درباره فیلم
چشمان تامی فی درامی از زندگی زنی به همین نام است که در دهههای 70 و 80 میلادی به خوانندگی، اجرا و موعظهگری در شبکه تلویزیونی PTL که او و همسرش تاسیس کرده بودند، میپرداخت. سالها تامی فی و جیم بیکر به عنوان موعظهگران و اشاعهدهندگان دین مسیحیت از محبوبیت بالایی بین مردم برخوردار بودند و ثروت و شهرت بسیاری داشتند اما با کلاهبرداری و خیانت آنها، امپراطوریشان فرو میریزد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: خیلی زیاد
الگوی مثبت: ندارد
پیام مثبت: ندارد
خلاصه فیلم
ویرایشتامی فی و جیم بیکر که هر دو علاقه زیادی به کلیسا و دین مسیحیت داشتند با یکدیگر ازدواج میکنند و تصمیم میگیرند تا به اشاعه دین مسیحیت و موعظهگری بپردازند. آنها شهر به شهر میروند و به اجرای نمایش عروسکی و سخنرانی میپردازند تا اینکه اجرای آنها مورد توجه پت رابرتسون، مدیر پخش شبکه مسیحی قرار میگیرد و از آنها دعوت به کار مینماید. برنامه نمایش عروسکی برای کودکان در این شبکه مورد استقبال قرار میگیرد. تامی فی و جیم تصمیم میگیرند تا خود، شبکهای تاسیس کنند. آنها شبکه PTL را راه میاندازند و برنامههایشان علاقمندان بسیاری از سراسر جهان را جذب میکند که با پرداخت حق اشتراک، درآمد میلیونها دلاری را برایشان به ارمغان میآورد. در حالی که سالها این درآمد به ساخت مسکن و کمک به محرومین اختصاص داده میشد، جیم و تامی بخش بسیاری را نیز صرف منافع شخصی خود میکردند اما مردم همچنان به پرداخت این کمکها ادامه میدادند تا اینکه ماجرای همجنسگرایی جیم، خیانت او به همسرش، خیانت تامی فی به او و کلاهبرداریهای کلانشان افشا شد. جری، کشیش محبوب و معروف، آنها را به اعتراف تلویزیونی مجبور کرد. با این اعتراف، شبکه از مالکیتشان خارج شد و در نگاه مردم منفور شدند. جیم به زندان رفت و تامی فی با طلاق غیابی، سالها در تنهایی و فقر مالی زندگی کرد تا اینکه پس از گذشت چندین سال با دعوت یک کلیسا، بار دیگر به خوانندگی در آن پرداخت.
درباره این موارد گفتگو کنید
- درباره نکات فیلم و زندگی تامی فی و اعتقادات او با فرزندان خود گفتگو کنید و از آنها سوال کنید: تامی فی چه اعتقاداتی داشت؟ آیا خداوند هر انسانی را همانطور که هست دوست دارد؟ یا دوست دارد انسانها زندگی سالم داشته باشند و عاری از گناه داشته باشند و به تعالی روح و روانشان کمک کنند؟ اینکه خداوند ستارالعیوب است به چه معناست؟ آیا درست است که انسانها گناهان را خود علنی کرده و به آن اعتراف کنند؟ ثروت و شهرت تا چه اندازه برای تو اهمیت دارد؟ چرا تامی فی فقیربودن را مورد علاقه خداوند نمیدانست و آیا کسب ثروت از هر راهی مورد پسند خدا هست؟ نظر تو درباره اعتقادات و صحبتهای مادر تامی فی چیست؟ علت شکست تامی فی و جیم در زندگیشان چه بود؟ خلاصه: درباره اعتقادات تامی فی، نحوه زندگی او، علت شکست او و همسرش و اهمیت ثروت و شهرت در زندگی با فرزندان خود گفتگو کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین فیلم درباره زندگی تامی فی است. زنی که از کودکی به کلیسا علاقه فراوانی داشت و همیشه در خلوت خود با خدا گفتگو میکرد و مسیح را صدا میزد. او به خاطر این عشق خالصانه تصمیم گرفت پا در مسیر موعظهگری بگذارد و به مردم کمک کند تا همیشه شاد باشند و از مشکلات عبور کنند. جیم بیکر، همسر او نیز همین نگاه عاشقانه را به خدا داشت و در نتیجه در کنار یکدیگر برای اشاعه دین خدا تلاش میکردند. کمکم محبوبیتشان بین مردم زیاد شد و توانستند شبکه تلویزیونی خود را تاسیس کنند که با کمکهای بیدریغ مردمی، ثروتی کلان را برایشان به ارمغان آورد. آنها اما مغرور شده و خود را نماینده خدا میدانستند و به خود حق میدادند اگر بخشی از این پولها را صرف تجملگرایی و تفریحات خود کنند! هر کاری را که انجام میدادند، ورد زبانشان این بود که خدا به من گفت! و با این جمله حتی خودشان را نیز گول میزدند!!!
این غرور و زیادهخواهی کار دستشان داد و به کلاهبرداری و خیانت منجر شد. آنها طبق عقیده مسیحیان در مقابل چشمان میلیونها بیننده به گناهان خود اعتراف کردند و طلب عفو و بخشش داشتند؛ اما اعتراف به گناه برایشان گران تمام شد و تمام داراییشان مصادره شده و جیم نیز راهی زندان شد.
هرچند آنها کشیش و مسیحی بودند اما گرایشات همجنسگرایانه را تایید میکردند! تامی فی معتقد بود مسیح، انسانها را همانطور که هستند دوست دارد و با این جمله کلیدی و پر از انحراف تمام کارهای خلاف خود را توجیه میکرد. وقتی یکی از اساتید کلیسا از آرایش غلیظ او ایراد گرفت و آن را گناه دانست او به یکی از بخشهای انجیل اشاره کرده و آن را امری خداپسندانه توصیف کرد! دگرباشها یا همجنسگرایان نیز از نظر او مورد علاقه مسیح بودند و گناهکار محسوب نمیشدند. تامی فی حتی برای حمایت از آنان، برای اولین بار مصاحبهای تلویزیونی با یک همجنسگرا ترتیب داد تا به عادیسازی این نوع روابط کمک کند. جیم نیز کمکم به همجنسگرایی رو آورد و این در حالی بود که همسرش، تامی فی از این موضوع دلخور بود!!! کشیش جری، با آگاهی از این اعتقادات خلاف دین آنها، با مخالفت و سنگاندازی در کارهایشان، بالاخره توانست شبکه را از مالکیت آنها خارج کند.
این فیلم نکات قابل توجهی از دین مسیحیت را در اختیار بیننده قرار میدهد و میتواند او را به یک چالش ذهنی دعوت کند تا آغازی باشد برای تحقیق و جستجو در زمینه دین و خداباوری.
خلاصه: فیلم درباره دو کشیش است که علیرغم عشق و علاقه خالصانه به خداوند و مردم دچار انحرافات فکری و رفتاری شدند. حمایت از همجنسگرایان یکی از این انحرافات فکری بود. تماشای فیلم بهانهای است برای چالش جستجو و تفکر درباره دین و خداباوری.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.