درباره فیلم
رودولف، گربۀ خانگی دختری به نام رای است که مشتاق دیدن جهانِ بیرون از خانه میباشد. وقتی او موفق میشود از خانه بیرون برود، با مشکلاتی که برایش پیش میآید، ناخودآگاه از شهر دیگری سر درمیآورد و ماجراجوییهای او آغاز میشود. او با گربۀ دیگری به نام ببری آشنا شده و با او زندگی متفاوتی را تجربه میکند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایش«رودولف» گربۀ خانگی دختری به نام «رای» است. رای وقتی میخواهد به بیرون برود، رودولف مشتاق است که با او همراه شود؛ اما رای اجازه نمیدهد و خودش به تنهایی راهی خانۀ مادربزرگش میشود. در این حین رودولف متوجه میشود که درب خانه باز است و او میتواند از خانه بیرون برود. وقتی او از خانه بیرون میرود، از آنجاییکه چون با شهر و مردم شهر آشنا نیست، مدام مشکلاتی برای او پیش میآید؛ مثلاً چندبار نزدیک بود که تصادف کند، سرانجام او به سبد یک ماهیفروش میافتد و ماهیفروش هم با جارو او را دنبال میکند، رودولف برای فرار از فروشنده به پشت یک کامیونِ درحال حرکت میپرد و در همان پشت خوابش میبرد. او تمام شب را در آن کامیون به سر میبرد تا اینکه صبح از خواب بیدار میشود. رودولف وقتی از کامیون خارج میشود با «ببری» آشنا میشود، ببری گربهای شبیه ببر است و به خاطر این شباهت به او ببری میگویند. گربههای دیگر شهر از او حساب میبرند و میترسند؛ اما او به هیچکس زور نمیگوید. رودولف با ببری هممسیر میشود و به خانۀ او میرود و شب را آنجا میگذراند. فردای آن روز وقتی رودولف و و ببری با هم برای پیداکردن غذا به بیرون میروند، «میک»، یکی از گربههایی که با ببری دوست بوده، به رودولف نزدیک میشود و داستان زندگی ببری را برای او تعریف میکند. ببری وقتی متوجه این موضوع میشود، از دست میک و رودولف ناراحت میشود. رودولف متوجه میشود که ببری گربۀ بامعلوماتی است که میتواند بخواند و بنویسد، برای همین از او خواهش میکند به او نیز خواندن و نوشتن بیاموزد. ببری و رودلف و میک به مدرسهای میروند که در آن یک کتابخانه وجود دارد و ببری به رودولف سواد میآموزد. در یکی از روزها وقتی رودولف و ببری در فروشگاهی بودند، تلویزیون رودولف را نشان میدهد و او متوجه میشود که چهطور میتواند به شهرش بازگردد. ببری و میک میخواهند برای رودولف جشنی بگیرند، رودولف میگوید که دوست دارد گوشت بخورد؛ اما ببری و میک گوشت نمیخورند. ببری بهخاطر رودولف پیش «پنجهآهنی» میرود تا از او مقداری گوشت بگیرد؛ اما پنجهآهنی بهخاطر مشکلاتی که از قبل با ببری داشته است، به او حمله میکند. رودولف و میک او را بهدست کسی میرسانند تا مداوایش کند. وقتی ببری بیدار میشود، متوجه میشود رودولف به خاطر او به شهرش نرفته است. رودولف در نهایت به شهرش بازمیگردد و به خانۀ رای میرود؛ ولی متوجه میشود او یک گربۀ جدید برای خودش آورده است، برای همین ناراحت شده و پیش ببری برمیگردد و تصمیم میگیرد با او زندگی کند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- چرا رودولف به علمآموزی علاقهمند بود؟ رودولف برای بازگشت به خانه چه راههایی داشت؟ آیا ببری میتوانست برای خواستن گوشت از پنجه آهنی با او درگیر شود؟ خلاصه: رودولف برای بازگشت به خانه چه راههای دیگری در پیشرو داشت؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشتماشای این محصول، برای کودکانی که دربازۀ سنی 7+ قرار دارند، به جهت داستان جذاب و اتفاقاتی که در ماجراجوییها برای شخصیتها میافتد، میتواند جذاب باشد. پیامهای مثبت این اثر زیاد است و میتواند بر انگیزههای علمی کودک تأثیر بگذارد.
باید درنظر داشت با توجه به آموزههایی که در فیلم مطرح میشود، بهتر است برای درونیکردن آموزههای منتقلشده در فیلم، گفتوگو کرد؛ سخنگفتن دربارۀ ارزشهای مطرحشده، میتواند در این امر مؤثر باشد.
خلاصه: حتماً برای درونیکردن ارزشهای نمایشدادهشده در محصول مانند اهمیت علمآموزی با فرزندان خود گفتوگو کنید.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.