ارواح بنشی اینیشرین

Name: چیبینو
Item: ارواح بنشی اینیشرین
Rating: 3
Author: چیبینو

The Banshees of Inisherin

۷.۷۲۰۲۲۱۱۴ دقیقه

۱۶+

مناسب برای بالای ۱۶ سال

درباره فیلم

کمدی

درام

«بنشی‌های اینیشیرین» محصول کشور ایرلند به کارگردانی مارتین مک دونا است. این فیلم داستان مردی به نام پاتریک را روایت می‌کند که به طور ناگهانی از طرف رفیق چندساله‌اش طرد می‌شود. فضای تاریک و آسیب رساندن عمدی به اعضای بدن از مهم‌ترین خصوصیات‌ داستان است.

تصاویر فیلم

تماشای فیلم ارواح بنشی اینیشرین محصول سال 2022 | چی‌بینو

پیشنهادهای مشابه

نمایش همه

نقد و بررسی

معتبر: این تحلیل‌ها بهترین و دقیق‌ترین نتایج رو دارن! ما داده‌های کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلم‌ها بهمون داده.

خشونت: زیاد

داستان این فیلم آرام و بسیار ساده در جریان است اما به صورت مقطعی و البته ناگهانی حوادث غیرقابل باوری روی می‌دهد؛ کالم انگشتان خود را با یک قیچی بزرگ پشم‌زنی قطع کرده و انگشت‌های قطع شده را جلوی خانه پاتریک پرتاب می‌کند. دست‌های خونی و بدون انگشت او نشان داده می‌شود. پاتریک به تلافی کشته شدن الاغش، خانه‌ی کالم را به آتش می‌کشد؛ کالم در خانه نشسته و در حال سیگار کشیدن است. دقایقی این طور به نظر می‌رسید که کالم نیز در آتش سوخته است. پسری با چهره‌ی زخمی و خون‌آلود نشان داده می‌شود؛ او می‌گوید پدرش با کتری او را کتک زده است. مواردی همچون مشت زدن نیز وجود دارد.

ترس: متوسط

داستان فضای تاریک و غم‌انگیزی دارد. روستاییان همه افسرده، سرد و بی‌روح به تصویر کشیده می‌شوند. پیرزنی با چهره و ظاهر ترسناک وجود دارد که شبیه جادوگران بدجنس است. انگشتان قطع شده و همینطور دست بدون انگشت کالم چندین بار به طور واضح نشان داده می‌شود. جسد دامینیک با چشمان و دهان باز که در دریا غرق شده دیده می‌شود. جدایی پاتریک از خواهرش نیز می‌تواند ناراحت‌کننده باشد.

ناهنجاری اجتماعی: کم

مردم جزیره و همینطور شخصیت‌های اصلی اکثرا در حال سیگار کشیدن و نوشیدن مشروبات الکلی هستند. مردی که افسر پلیس است، کاملا لخت روی یک صندلی خوابیده است؛ پسرش، دامینیک می‌گوید که نمی‌تواند او را بعد از خودارضایی بیدار کند. دامینیک از پاتریک می‌پرسد که آیا تاکنون خواهرش را بدون لباس دیده یا نه؟ دامینیک می‌گوید علاقه‌ای به رفتن به کلیسا و حرف‌های خدا ندارد. پاتریک برای رسیدن به هدف خود، مردی را با دروغ فریب می‌دهد.

الگوی مثبت: ندارد

دو شخصیت اصلی بدون دلیل قانع‌کننده‌ای از همدیگر جدا می‌شوند. کالم به دلایل مضحکی به بدن خود آسیب می‌رساند و انگشتان خود را قطع می‌کند. انگشتانی که برای نواختن آهنگ‌هایش ضروری است. پاتریک به تلافی مردن الاغش، خانه‌ی کالم را به آتش می‌کشد. پاتریک به رابطه‌ی دوستی‌اش با کالم اهمیت زیادی می‌دهد و به سادگی قطع روابط را نمی‌پذیرد.

