها به دست اوست و او کسی است که باید فیلتر را از بین ببرد و به خطوط زمانی نظم دهد. بعد از این کار او به عنوان یک خدای قدرتمند، همه چیز به نظم سابق برمیگردد و هر کسی که در TVA است خودش تصمیم میگیرد در آن باقی بماند یا به زندگی خود در خط زمانی اش بازگردد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- میتوانید گفت و گو با نوجوانان خود را با سوالات زیر آغاز کنید؟ به نظر تو زندگی انسان ها از پیش تعیین شده یا با انتخابهای آنها ساخته میشود؟ این فکر کنیم زندگی و سرنوشت ما از پیش تعیین شده چه پیامدهایی خواهد داشت ؟ به نظرت کاری که سیلوی در اخر فصل اول کرد درست بود؟ نظرت در مورد شخصیت قاضی رِناسلایر و تصمیمات او چیست ؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشسریال لوکی یک مشتق از داستان انتقام جویان از دنیای سینمایی مارول است که اختصاصا به شخصیت لوکی، خدای شرارت، پسرخوانده اودین و برادرخوانده ثور میپردازد. به دلیل داستان پردازی قوی، استفاده از بازیگران مطرح، توجه مثبت منتقدان به آن و همچنین ارتباط این سریال با باقی محصولات دنیای سینمایی مارول این محصول به یک اثر پرمخاطب و قابل توجه تبدیل شده است. اما باید توجه داشته باشیم که در کنار جنبهی سرگرم کننده آن لازم است مراقب تفاوتهای فرهنگی و تاثیرات این محصول بر مخاطب نوجوان بود. این سریال در دنیایی روایت میشود که در آن فقط انسانها زندگی نمیکنند بلکه زمین یکی از نه قلمرو کهکشان و نه قلمرو بخشی از فضا است . و خدایان متعددی بر این دنیا حکومت میکنند. مثلا اودین خدای آسمان، حاکم آزگارد و یکی از فرزندان او ثور خدای رعد و برق است. این چندخدایی و روایت دنیا به این شکل با باورهای دینی و فرهنگی ما همخوانی ندارد و باید حتما در این خصوص با نوجوانانمان اگر مخاطب این اثر هستند گفتوگو کنیم. از طرف دیگر پرداختن به شخصیت لوکی که در آغاز یک فرد شرور بوده و جنایت های زیادی در زمین و بقیه قلمروهای کهکشان کرده ولی نهایتا در راه دفاع از مردمش و همین کهکشان کشته شده قابل توجه است. در جایی از سریال لوکی میگوید مادرش به او گفته بود که تو هر چیزی که بخواهی میتوانی باشی و خود تو انتخاب میکنی به چه چیزی تبدیل شوی. این نکته که انسان مختار است و توانایی دارد انتخاب کند فرد خوبی باشد یا بد نیز از سری نکات قابل توجه این سریال است. در فصل دو این سریال تمام تلاش لوکی برای حفظ خطوط زمانی و افرادی است که بر روی آن زندگی میکنند. در جایی او میگوید همه مردم نمیتوانند اراده آزاد داشته باشند و TVA باید وجود داشته باشد تا آنها را مدیریت کند و در جواب سیلوی که به او میگوید یعنی باید بر آنان خدایی کنیم میگوید ما خدا هستیم. ور در نهایت به خدایی تبدیل میشود که خود را فدای آزادی اراده افراد میکند در حالی که این امر قطعیت پیدا نکرده است. این سریال با توجه به وجود برخی قسمت های خشن و دلهره آور و مفاهمی که با دین و فرهنگ ما سنخیت ندارد و همنیطور جواب کلی حاکم بر آن برای تماشا توسط افراد زیر 15 سال توصیه نمیشود. توصیه میکنیم نسخه پالاش شده سریال را تماشا کنید و با فرزندان خود در تماشای آن همراه شوید. خلاصه: سریال لوکی یک مشتق از داستان انتقام جویان است و با توجه به جو حاکم بر سریال ( به لحاظ خشوتنت، ترس و ناهنجاری) تماشای آن به افراد زیر 15 سال توصیه نمیشود.