تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: خیلی زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشجولی دیویس (با بازی آماندا سایفرد) در فیلم «یک نفس هوای تازه» نویسنده کتابهای کودکان است که در حال کار بر روی داستان بعدی خود است و در عین حال از پسر بچهاش، تدی، مراقبت میکند. داستانهای او حول موضوع آموزش شجاعت به کودکان است، اما جولی در خلوت خود با ترسها و تردیدهایش دست و پنجه نرم میکند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد این صحبت کنند که چگونه فیلم «یک جرعه هوا» به موضوع خودکشی و مرگ میپردازد. چگونه میتوان به فردی که افکار خودکشی دارد، کمک کرد؟
- نشانههای اختلال اضطراب و افسردگی را توضیح دهید. چه زمانی صحبت درباره سلامت روان اهمیت دارد، به ویژه اگر نگران یکی از دوستان یا اعضای خانواده خود هستید؟ چه منابعی برای کمک به کودکان و بزرگسالان در دسترس است؟
- جولی کتابهای کودکان را در مورد شجاعت مینویسد و تصویرگری میکند، زمانی که قادر به آرام کردن ترسهای خود نیست. آیا این یک نمونه از طنز است؟ چرا شجاعت یک مهارت زندگی ضروری است؟ با توجه به اینکه جولی با یک مشکل سلامت روان ناشی از هورمونها مواجه بود، آیا انتظار داشتن شجاعت کافی واقعبینانه است؟
- این فیلم بر اساس یک رمان ساخته شده است. به نظر شما چالشهای تبدیل یک رمان به فیلم چیست؟ آیا فکر میکنید نویسنده بهترین فرد برای نوشتن و کارگردانی اقتباس خود است، یا اینکه دیدگاه بیرونی مفید است؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که «یک دهان پر از هوا» تصویری عمیق و ظریف از مادری جدید به نام جولی (با بازی آماندا سایفرد) است که افسردگی پس از زایمان او منجر به افکار خودکشی (و موارد دیگر) میشود. هدف این است که بینندگان را در مورد علائم افسردگی پس از زایمان آگاه کند و به مادران جدید بگوید که در احساس خستگی یا شکست تنها نیستند. اما جولی در وانمود کردن که همه چیز خوب است مهارت دارد - ویژگی رایج در افرادی که افسردگی دارند - و ظرافت وضعیت او ممکن است برای بینندگان جوان دشوار باشد. سرنخهایی از یک تروما که جولی در کودکی تجربه کرده در سراسر فیلم وجود دارد، اما مشخص نیست که چه اتفاقی افتاده یا اینکه این حادثه چگونه بر سلامت روان او تأثیر میگذارد. از سوی دیگر، جولی میپذیرد که به کمک روانپزشکی و دارو نیاز دارد و برای صحبت در مورد تلاش خود برای خودکشی باز است. فیلم با هشداری آغاز میشود که افرادی که اضطراب و افسردگی را تجربه کردهاند ممکن است محتوای آن را ناراحتکننده بیابند، اما جنبههای گرافیکی اقدامات خودکشی جولی در دوربین نشان داده نمیشود (به جای آن، بینندگان نمای نزدیک از صورت جولی را میبینند در حالی که خودش را صدمه میزند). انتظار میرود چند مورد از زبان قوی (a--hole، f--k و غیره)، بوسیدن عاشقانه بین یک زوج متأهل و نوشیدن الکل در جمع توسط بزرگسالان وجود داشته باشد. برای اطلاع از فیلمهای بیشتر در این سبک، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
بررسی احساس غم و اندوه شدید یک مادر جدید که از عهده مراقبت از فرزندش برنیامده، منجر به خلق یک درام عمیق و تاثیرگذار شده است، اما این فیلم، فیلمی شاد نیست. با این حال، پاسخهایی را ارائه میدهد. اضطراب، افسردگی و افکار/اقدامات خودکشی این روزها رو به افزایش است، که میتواند کسانی را که از این چالشها در امان ماندهاند، گیج و سردرگم کند. چرا کسی که "همه چیز را دارد" چنین رنج میکشد؟ ایمی کوپلمان، با اقتباس و کارگردانی از رمان خود با همین نام، معما و راز نهایی را به بینندگان ارائه میدهد: چرا یک مادر جدید خوششانس که زندگی مرفهی با همسر عاشق خود دارد، شغل عالی و کودکی شاد و سالم، میخواهد به زندگی خود پایان دهد؟ کوپلمان به بینندگان اجازه میدهد داستان جولی را از نزدیک ببینند، که درک و فهم را تشویق میکند، اما همچنان مخاطبان را در فاصلهای نگه میدارد. جولی کتابهای کودکان مینویسد و "زندگی خوش و خرم" خود را میگذراند. اما وقتی شوهر دلسوزش، ایتان (فین ویتراک) مستقیماً به چشمانش نگاه میکند و میگوید که میخواهد او را ببیند، جولی مضطرب میشود. جولی ناامنیهایی در خود دارد که اگر ایتان واقعاً او را میدید و حقیقتاً میدانست که او در درون چه کسی است، از او متنفر میشد.کاپلمان با این موضوع آشناست: او رمان منبع را پس از دست و پنجه نرم کردن با افسردگی خود پس از تولد فرزندانش در دهه 1990 نوشت، زمانی که افسردگی پس از زایمان اغلب تشخیص داده نمیشد. در حالی که رمان به دلیل اجازه دادن به خوانندگان برای قدم زدن در کفشهای کسی که افسردگی پس از زایمان را تجربه میکند مورد ستایش قرار گرفت، فیلم فقط به بینندگان اجازه میدهد به جولی نگاه کنند، نه از چشمهای او. ما جولی را میبینیم که قادر به تصمیمگیریهای ساده یا آرامش در مورد ایمنی فرزندش نیست، و چهره و لحن بیروح او را میبینیم وقتی که از روی عادت از فرزندش مراقبت میکند، نه از روی احساس. ما جولی را میشنویم که توضیحات خود را در مورد احساس شکستخوردگی بیان میکند. اما هنوز هم از دید سوم شخص است؛ بینندگان نمیدانند که بودن در نقش جولی چگونه است یا اینکه او واقعاً به چه چیزی برای بهبودی نیاز دارد. مخاطبان ممکن است با توانایی تشخیص علائم افسردگی شدید پس از زایمان از فیلم خارج شوند، اما بدون توصیههای ملموس در مورد نحوه کمک به شخص دیگری - یا خودتان - که با افکار خودکشی دست و پنجه نرم میکند، فیلم از پتانسیل خود عقب میماند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.