درباره فیلم
"کتاب جنگل" فیلمی در ژانر ماجراجویی محصول کشور انگلستان در سال 2016 است. این فیلم پس از اکرانی موفق و استقبال مخاطبین، در جشنوارههای داخلی و بینالمللی معتبری چون آکادمی اسکار و بفتا حضوری درخشان و افتخارآفرین داشت و موفق شد نامزد دریافت 87 جایزه در بخشهای مختلفی شود که در این بین، 33 جایزه از جمله اسکار «بهترین جلوههای بصری» را از آن خود کرده است. این فیلم بر اساس مجموعه داستان «کتاب جنگل»، یکی از مشهورترین و محبوب ترین داستانهای تاریخ ادبیات به قلم «رودیارد کیپلینگ» نوشته شده است. "کتاب جنگل" داستان زندگی موگلی پسری است که از بچگی در میان گله گرگهای جنگل بزرگ شده و جنگل را خانه اول و آخر خود میداند. اما وی توسط ببری که همه از او ترس دارند، تهدید به مرگ شده که ببر توسط موگلی کشته خواهد شد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشداستان درباره نوزادی به نام موگلی است که پدرش در درگیری با یک ببر به نام شیرخان کشته میشود و پلنگ سیاهی به نام باگیرا او را پیدا کرده و به گرگها میسپارد. ده سال بعد شیرخان به دنبال خوردن موگلی و خارج کردن او از قبیله گرگها است. باگیرا برای نجات جان موگلی او را از قبیله گرگها خارج و به سمت دهکده آدمها هدایت میکند. موگلی در راه از شیرخان فرار میکند ولی توسط یک مار مورد حمله قرار میگیرد و خرسی به نام بالو او را نجات میدهد. موگلی با درخواست بالو، مقداری عسل از کندو زنبورها برایش میآورد و آنها با یکدیگر صمیمی میشوند. در آن سوی داستان، شیرخان با کشتن آگیلا (رئیس قبیله گرگها)، حیوانات را تهدید میکند که موگلی را به او تحویل دهند. باگیرا، موگلی و بالو را پیدا کرده و به بالو میگوید که موگلی باید پیش انسانها برود. لذا بالو به موگلی میگوید که به او نیازی ندارد و او را از خود میراند، پس موگلی آنجا را ترک میکند اما در راه گرفتار میمون بزرگی به نام پادشاه لویی میشود. لویی از موگلی میخواهد که برایش گل سرخ (آتش) را بیاورد تا با هم بر جنگل حکمرانی کنند و موگلی با کمک بالو و باگیرا فرار میکند. موگلی برای شکست شیرخان به دهکده آدمها میرود و مشعلی از آتش را میآورد. در اثر جرقههای مشعل، جنگل آتش میگیرد. بعد از مواجه موگلی و شیرخان، موگلی او را به سمت جنگل آتش گرفته میبرد و با ترفندی در آتش میسوزاند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- از فرزند خود بخواهید پس از تماشای فیلم، رفتار هریک از شخصیتها را برای شما شرح دهد و بگوید که نتیجه نهایی رفتار هریک از شخصیتها چه بود؟ از او بپرسید چرا آگیرا و گرگها تصمیم گرفتند با موگلی مهربان باشند؟ چرا بااینکه موگلی را نمیشناختند از او مراقبت کردند؟ از او بپرسید آیا با دیدن یک رفتار اشتباه از یک نفر باید مقابله به مثل را به همه تعمیم داد؟ خلاصه: دربارهی تلاش و مقاومت برای رسیدن به حق خود باوجود تمام سختیها با فرزند خود صحبت کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشبه والدین محترم توصیه میشود چنانچه فرزند شما از حمله حیوانات خاطره تلخی را در ذهن خود دارد و یا ترس از حیوانات دارد از تماشای این فیلم خودداری کند. زیرا در این فیلم، حمله یک ببر به پدر یک پسر بچه و پس از آن حمله به بچه به نمایش در آمده است و ممکن است ترس را در فرزند شما تشدید کند. اما در صورتی که بتوانید با فرزند خود در مورد رفتار خوب موگلی و کمکرسانیاش به حیوانات در هنگام نیاز کمک، گفتگو کنید و به او توضیح دهید که اگر با حیوانات مهربان بود و از آنان حمایت کرد و قصد آسیب رساندن به آنها را نداشت، حیوانات نیز تا زمان احساس خطر به کسی آسیب نخواهند رساند، می توانید تا حد زیادی ترس فرزند خود را کنترل و یا کاهش دهید. علاوه بر این شیرخان معتقد بود چون از یک انسان آسیب دیده است پس همه انسانها مشابه یکدیگر رفتار میکنند و همگی مستحق عذاب هستند. این خصوصیت در برخی از انسانها نیز دیده میشود. والدین باید در مورد اینگونه رفتارهای صفر و صدی با فرزند خود گفتگو کنند و به فرزندان خود بیاموزند که نمیتوان همه را با یک چوب زد.
