تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر تعطیلات روز شکرگزاری، زخمهای جدایی ناتالی (جوبت ویلیامز) و رید (کریستوفر مکدونالد) هنوز تازه است. بین این دو، یک نوجوان عصبانی به نام دایل (اتان امبری) قرار دارد که به طبقه کارگر نگاه از بالا به پایین دارد، دانشآموزان دیگر را قلدرمآبانه اذیت میکند و به طور کلی خشم خود را بر جهان آزاد میکند. داچ (اد اونیل)، مردی از طبقه کارگر، وارد میشود که ناآرامیهای دایل را «به اندازه یک روز ابری نگرانکننده» میداند. داچ مسئولیت رانندگی دایل را از مدرسه آمادگی جنوبیاش تا خانه مادرش در شیکاگو بر عهده میگیرد. در طول مسیر، این دو «پسر» درگیر چند زد و خورد شدید میشوند؛ یک ماشین کاملاً از بین میرود؛ دو فاحشه از آنها دزدی میکنند؛ و دایل میفهمد که زندگی در طبقه کارگر در یک پناهگاه بیخانمانها به چه معناست.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد روش مناسب رفتار والدین با فرزندان صحبت کنند. آیا رویکرد داچ بهتر از رویکرد رید است؟ نظرتان در مورد رفتار ناتالی چیست؟ آیا فیلم، وضعیتی واقعی را به تصویر میکشد؟ بهویژه برای فرزندان طلاق، این فیلم میتواند سکویی برای صحبت در مورد احساساتشان نسبت به نحوه رفتار والدینشان با آنها در حال حاضر باشد.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که این فیلم یک طلاق تلخ را به تصویر میکشد. دویِل عصبانی است و به مادرش توهین میکند، که ممکن است برای بعضی بچهها ایدههای بدی در مورد نحوه رفتار با مادرشان ایجاد کند. رید یک دروغگو و زنباره بیادب است که به پسرش بیتوجهی میکند، که ممکن است برای بعضی از بچههایی که والدینشان طلاق گرفتهاند، دیدن این صحنهها دشوار باشد. به طور کلی، دویِل توسط رید و داچ بدرفتاری میشود، اما به داچ علاقهمند میشود، احتمالا به این دلیل که داچ به او توجه نشان میدهد، حتی اگر رفتارش تا حدودی آزاردهنده باشد. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
داج استدلالی است برای نقش قوی الگوی مردانه در زندگی یک پسر، حتی اگر آن الگو شخصیتی باشد که فحش میدهد، سیگار برگ میکشد و به نوعی در نقش والدین قرار میگیرد و به دلیل استفاده از روانشناسی معکوس، رفتارش به سمت آزار و اذیت پیش میرود. مشکل این فیلم این است که سعی دارد هم فیلمی با ارزشهای خانوادگی باشد و هم نسخهای نوجوانانه از داستان کریسمس کارول. دویِل یاد میگیرد که به افرادی احترام بگذارد که از او پول کمتری دارند، اما رقابتهای بیمعنی بین یک مرد بالغ (داج) و یک پسر جوان (دویِل) مضحک است. و تنها زنانی که در فیلم حضور دارند، پیشخدمتهای گیج، روسپیها و مادری کاملا بیفایده هستند.در واقع، جالبترین بخش فیلم این است که ناتوانی ناتالی پیششرطی است برای اینکه دویِل نقش مرد بزرگ و قدرتمند را بازی کند. اگر ناتالی فقط جلوی پسرش میایستاد و به او میگفت که توهینها را تمام کند، داچ نیازی نبود که نقش شوالیهی درخشان را بازی کند. ناخواسته، داچ به نوجوانان کمی درباره نقشهای جنسیتی و اینکه نمیتوان یکی را بدون دیگری داشت، میآموزد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.