جاماندگان

شخصیت‌ها: انگوس: پسر نوجوانی که سه سال در دبیرستان درجا زده و هنوز نتوانسته فارغ‌التحصیل شود. او باهوش است اما شیطنت اجازه نمی‌دهد ذهنش را متمرکز کند.  آقای هونام: معلم تاریخ دبیرستان که به تدریس خشک و قوانین سختگیرانه مشهور است.  مِری: خانم سرآشپز دبیرستان که به تازگی پسر جوانش را از دست داده است. داستان اثر: زمان تعطیلات سال نو فرا رسیده و بچه‌های دبیرستان شبانه‌روزی بارتون باید آنجا را ترک کرده و به خانه بروند اما تعدادی از آن‌ها به دلایل مختلف مجبورند تعطیلات را در دبیرستان بمانند. در نتیجه یک معلم، یک سرآشپز و یک مستخدم نیز باید برای مراقبت از آنان آنجا حضور داشته باشند. انگوس یکی از آن بچه‌هاست که به دلیل مسافرت مادرش با ناپدری، نمی‌تواند به خانه برود. روزهای اول با چند نفر دیگر از بچه‌ها سپری می‌شود اما یک روز پدرِ یکی از آن‌ها با هلیکوپتر به آنجا آمده و همه را به جز انگوس با خود می‌برد. حالا فقط انگوس، معلم تاریخ، سرآشپز و مستخدم در مدرسه حضور دارند. روزها برای آن‌ها کسل‌کننده است. انگوس اصرار می‌کند که چند روزی به بوستون بروند و خوش بگذرانند. آقای هونام در ابتدا مخالفت می‌کند اما سپس می‌پذیرد که با عنوان گردش علمی! به آنجا بروند. در این سفر آن‌ها شناخت بیشتری از یکدیگر پیدا می‌کنند و متوجه می‌شوند که قضاوت‌های نادرست زیادی درباره هم داشته‌اند. به اصرارِ انگوس آن‌ها به دیدار پدر او در تیمارستان می‌روند و همین کارشان باعث لو رفتنِ سفرشان شده و دردسرساز می‌شود. مادر و پدرخوانده‌ی انگوس به مدرسه آمده و از این کارِ انگوس ابراز ناراحتی می‌کنند. آن‌ها قصد دارند انگوس را به مدرسه نظامی بفرستند تا درس عبرتی برای او باشد. آقای هونام ابراز می‌دارد که اگر انگوس را اخراج کنید آینده او را تباه کرده‌اید و تمام مسئولیت این کار را به عهده می‌گیرد. با فداکاریِ او، انگوس در مدرسه می‌ماند و ادامه تحصیل می‌دهد اما خودش اخراج می‌شود و پس از سال‌ها تدریس در مدرسه بارتون، از آنجا می‌رود.

• درباره پیام‌های فیلم و رفتار شخصیت‌ها با فرزندان خود گفتگو کنید و از آن‌ها سوال کنید: کدام عامل را در تغییر رفتار آقای هونام موثر می‌دانی؟ علت رفتار انگوس چه بود؟ والدین او چه نقشی در بیراهه رفتن او داشتند؟ تا به حال شده کسی را قضاوت کنی و سپس متوجه اشتباه خود بشوی؟ چرا بچه‌های مدرسه آقای هونام را دوست نداشتند؟  چرا آقای هونام تنها بود؟ ضرب‌المثل " کمال همنشین در من اثر کرد" چه ارتباطی با این فیلم دارد؟ خلاصه:  درباره علت رفتار و تغییر رفتار آقای هونام، علت رفتار انگوس، قضاوت کردن و دوستی و هم‌نشینی با فرزندان خود گفتگو کنید.