خلاصه: با فرزند خود در مورد رفتار خوب موگلی و کمکرسانیاش به حیوانات در هنگام نیاز کمک، گفتگو کنید و به او توضیح دهید که اگر با حیوانات مهربان بود و از آنان حمایت کرد و قصد آسیب رساندن به آنها را نداشت، حیوانات نیز تا زمان احساس خطر به کسی آسیب نخواهند رساند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این بازگویی بصری خیرهکننده و با بازیهای استادانه، ادای احترامی به ماجراجویی اصلی است در حالی که بیتوجهی قسمتهایی از نسخه دهه ۶۰ دیزنی را محو میکند. ستهای بازیگر جوانی جذاب است که بینندگان را واقعاً درگیر سرنوشت پسری میکند که فقط جنگل را میشناسد و نمیفهمد چرا شکار میشود. البا بهعنوان شریر شیرخان، که بهنوعی گمراهکننده منطقی است — انسان واقعاً در جنگل تخریب ایجاد میکند — اما چنان کور از انتقام است که نمیتواند ببیند که موگلی واقعاً جنگل را دوست دارد. همه بازیگران نقشهای مکمل بهخوبی همتایان حیوانی خود هستند و (بهاستثنای موری و کریستوفر واکن، که صدای آنها بسیار نمادین است و نمیتوان فراموش کرد که آنها چه کسانی هستند) آنها فقط بهعنوان حضور افتخاری بازیگران مطرح ظاهر نمیشوند. اسکارلت جوهانسون با صدای خشدارش، بهخوبی در نقش پایتون غولپیکر کا انتخاب شده است، که موگلی را با داستان سرگذشت خودش هیپنوتیزم میکند.در کتاب جنگل فقط چند قطعه موسیقی وجود دارد که همه آنها از نسخه اصلی بازسازی شدهاند: «اعتماد کن به من» مار کا (که در واقع تا تیتراژ پایانی شنیده نمیشود)، «ضروریات ابتدایی» خرس بالو، و «میخواهم مثل تو باشم» که واکن آن را به عنوان پادشاه لویی، گیگانتوپیتکوس (نوعی اورانگوتان غولپیکر منقرضشده) با جاهطلبی میخواند. نمایش این شخصیت در فیلم اصلی دیزنی بحثبرانگیز بود و به دلیل نژادپرستانه بودن مورد انتقاد قرار گرفت. اما خوشبختانه تفسیر جان فاورو، کارگردان، از داستان از نظر فرهنگی بیاحترامی نمیکند (فقط ترسناک است - لویی خیلی بزرگ است!). ریتم فیلم میتواند آهسته باشد، اما هیجانهای نفسگیر و صحنههای اکشن زیادی هم وجود دارند که تماشاگران را میخکوب میکنند و در بعضی موارد از صندلیهایشان میپرانند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.