مرد آهنی

«تونی استارک»، مدیرعامل بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین کارخانه‌ی تولید سلاح است. او برای معرفی جدیدترین دستاورد موشکی خود به کشور افغانستان سفر می‌کند و قصد دارد تا قدرت این موشک جدیدی را که توسط شرکت او اختراع شده است، به ارتش آمریکا نمایش بدهد. او وقتی به افغانستان می‌رسد و سلاح جدیدش را رونمایی می‌کند، در مسیرِ رفتن به محل استراحت، به ماشین حمل او حمله و تونی گروگان گرفته می‌شود. وقتی به هوش می‌آید متوجه می‌شود که در یک غار است. کسی که تونی را دستگیر کرده است، می‌خواهد یک موشک مانند همان چیزی که به ارتش آمریکا داده است برای او نیز درست کند. در بدن تونی چندین ترکش است که به سمت قلبش حرکت می‌کنند، او ابتدا یک وسیله می‌سازد که روی سینه‌اش قرار می‌گیرد و می‌تواند جلوی حرکت ترکش‌ها را بگیرد، تونی سعی می‌کند با استفاده از این‌وسیله یک لباس برای خودش درست کند که پرواز می‌کند و سلاح منحصر‌به‌فردی‌ است. تونی می‌تواند با استفاده از همین لباس از آنجا فرار کند. بعد از اینکه به شرکتش بازمی‌گردد تصمیم می‌گیرد دیگر سلاح نسازد؛ چون متوجه می‌شود از سلاح‌هایی که او می‌سازد در راستای کشتار مردم بی‌گناه استفاده می‌شود. تونی پی می‌برد که دشمن اصلی او شریکش در همان کارخانه است که سعی دارد به سلاح‌های فوق‌پیشرفته دست پیدا کند و دنیا را تصاحب نماید، شریک تونی استارک هم برای خودش لباسی مثل لباس مرد آهنی می‌سازد و با او می‌جنگد؛ اما درنهایت مرد آهنی او را شکست می‌دهد

• 1) اگر او جای تونی بود، چطور با استین برخورد می‌کرد؟ 2) اگر او جای مرد آهنی بود، چطور صلح را در جهان برقرار می‌کرد؟ 3) چقدر این نیروها واقعی است؟ آیا در زندگی حقیقی می‌توان به این نیروها تکیه کرد؟ خلاصه: چه چیزی از مرد آهنی برای تو جذاب است؟

شرکت مارول، تولید‌کننده‌ی کمیک‌ها و شخصیت‌های ابرقهرمانی است که امروزه به مجموعه فیلم‌هایی که در همین ژانر ساخته است، شناخته می‌شود. محصولات این شرکت عموماً در ژانر ابرقهرمانی و علمی ـ تخیلی ساخته شده‌اند که در آن‌ها، داستان کلی فیلم بر محور درگیری و جنگ بین دو شخصیت یا دو گروه شکل گرفته است. ازاین‌رو میزان خشونت نمایش‌داده‌شده در این محصولات بالاست که این می‌تواند همراه با تقلیدهای کودکان و نوجوانان همراه باشد. باید به این نکته توجه کرد که میزان تقلیدپذیری در سنین پایین از شخصیت‌های ابرقهرمان مثل «بت‌من»، «مرد عنکبوتی» و... بالاست، ازاین‌رو باید دقت داشت که هیجانات کودک به‌واسطه گفت‌وگوی با او کنترل شود. شما می‌توانید با کودکان خود درباره‌ی نقش نیروهای فرازمینی در زندگی واقعی صحبت کنید و بگذارید تا آنچه را که حقیقی است در میان گفت‌وگوهایتان درک کنند. سعی کنید تناقض میان مالک‌بودن یک شرکت تولید سلاح و تلاش برای صلح جهانی را برای فرزندانتان شرح دهید. خلاصه: خشونت نمایش‌داده‌شده در این اثر می‌تواند مورد تقلید کودکان و نوجوانان قرار بگیرد. می‌توانید با گفت‌وگو، شکل‌گیری مفهوم قهرمان را در ذهن فرزندانتان اصلاح کنید.

کارگردان جان فاورو فیلم را سرگرم‌کننده و شاد نگه می‌دارد؛ جلوه‌های ویژه به‌طور چشمگیری ساخته شده‌اند و مقدمه‌چینی برای فیلم بعدی به‌خوبی و با ظرافت انجام شده است. مرد آهنی می‌داند که یک فیلم کتاب کمیک است؛ نه تنها تمام نقاط عطف و پیام‌های اخلاقی که از مرد عنکبوتی، بتمن آغاز می‌کند و دیگر فیلم‌های این ژانر عادت داریم را دارد، بلکه به‌طور ظریفی آنها را مسخره و تغییر می‌دهد. داستان تمام پایه‌های داستان سنتی «سرگذشت» (اینکه چگونه قهرمان ما به یک ابرقهرمان تبدیل می‌شود، اولین ماجراجویی او با قدرت‌های جدیدش و غیره) را لمس می‌کند و در این حین، شور و هیجان و سبک فراوانی را به نمایش می‌گذارد. با این حال، کلیشه‌های توهین‌آمیز افغان‌ها به عنوان تروریست و برخی خشونت‌های آزاردهنده، جنبه‌هایی از داستان را دشوار برای تماشا می‌کند.اما اگر یک چیز باشد که مرد آهنی را از یک فیلم ابرقهرمانی معمولی فراتر می‌برد، آن جونیور داونِی است. بازی او در این فیلم بامزه، انسانی، قهرمانانه و کاملاً جذاب است و لحظات خنده‌دار، اکشن پرهیجان و لحظات هدفمند و جسورانه‌ای را به تصویر می‌کشد که هر ابرقهرمانی باید در ابتدای کارش داشته باشد. او به تونی و مرد آهنی کمی غرور و جذابیت می‌دهد، چیزی که بعداً به یک ویژگی شاخص در سبک دنیای سینمایی مارول تبدیل می‌شود، در مقابل ابرقهرمانان خشک و رسمی‌تری که قبل از او وجود داشتند.