درباره فیلم
فیلم سینمایی «برادرها» ساخت کشور کرهجنوبی، داستانی کمدی و خانوادگی است. داستان دو برادر که هرکدام سختیها و مشکلاتی در زندگی روزمره شان دارند تا با خبر میشوند پدرشان از دنیا رفته و آنها باید برای مراسم خاکسپاری، از پایتخت به شهرشان بروند و با اقوامی که به آنها علاقهای ندارند روبهرو شوند. آنها که پدرشان را مقصر مرگ مادرشان میدانند و از یکدیگر نیز دل خوشی ندارند، طی اتفاقاتی متوجه واقعیت پشت همه سوءتفاهمات میشوند و روابط خود را بهبود میبخشند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: ندارد
ناهنجاری اجتماعی: ندارد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشسوک بونگ و جو بونگ برادر هستند. آنها در محل کار هستند که خبر فوت پدرشان را دریافت میکنند و برای شرکت در مراسم خاکسپاری راهی شهرشان میشوند. آنها که باهم رابطه خوبی ندارند، مشغول دعوا در ماشین هستند که میفهمند با چیزی برخورد کردند، از ماشین پیاده میشوند و آنجا زنی را پیدا میکنند که گوشه جاده افتاده است. آنها زن را سوار ماشین میکنند تا به بیمارستان برسانند که ناگهان او در ماشین بهوش میآید و میگوید نیازی به این کار نیست؛ و این نقطه آشنایی آنها با «رو را» است. برادرها از اقوامشان دل خوشی ندارند و به رسومات خانوادگی نیز اهمیتی نمیدهند، در طول چند روز مراسم عزاداری برای پدرشان با بزرگترهای خاندان دچار چالشهای متعدد میشوند. پسر بزرگتر، سوک بونگ که رویای اصلیاش پیدا کردن دو مجسمه طلا است که در جریان جنگ بین کره و ژاپن زیر خاک مدفون شده، دائما به فکر پیدا کردن اشیاء گران قیمت و فروختن آنها برای بدست آوردن پول و پرداخت قرضهایی است که بخاطر خرید ماشین طلایاب متحمل شده و پسر کوچکتر، جو بونگ نیز که بخاطر طرح کشیدن جاده از میان روستا تهدید به اخراج شده، فکرش با این مسئله درگیر است. آنها که پدرشان را مقصر مرگ مادرشان میدانند از مرگ او نیز احساسی ناراحتی نمیکنند و به فکر مشکلات خود هستند. در این بین «رو را» با هرکدام جداگانه تماس میگیرد و میگوید که دچار فراموشی شده و آنها باید غرامت بدهند ولی وقتی با آنها ملاقات میکند حرفهایی میزند که بنظر این دو برادر بی ربط است و فکر میکنند این زن قبل از تصادف هم دیوانه بوده و در آخر وقتی میخواهد از آنها جدا شود توصیههایی به آنها میکند و میرود. همین توصیهها باعث میشود این دو برادر دست از لجبازی با خانوادهشان بردارند اما فقط برای بدست آوردن منافع خودشان؛ در آخر زمانی که آن دو در حال حرف زدن با «رو را» بودند، دیگران آنها را میبینند اما رو را، را نه! آنجا است که همگی متوجه میشوند رو را روح است. بعد از تمام این اتفاقات سوک بونگ اتفاقی دست خطی از پدرش پیدا میکند که تمام ماجرا را شرح دادهاست. جو بونگ نیز با روشن کردن تلفن همراه قدیمی مادرش، عکس پس زمینه، که عکس قدیمی از این دو برادر در کودکی و مادرشان بود را میبیند و بهت زده میشود زیرا که متوجه میشود «رو را» همان مادرشان در سالهای جوانیاش است که این دو برادر چهرهاش را از یاد بردهاند. پدرشان در آن یادداشت توضیح دادهاست که مادرشان در سالهای آخر عمرش به فراموشی مبتلا شده بود و هیچکس را نمیشناخت و با مراجعه به پزشک هم مخالفت میکرد زیرا نمیخواست سختی متوجه دو پسرش شود و پدر نیز مانع ملاقات آنها با مادرشان در سالهای پایانی عمرش شده بود زیرا نمیخواست پسرها با مادری رو به رو شوند که آنها را نمیشناسد. با فهمیدن این قضایا، این دو برادر از اینکه درباره پدرشان اشتباه قضاوت کردهبودند پشیمان شدند و سعی کردند روابط خودشان با خانواده را نیز بهبود ببخشند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- با کدامیک از شخصیتها بیشتر همدردی کردی؟ بنظر تو بهتر نبود اگر پدر سوک بونگ و جو بونگ بیماری مادرشان را از آنها پنهان نمیکرد؟ پایبندی به رسم و رسومات تا چه حد باید باشد؟ بهترین راه حل برای اینکه یک خانواده به این مشکلات دچار نشود و اعضای خانواده نسبت به یکدیگر سوءتفاهم نداشتهباشند چیست؟ برخورد بزرگان خانواده با جواننرها درست بود یا غلط؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشفیلم در یک روستای کوچک اتفاق میافتد، جایی که مهم است که چه کسی رئیس خانواده باشد و زنان و مردان هرکدام باید جایگاه خودشان را بشناسند. این فیلم بیشتر درباره تعمیر یک خانواده از هم پاشیده با محوریت نقش دو برادر است؛ «سوک بونگ» که یک شکارچی گنج است که به عنوان معلم تاریخ درسهای عجیب و غریبی به شاگردانش میدهد و «جو بونگ» که یک کارمند جاهطلب است که موقعیت شغلی او پس از یک مشکل، به خطر میافتد. در خیلی از نقاط داستان بی احترامی به افراد بزرگتر را میبینیم که باید به آن توجه کرد. البته که در آخر داستان اختلافات رفع میشود و همه از برخورد قبلی که بایکدیگر داشتند پشیمان میشوند. سوک بونگ گنجی که به دنبال آن بود را پیدا نمیکند و جو بونگ هم نمیتواند جادهای که میخواست را احداث کند اما در آخر با پیدا کردن ارکیدههای کمیاب که پدرشان آنها را کاشته بود، پول بدست آوردند و همچنین هرکدام راه جدیدی برای زندگیشان در پیش گرفتند.
فیلم پر است از عناصری که نشان دهنده فرهنگ کشور سازنده است، مانند نحوه برگزاری مراسم عزاداری، لباسهای مخصوص به این مراسم، معماری خانهها و ... بهتر است اگر فرزندتان درباره آنها کنجکاو بود، به سوالاتش پاسخ دهید و با او گفتگو کنید. داستان اثر پیچیدگی و ناهنجاری خاصی ندارد اما ممکن است داستان جذابیت زیادی برای کودکان نداشته باشد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.