این فیلم می‌تواند برای والدین و معلمان آموزنده باشد. چرا که با داستان خود، نشان می‌دهد که لازمه یک معلم خوب و محبوب و موفق‌ بودن رفتار دوستانه و همراه با شفقت و دلسوزی با دانش‌آموزان است. برای والدین عزیز نیز زنگ هشداری است که اگر مانند والدین بچه‌های این مدرسه که تعطیلات را در کنارشان نبودند، به فرزندان خود توجه نداشته باشند چه خطراتی تهدیدشان می‌کند. این خطرات شامل روی آوردن به مواد مخدر، سرکشی، عصیان، ترک تحصیل و... است. یکی از نکاتی که والدین عزیز باید به آن توجه داشته باشند تاثیر عوامل محیطی بر تربیت، رفتار و نوع نگرش فرزندان است. همانطور که دیدیم انگوس در طی ماجرای کریسمس و ماندن اجباری در کنار آقای هونام و سفری در کنار او، افکار، رفتار و حتی نگرشش به آینده و زندگی و افراد دور و برش تغییر کرد و این بیشتر از هر تربیت دستوری و عامدانه‌ای او را پرورش داد. عوامل محیطی مانند اینکه اجازه دهیم فرزندانمان خودشان تجربه کنند، در موقعیت قرار بگیرند، ارتباط برقرار کنند و یاد بگیرند و البته بدانیم که هیچ‌وقت برای رشد شخصیتی دیر نیست. انسان در هر سنی هنور فرصت رشد و تجربه دارد و نباید از قرارگرفتن فرزندانمان در مسیرهای گاها غلط و یا داشتن افکار اشتباه هراس داشته باشیم و بدانیم که همیشه با روش‌های مختلف قادر هستیم او را به سمت و سوی صحیح هدایت کنیم و از همه مهم‌تر رابطه دوستانه و به دور از تنش را فراموش نکنیم.  بهتر است بدانید بدزبانی و استفاده از الفاظ رکیک پرتکرارترین ناهنجاری فیلم است.  خلاصه: فیلم پیام‌های خوبی برای معلمان و والدین دارد. استفاده از الفاظ رکیک مکررا در فیلم دیده می‌شود.

«فیلم کریسمس بی‌مصرف‌ها» غم‌انگیزترین فیلم کریسمس است و این نکته‌ای است که فیلم می‌خواهد به آن بپردازد. در این فیلم، هیچ نشانی از بابانوئل یا جشن‌های فصلی وجود ندارد و پین در آن به بررسی شخصیت سه فرد متفاوت می‌پردازد که مجبورند تعطیلات را با هم بگذرانند. این فیلم به عمد فاقد شادی، درخشش و هیجان فیلم‌های کریسمسی است و فضای کسل‌کننده و ظاهر سال ۱۹۷۰ آن با خلق‌وخوی تلخ شخصیت‌ها همخوانی دارد.فیلم‌های کریسمس اغلب شادی و آزار خانواده در ایام تعطیلات را به تصویر می‌کشند، اما پین بینندگان را به سمت لحنی کاملاً متفاوت و روحیه‌ای دیگر هدایت می‌کند. به جز مری که اولین کریسمس خود را بدون پسر از دست رفته‌اش تجربه می‌کند، ممکن است با بقیه شخصیت‌ها ــ از جمله دانش‌آموزانی که مجبورند در مدرسه با هم باشند ــ احساس همدردی چندانی نداشته باشید. اما در طول فیلم، شخصیت‌ها یاد می‌گیرند که با همدیگر همدردی کنند، یکدیگر را به طور کامل درک کنند و درد و سختی که زیر رفتار آزاردهنده آنها نهفته است را ببینند. این فیلم ما را به این نکته آگاه می‌کند که در میان خرید هدیه، مهمانی‌ها، برنامه‌های سفر و سایر جشن‌های تعطیلات، این زمان از سال می‌تواند برای کسانی که عزیزانشان را از دست داده‌اند، بسیار دردناک باشد. پین از داستانی که در گذشته اتفاق می‌افتد استفاده می‌کند تا به بینندگان نشان دهد که چرا مهم است که حتی به بداخلاق‌ترین افراد هم رحم کنیم.