مسافران دره‌ی تمشک: یخ بزرگ

«دایناسورها» در «دره‌ی تمشک» زندگی می‌کنند و هریک مشکلات کوچکی دارند؛ مثلاً «گردن‌دراز» چون در مدرسه زیاد سؤال می‌کند، به دردسر می‌افتد و «داکی» نمی‌تواند با برادرخوانده‌ی خود کنار بیاید. یک شب برای اولین‌بار در دره‌ی تمشک برف سنگینی می‌بارد و باعث می‌شود همه‌ی غذای دایناسورها از بین برود. برادرخوانده‌ی داکی به همراه دایناسورهایی که شبیه او هستند، دره‌ی تمشک را ترک می‌کند، داکی به‌دنبال ‌آن‌ها می‌رود و باقی بچه‌ها هم به‌دنبال داکی به راه می‌افتند و در میانه راه، معلم مدرسه نیز آن‌ها را همراهی می‌کند. بعد از اتفاقات فراوان درنهایت بچه‌دایناسورها به کمک معلم خود می‌توانند چشمه آب گرمی پیدا کنند که در اطراف آن غذای کافی برای همه دایناسورها وجود دارد و دایناسورها دره‌ی تمشک را به کنار آن دره بیاورند.

• از او بپرسید داکی در انتهای داستان چه احساسی نسبت به برادرخوانده‌ی خود داشت؟ از او بپرسید چرا با وجود اینکه حق با گردن‌دراز بود، از معلم خود عذرخواهی کرد؟ درباره‌ی ارزش دوستی و محبت به اطرفیان با او صحبت کنید. با او درباره‌ی اینکه چرا عمو دماغ‌تپلی به اشتباه خود اعتراف کرد، صحبت کنید و بگویید در زمانی که مطلبی را نمی‌دانیم چه واکنشی باید داشته باشیم؟ آیا درست است ادعای دانستنِ چیزهایی را بکنیم که نمی‌دانیم؟ خلاصه: با فرزندان خود درباره‌ی ویژگی‌های مختلف گونه‌های مختلف دایناسورها صحبت کنید.

لازم است والدین بدانند این انیمیشن به‌صورت ضمنی بچه‌ها را با زندگی انواع دایناسورها آشنا می‌کند و مطالبی علمی در این زمینه به آنان می‌آموزد. از طرفی روابط میان شخصیت‌ها مفاهیمی مانند دوستی، احترام به بزرگ‌ترها، عذرخواهی‌کردن و... را به کودکان منتقل می‌کند. صحنه‌هایی مانند درگیری با دایناسورهای گوشت‌خوار یا سقوط و افتادن وجود دارد که ممکن است موجب ترس کودکان شود، علاوه بر آن در قسمتی از فیلم، یکی از بچه‌دایناسورها خانه‌ی خود را ترک می‌کند و به مادرش دروغ می‌گوید. لازم است والدین نسبت به اثرگذاری چنین نکاتی توجه لازم را داشته باشند.