پیام مثبت: ندارد

احساس تنهایی و پوچی بدون دوستان و خانواده می‌تواند از پیام‌های داستان باشد. جزیره بسیار کسل‌کننده به نظر می‌رسد. مردم بیشتر اوقات خود را در میخانه سپری می‌کنند. پاتریک سال‌های زیادی به همراه رفیق خود کالم به میخانه می‌رود و باهم صحبت می‌کنند. البته صحبت‌هایی که از نگاه کالم بسیار بیهوده و باعث اتلاف وقت است. تا اینکه به طور غیرمنتظره کالم دیگر نمی‌خواهد کوچکترین ارتباطی با پاتریک داشته باشد. از طرفی خواهر پاتریک نیز به خاطر کار او را ترک می‌کند. بعد از این اتفاق‌ها او خودش را واقعا تنها و بی‌کس می‌بیند. علت قطع روابط دوستی کالم با پاتریک بسیار مضحک و مسخره است و مطمئنا برای مخاطب غیرمعقول خواهد بود. با توجه به اینکه داستان در سال‌های جنگ داخلی ایرلند رخ می‌دهد می‌تواند سمبلی از جدا شدن دو بخش ایرلند شمالی و جنوبی از همدیگر باشد. قطع روابطی که از نظر سازنده فیلم غم‌انگیز و مضحک است.

خلاصه فیلم

ویرایش

مردی به نام «پاتریک» طبق معمول همیشگی به سراغ رفیق صمیمی‌اش «کالم» می‌رود اما کالم او را از خانه‌اش طرد می‌کند. پاتریک با اصرار زیاد تلاش می‌کند تا کالم علت این تغییر ناگهانی‌اش را توضیح دهد. توضیحات کالم برای پاتریک بسیار مبهم است، او فقط می‌خواهد تمرکز بیشتری روی کارهای آهنگسازی داشته باشد! پاتریک اما دست بردار نیست و می‌خواهد با رفیقش حتی شده دقایقی کوتاه صحبت کند. کالم نمی‌پذیرد تا جایی که تهدید می‌کند که اگر دوباره سراغ او را بگیرد انگشتان خود را یکی یکی قطع می‌کند. در ادامه داستان او تمام انگشتان دست چپش را قطع می‌کند. یکی از انگشتان قطع شده کالم توسط الاغ پاتریک خورده می‌شود و باعث خفگی حیوان می‌شود. پاتریک برای تلافی، خانه‌ی کالم را به آتش می‌کشد. در پایان کالم از اینکه به طور غیرمستقیم باعث کشته شدن الاغ شده اظهار پشیمانی می‌کند اما هیچ نشانه‌ای از اینکه دوباره رابطه‌ی خود را با پاتریک از سر بگیرد وجود ندارد.

درباره این موارد گفتگو کنید

چرا کالم دیگر علاقه‌ای به دوست قدیمی خود پاتریک ندارد؟ دلایل کالم برای عدم تمایل به دوستی با پاتریک چه قدر قابل توجیه است؟ چرا کارگردان علت قطع رابطه‌ی پاتریک و کالم را این قدر مضحک و بی‌معنی به تصویر کشیده است؟ می‌توان در مورد جنگ داخلی ایرلند نیز با فرزندان صحبت کرد. چه ارتباطی بین قطع رابطه پاتریک و کالم و جنگ داخلی ایرلند وجود دارد؟ جنگ‌های داخلی جنگ بین برادران، دوستان و هم‌وطنان با یکدیگر است، چرا کارگردان جنگ بین برادران را غیرعاقلانه می‌داند؟ خلاصه: می‌توان در مورد علت جدایی پاتریک و کالم، جنگ داخلی ایرلند و ارتباط بین این دو موضوع با نوجوانان به گفت‌وگو نشست.

