مisfit: مجموعه تلویزیونی

مجموعه تلویزیونی MISFIT: THE SERIES بر اساس سه فیلم تلویزیونی هلندی ساخته شده است که از سال ۲۰۱۷ شروع شد. داستان مجموعه در دبیرستان هایلند اتفاق می‌افتد، جایی که سال تحصیلی جدید آغاز شده و همه دانش‌آموزان مشتاق بازگشت، دیدار مجدد و شروع تمرینات نمایش موزیکال مدرسه هستند. اما مشکلی به وجود می‌آید و آن آگنس ویلگنبورگ (جورجینا وربان) مدیر جدید مدرسه است که دستاوردهای تحصیلی را بر خلاقیت و تفریح ترجیح می‌دهد. وقتی مدیر شروع به اخراج دانش‌آموزانی می‌کند که از نظر تحصیلی به سطح مورد نظر او نمی‌رسند و تهدید می‌کند که در صورت عدم موفقیت دانش‌آموزان در آزمون‌های سراسری مدرسه، آن را تعطیل خواهد کرد، جولیا (جمیلا) و بهترین دوستانش نیک (نیک روزن)، ماژنتا (بنت فوکنس)، تارا (ننکه فان دایک) و جیسون (نوآ د نووی) می‌دانند که زمان آن فرا رسیده تا دست به کار شوند و با همکاری یکدیگر و ساختن یک نمایش موزیکال، مشکلات را حل کنند.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد واقعیت‌های سلسله مراتب دبیرستان و اینکه آیا دانش‌آموزان در هر سنی واقعاً خود را به گروه‌های منزوی تقسیم می‌کنند، مثل کاری که در سریال Misfit می‌بینیم، صحبت کنند. بچه‌ها: آیا در مدرسه شما گروه‌های دوستانه وجود دارد و آیا تا به حال برای دوستی با کسانی خارج از این گروه‌ها مشکل داشته‌اید؟ والدین: آیا این گروه‌های دوستانه در بزرگسالی هم وجود دارند، یا دبیرستان دنیای خاص خود را دارد؟
• چقدر نمایش واقع‌گرایانه‌ی دبیرستان را به تصویر می‌کشد؟ آیا شخصیت‌ها قابل ارتباط هستند؟ این دانش‌آموزان در طول سال‌های تحصیلشان چقدر تغییر می‌کنند؟
• شخصیت‌های سریال «میسفیت» چگونه همدلی و دلسوزی را نشان می‌دهند؟ در مورد استقامت و کار تیمی چه می‌توان گفت؟ چرا این‌ها نقاط قوت مهمی در شخصیت افراد هستند؟

والدین باید بدانند که Misfit: The Series یک مجموعه تلویزیونی است که بر اساس سه‌گانه‌ای از فیلم‌های تلویزیونی هلندی ساخته شده و با فیلم تلویزیونی Misfit در سال ۲۰۱۷ آغاز شد. این مجموعه بر خلاقیت و اتحاد تأکید دارد: دانش‌آموزان برای رسیدن به هدفی مشترک (مقابله با مدیر مدرسه‌ای که به موسیقی و رقص علاقه‌ای ندارد) با یکدیگر متحد می‌شوند. به صراحت بیان می‌شود که استعدادهای همه افراد در یک نمایش صحنه‌ای جای دارد، و این موضوع نشان‌دهنده مضامین این مجموعه، از جمله کار تیمی، همدلی، و دلسوزی، و همچنین پشتکار دانش‌آموزان در ادامه فعالیت‌های خلاقانه خود در شرایط استرس‌زا است. در این مجموعه هیچ‌گونه فحاشی، مواد مخدر، نوشیدن الکل، خشونت، روابط جنسی، یا تصاویر و داستان‌های نامناسب دیگر وجود ندارد. دانش‌آموزان خود را به گروه‌های مختلف (که به آن‌ها "squads" می‌گویند) تقسیم می‌کنند، و یکی از این گروه‌ها به مصرف‌گرایی و برندها و کالاهای لوکس می‌پردازد. اما همه این گروه‌ها احترام و قدردانی متقابل دارند. در این مجموعه به مواردی مانند علاقه‌های عاشقانه، دوست‌دختر، دوست‌پسر، و قرار ملاقات‌ها اشاره شده است. دو شخصیت به یکدیگر علاقه‌ی عاشقانه دارند و با هم flirt می‌کنند؛ انتظار می‌رود که آن‌ها یک بوسه‌ی کوتاه داشته باشند. دانش‌آموزان از نظر قومیت، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، و نژاد متنوع هستند، هرچند از نظر نوع بدن، سن، یا هویت جنسی تنوع چندانی ندارند. بزرگسالان در این مجموعه بسیار کم حضور دارند؛ والدین همیشه به نظر مشغول می‌رسند و دانش‌آموزان بیشتر اوقات به حال خود رها می‌شوند. دختران و پسران به یک اندازه به خوانندگی و هنر علاقه‌مند هستند.

مجموعه‌ای رنگارنگ و سرشار از موسیقی و رقص، این سریال هلندی مثل نسخه‌ای سبک‌تر و کمتر جنجالی از Glee است، با تأکیدی بر همکاری دانش‌آموزان برای رسیدن به هدفی مشترک. در اینجا، هدف مشترک مقاومت در برابر مدیر جدیدشان، آگنس ویلمبورگ است که قول داده تصویر دبیرستان هایلند را از خلاقیت به سخت‌کوشی تغییر دهد. او یونیفرم مدرسه را اجباری می‌کند، بر هر نوع موسیقی و رقص نظارت می‌کند و دانش‌آموزان را مجبور به شرکت در مجموعه‌ای از آزمون‌ها می‌نماید. اگر به طور جمعی نمره‌ی بالایی کسب نکنند، هایلند برای همیشه تعطیل خواهد شد. به طور طبیعی، دانش‌آموزان هایلند شورش می‌کنند و برنامه‌ریزی می‌کنند تا در یک نمایش بین‌المللی آتی، یک موزیکال پرانرژی اجرا کنند که همه را متقاعد کند که قدرت واقعی هایلند در خلاقیت آن است.در پشت صحنه، تمرینات مخفیانه در حال انجام است! هیچ شکی وجود ندارد که دانش‌آموزان مستعد هایلند در نهایت موفق خواهند شد، اما تماشای اعضای مختلف "گروه‌ها" (یا همان کلیک‌ها) مدرسه که برای افزودن لمس‌های فردی خود به موزیکال دور هم جمع می‌شوند، سرگرم‌کننده است. تأکید بر جداسازی دانش‌آموزان به گروه‌های مختلف بر اساس علایق، یکی از ویژگی‌های بحث‌برانگیز این نمایش است؛ در نهایت، هر فردی می‌تواند علایق متعددی داشته باشد و در عین حال دوستی‌های متفاوتی را حفظ کند. علاوه بر این، برخی از کلیشه‌ها بیشتر از دیگران قابل‌تأمل هستند، مانند گروهی از "VIPها" که لباس‌های گران‌قیمت می‌پوشند و اغلب در مورد تصویر و برندهای لوکس صحبت می‌کنند. اما پیام کلی نمایش، که در موسیقی برای هر صدایی جایی وجود دارد و تمام استعدادها برای خلق یک نمایش شگفت‌انگیز لازم هستند، قطعاً قابل‌ستایش است، و سریال Misfit به راحتی به‌عنوان رویایی با رنگ بستنی به یاد می‌ماند.