درباره فیلم
«بیا بازی کن...» نقشهی پلیدی است که لری، هیولای پنهان در پشت صفحات لمسی موبایلها برای آدمها دارد. هدف او اینبار، الیور است. پسربچهای تنها که قدرت صحبت کردن ندارد. او بهترین سوژه برای لری است. چون تنهایی را دوست دارد و حتی حاضر نیست مادرش را بخاطر دلخوری ببیند. بیا بازی کن، فیلمی مخصوص بچها نیست. لری هدفی جدی برای همهی آدمهای تنها با موبایل دارد. مرگ، سرنوشت هر کسی است که حاضر است با لری بازی کند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشبرای انسان تنهایی که با گوشی موبایل هوشمندش زندگی میکند، پذیرش اینکه موجودی مرموز او را از پشت صفحهی لمسی گوشی تماشا میکند سخت و ترسناک است. خصوصاً اگر آن موجود مرموز در کمین بچها باشد. الیور هم قطعاً میترسد؛ پسربچهای مبتلا به اوتیسم و فاقد قدرت تکلم که با گوشی موبایلش بازی نمیکند؛ زندگی میکند. او برای صحبت با دیگران به برنامهی تلفن همراهش نیازمند است. گوشهگیر است و دوست صمیمی ندارد. با مادرش، بخاطر اینکه باعث شده، بهترین دوستش، بایرون از او برنجد، قهر است. مادر دروغگو باعث تمام قلدریهای بایرون است... الیور نمیداند که با وضعیتی که دارد، بهترین هدف برای بدترین هیولاهاست. لری، موجود عجیبی است. هرجا که صفحهی نمایشی وجود داشته باشد، لری هم آنجاست. چشم همهی دنیا، بدون اینکه بداند، به لری است. از میان همهی دنیا، لری قصد جان الیور را کرده است. لری از تنهایی ساخته شده و به آدمهای تنها جذب میشود. فقط از لنز دوربینهای موبایل و تبلت دیده میشود. الیور با دیدن لری در شبهای تاریک اتاقش، سرشار از ترس است. اتفاقات ترسناکی باید بیفتد تا پدر و مادر و دوستان الیور، ترس او را باور کنند. در شرایطی که لری، بایرون و پدر الیور را از پا انداخته، جان الیور و مادرش درخطر است. مادر سعی کرده با عوض کردن خانه و ازبین بردن همهی ابزارهای دیجیتال، فرزندش را نجات دهد. اما تا صفحه نمایشی در دنیا وجود دارد، لری هم زنده است. دو راهی سختی است. یا الیور باید بمیرد، یا مادرش... لری از تنهایی و بیتفاوتی ساخته شده، بنابراین، فقط با فداکاری و مرگ تنهایی در خانوادهی الیور است که میتوان از شر لری خلاص شد. در لحظاتی که لری بیشتر از همیشه به آنها نزدیک است، الیور میتواند به چشمان مادر فداکارش بنگرد...
درباره این موارد گفتگو کنید
- چگونه باید با تکنولوژی ارتباط برقرار کنیم؟ بین وابسته بودن و از بین بردن، راه دیگری وجود دارد؟ سارا چگونه میتوانست با الیور ارتباط بهتری داشته باشد؟ ارتباط مارتی با الیور خوب است؛ اما آیا همراهی او با الیور در استفاده از تکنولوژی درست است؟ لری در جهان ما، مابه ازای خارجی دارد؟ چه چیزی در دنیای ما میتواند جای لری باشد؟ سارا راه دیگری به جز مرگ برای بدیت آوردن دل الیور داشت؟ مدرسه میتوانست نقش مؤثر تری در حل مشکل الیور داشته باشد؟ خلاصه: با دیدن این فیلم نظرت در مورد موبایل و بازی دیجیتالی چیست؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشمحصول حاضر، مملو از صحنههای هراسانگیز است. ایدهی ترسناک داستان، میتواند موجب بیمیلی فرزند خردسالتان نسبت به تکنولوژی شود. شاید این بیمیلی برای شما به عنوان والد خوشحالکننده باشد، اما قطعاً ترساندن، روش کاملاً درستی برای کاهش استفاده از موبایل هوشمند نیست. به کمک فرزند نوجوانتان، لری واقعی را در جهان پیدا کنید. لری میتواند، یک سازمان جاسوسی باشد، میتواند مومو باشد، یا خود وسیلهی هوشمند... نیازمندی الیور به موبایل، نمایش اوج عجز انسان در برابر تکنولوژی است. از فرزندتان بخواهید برای درمان مشکل الیور به راههای دیگری فکر کند. نگاه فرزندتان را نسبت به تکنولوژی، بعد از تماشای فیلم بسنجید. ضمن اینکه در محصول حاضر، از نقش مدرسه در حل مشکلات الیور غفلت شده است. در این مورد با فرزندتان صحبت کنید. تماشای جمعی این فیلم در مدرسه راهکار خوبی برای بحث در مورد این مسئلهی بروز است.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این فیلم ترسناک مناسب نوجوانان، علیرغم برخی ایرادهای کوچک در داستان و شخصیتپردازی، از ابتدا تا انتها بسیار خوب ساخته شده و بهخوبی همدردی عمیق بیننده را نسبت به شخصیتهای اصلی برمیانگیزد. فیلم «بیا بازی کنیم» که توسط جیکوب چیس نوشته و کارگردانی شده و از فیلم کوتاه پنج دقیقهای خودش اقتباس شده، در بسیاری از جهات شبیه فیلم «بابادوک» است، اما به سطح آن فیلم نمیرسد. گاهی اوقات قواعد پشت شخصیت لری را مبهم میکند؛ برای مثال، در یک صحنه، الیور لامپهای اتاقش را میشکند و باعث محو شدن لری میشود، در حالی که لری به نظر میرسد خودش قادر است هنگام ورود چراغها را خاموش کند. این فیلم همچنین دوستی بین الیور و سه پسر دیگر را که در ابتدا او را آزار میدادند، بسیار سریع نشان میدهد. اما دینامیک بین خانوادهٔ سهنفرهٔ اصلی فیلم این نقصها را جبران میکند.رابرسون جوان در نقش الیور قابل توجه است، در حالی که سارا، شخصیت جیکابز، بیشتر زمان را با او سپری میکند و توسط تأثیر اوتیسم او مورد آزمایش قرار میگیرد. بیتابی او منجر به تصمیمات ناگهانی میشود که داستان را پیش میبرند. در همین حین، مارتی گالاگر که شیفت شب در یک کیوسک کوچک در مرکز پارکینگ کار میکند، شخص «بامزه» خانه است. فیلم «بیا بازی کنیم» جسارت به تصویر کشیدن تنش در روابط اعضای خانواده را دارد که آنها را انسانتر نشان میدهد. این فیلم همچنین ظاهری قوی و زنده دارد که یادآور حومههای فیلمهای ای.تی. و پالیسترایست است (شرکت تولیدی آمبلین استیون اسپیلبرگ یکی از شرکتهای تولیدکننده این فیلم بود). این فیلم همچنین از تدوین دقیق و محکم گریگوری پلاتکین (برو بیرون)، موسیقی دلهرهآور روک بانیوس (مرد مرده) و طراحی صدای هوشمندانهای بهره میبرد که در آن صدای قدمهای آهسته و کلیکدار لری بهویژه مؤثر است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.