یک پانک زیر خدا

مجموعه مستند جذاب ONE PUNK UNDER GOD تلاش‌های جِی بَکر ۳۱ ساله را به تصویر می‌کشد. جِی پسر جیم و تامی فِی بَکر، مبلغان سابق تلویزیونی و مجریان باشگاه PTL است. او سعی دارد برای دینی که به نام انقلاب بنیان نهاده، علاقه و بودجه جذب کند. در نگاه اول، با بازوهای پر از خال‌کوبی، لب‌های سوراخ‌شده و تی‌شرت‌های سیاه، جِی به‌عنوان یک پانک معمولی به نظر می‌رسد، اما وقتی دوربین او را دنبال می‌کند، بینندگان متوجه می‌شوند که پشت این ظاهر سرکش، شخصیتی زمینی و حساس وجود دارد. جِی در مورد موعظه‌هایش می‌گوید: «من فقط می‌خواهم مردم را دوست داشته باشم» و چند بار، وقتی با دوربین، همسرش یا جمعی از پیروانش صحبت می‌کند، احساساتش به‌وضوح بروز می‌کند، به‌خصوص وقتی در مورد رابطه‌اش با پدرش صحبت می‌کند. پیروان جِی در یک بار جمع می‌شوند و او از دوستش استو، که صاحب یک تعمیرگاه اتومبیل است و مثل یک پدر برای جِی است، حمایت مالی دریافت می‌کند. از طرف دیگر، همسر جِی، آماندا، در مصاحبه‌هایش می‌گوید که هیچ دخالتی در ماموریت جِی ندارد، اما از نظر اخلاقی کاملاً از او حمایت می‌کند.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد اعتقادات و مذهب و معنای آن برای خودشان صحبت کنند. اگر به کلیسا یا هر مکان مذهبی دیگری می‌روید، آیا از آموخته‌هایتان در آنجا لذت می‌برید؟ آیا چیزی در مذهبتان هست که شما را به تردید و یا ناراحتی وادار کند؟ با آن چگونه برخورد می‌کنید؟ در مورد مذهبی که جِی خلق کرده است چه فکر می‌کنید؟ آیا مذهب موضوع مناسبی برای یک برنامه تلویزیونی است؟ چرا بله و یا چرا خیر؟ آیا فکر می‌کنید جی می‌توانست برنامه تلویزیونی داشته باشد اگر والدینش جیم و تامی فِی نبودند؟

والدین باید بدانند که این مجموعه مستند به موضوع حساس مذهب می‌پردازد و ممکن است در آن گرایشی به نفع یا علیه برخی ادیان وجود داشته باشد. جی بیکر (فرزند جیم و تامی فای بیکر، مبلغان تلویزیونی دهه‌های ۷۰ و ۸۰) از دشواری‌های مواجهه با مذهب در دوران کودکی خود می‌گوید و اکنون در حال ایجاد مذهب خود است که برخی از اصول مسیحیت را به چالش می‌کشد. این موضوع ممکن است برای بینندگانی که ایمان محکمی دارند، آزاردهنده باشد. اما ممکن است دیگران را به تفکر در مورد اعتقادات خود وادار کند.

نسل امروز نوجوانان شاید در مورد ماجرای بکر زیاد ندانند، اما احتمالاً با داستان جی از جهات زیادی ارتباط برقرار می‌کنند. احساس محدودیت در کودکی (در مورد جی، به دلیل ساختار سختگیرانه مذهب)، تمایل به ابراز وجود به شیوه‌ای منحصر به فرد و ایجاد اثری ماندگار در جهان، و همچنین تمایل به بهبود روابط با والدین، اما بدون دانستن نحوه انجام آن. صداقت و رویکرد مستقیم جی، بینندگان را در سفر عاطفی و معنوی او درگیر می‌کند.