آنچه والدین باید بدانند

ویرایش

داستان این فیلم در سال 1923 در بحبوحه جنگ داخلی ایرلند اتفاق می‌افتد. در جزیره‌ اینیشیرین مردی به طور غیرمنتظره به روابط خود با رفیق چندساله‌اش پایان می‌دهد. نام جزیره ساختگی است و لوکیشن فیلم در جزایر آرون واقع در ایرلند فیلمبرداری شده است. جزیره‌های اینیشمور، اینیشمان و اینیشیر متعلق به آرون هستند و اینیشیرین نامی ساختگی برگرفته از اسامی این جزیره‌هاست. مناظر کوهستانی و طبیعت جزیره بسیار زیبا، جذاب و بکر است اما زندگی مردمان روستا حکایت از غم، تنهایی و بیکاری دارد. علارغم تلاش‌های زیاد پاتریک، کالم همچنان تمایلی به از سرگیری روابط دوستانه‌اش نشان نمی‌دهد و در پایان داستان این دو نفر از هم جدا می‌شوند. تصاویر جنگ نشان داده نمی‌شود اما صدای توپ و شلیک گلوله به گوش می‌رسد و گاهی شخصیت‌ها در میان مکالماتشان از جنگ داخلی صحبت می‌کنند اما همگی به موضوع جنگ بی‌علاقه هستند و نتیجه برایشان هرچه باشد، اهمیتی ندارد. کارگردان تلاش می‌کند بین دو تکه شدن ایرلند و جدایی دو رفیق ارتباط برقرار کند. ایرلند در سال 1919 از بریتانیا جدا می‌شود، انگلستان با ایجاد تفرقه و اختلاف بین گروه‌ها و صاحب نظران، کشور را به جنگ داخلی می‌کشاند. در نهایت در سال 1923 قسمتی از ایرلند که نزدیک مرزهای انگلستان است با نام ایرلند شمالی تحت سیطره‌ی انگلستان و بخش جنوبی با نام جمهوری ایرلند یا ایرلند جنوبی از هم جدا می‌شوند. البته این جدایی پس از اتفاقات وحشتناک و قتل عام بسیاری از مردم توسط نیروهای انگلیس حاصل می‌شود. شاید کارگردان جنگ داخلی ایرلند را مشابه اختلاف و جدایی بین دو دوست می‌داند که با اتفاقات وحشتناک و غیرقابل‌باوری همراه است، حتی اگر علت این جدایی مضحک و بدون دلیل مشخص و معقولی باشد. بانشی (Banshee) در اساطیر ایرلند به ارواح مونث اطلاق می‌شود که خبر مرگ را با ناله و زاری اعلام می‌کنند؛ نقش بانشی در این فیلم پیرزنی به نام مک کارمیک است که از یک مرگ در آینده‌ای نزدیک خبر می‌دهد. والدین باید توجه داشته باشند در طول فیلم به صورت کوتاه صحنه‌ی نامناسبی وجود دارد و حاوی اتفاق‌های خونین است که می‌تواند برای کودکان و نوجوانان حساس آزاردهنده باشد؛ استفاده از نسخه دوبله و بازبینی شده توصیه می‌شود. هرچند جنگ در گوشه‌ای از داستان و خیلی کمرنگ احساس می‌شود اما بدون درنظر گرفتن جنگ داخلی محتوای فیلم پوچ و بی‌معنی خواهد بود. می‌توان برای بهتر متوجه شدن داستان با نوجوانان در مورد این موضوع گفت‌وگو کرد. خلاصه: داستان در سال 1923 در اواخر جنگ داخلی ایرلند در جزیره‌ای خیالی به نام اینیشیرین رخ می‌دهد. سازنده تلاش می‌کند با به تصویر کشیدن جدایی دو دوست به موضوعی تاریخی اشاره کند. این جدایی چندان مسالمت‌آمیز پیش نمی‌رود و حوادث خونینی را در پی خواهد داشت. با توجه به وجود برخی ناهنجاری‌ها و صحنه‌های خشونت‌آمیز نیازمند توجه و راهنمایی والدین است.