تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم آسمان نیمهشب، آگوستین (با بازی جرج کلونی) دانشمندی است که در حال مرگ است و تصمیم میگیرد پس از وقوع حادثهای که زمین را غیرقابل سکونت میکند و انسانها مجبور به فرار زیرزمینی میشوند، تنها در رصدخانهای در دایره قطب شمال بماند. سال 2049 است. آگوستین دختری جوان (کالین اسپرینگال) را پیدا میکند که در رصدخانه با او مخفی شده است. آنها با هم سفر خود را در سرزمینی خشن و خطرناک آغاز میکنند تا به یک ماهواره برسند و با یک سفینه فضایی که به زمین بازمیگردد ارتباط برقرار کنند. آگوستین میخواهد به خدمه هشدار دهد که نمیتوانند به زمین بازگردند و باید برگردند. این کشتی از سیارهای به نام K-23 بازمیگردد که آنها کشف کردهاند که میتواند زندگی انسانی را با تحقیقات اصلی آگوستین حفظ کند. آینده بشریت ممکن است به اعضای خدمه بستگی داشته باشد که شامل زوج سالی (فلیسیتی جونز) و آدئوله (دیوی اویلوو)، همچنین مایا جوان (تیفانی بون) و کهنهسرباز سانچز (دیمین بیچیر) و میچل (کایل چندلر) میشود.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد اتفاقاتی که ممکن است روی زمین افتاده باشد و منجر به نابودی به تصویر کشیده شده در فیلم "آسمان نیمهشب" شده است، صحبت کنند. چه سرنخهایی فیلم به ما میدهد؟
- چرا و چگونه ایریس به صورت یک کودک به آگوستین ظاهر میشود؟
- جورج کلونی در این فیلم بازی میکند و همچنین کارگردانش است. آیا فیلمهای دیگری به کارگردانی بازیگرانشان میشناسید؟ به نظر شما مزایا و معایب بازیگر بودن و همزمان کارگردان یک فیلم چیست؟
- این فیلم چه وجه اشتراکی با دیگر فیلمهای آخرالزمانی داشت؟ در مورد دیگر فیلمهای فضایی که دیدهاید، چطور؟
- چگونه این شخصیتها شجاعت خود را نشان دادند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم «اسمان نیمهشب» که بر اساس کتابی به همین نام ساخته شده، فضایی عموماً غمگین دارد و با موضوعاتی همچون نابودی زمین و بشریت و مرگ شخصیتها سر و کار دارد. جرج کلونی کارگردان فیلم، نقش یک دانشمند را بازی میکند که خانواده خود را فدای کارش کرده و اکنون در تنهایی در حال مرگ بر روی زمین است. قبل از اینکه او سفری پرخطر را آغاز کند، روزهایش را با بررسی علائم حیات، خوردن غذاهای مایکروویوی، تزریق خون به خود، مصرف دارو و الکل، استفراغ و خواب گذرانده است. وقتی او علائم زندگی را تشخیص میدهد - در قالب پنج فضانورد در یک سفینه فضایی که به سوی زمین بازمیگردند - ما شاهد داستانهای غمگین آنها نیز هستیم. هر کدام از فضانوردان با دلتنگی برای خانه یا عدم اطمینان از آینده دست و پنجه نرم میکنند، و سه نفر از آنها در یک راهپیمایی فضایی، زندگی خود را به خطر میاندازند. صحنه خونین بازگشت آنها ممکن است برای بینندگان جوان بیش از حد شدید باشد، همانطور که برخی از صحنههای سفر کلونی ممکن است چنین اثری داشته باشد. همه شخصیتها شجاعت خود را به نمایش میگذارند. برخی از کلمات تند و تیز مانند "bulls--t"، "piss"، "damn" و "bitch" در فیلم استفاده شده است.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
آسمان نیمهشب" فیلمی است که تلاش میکند حماسی باشد، اما زمان کافی را با شخصیتهایش سپری نمیکند تا احساس کافی را برانگیزد. دو خط داستانی موازی تا حدی جذاب هستند. در یکی از آنها، کلونی ریشو و بیمار، ترکیبی از ضعف انسانی و عزم "نجات گونه" را به تصویر میکشد. چهره خسته و حرکات فیزیکی او بیهودگی احتمالی سفر تقریبا غیرممکنی که آغاز کرده است را نشان میدهد. غیرمعمول است که بازیگر اصلی اینقدر ضعیف و فرتوت به نظر برسد، و همین موضوع تا حدی کنجکاوی ایجاد میکند و صحنههای افتتاحیه کند فیلم، که کلونی تنها در یک رصدخانه در قطب شمال راه میرود، را جذاب میکند. اتان پک نیز در نقش آگوستین جوان، بسیار شبیه کلونی به نظر میرسد و صدایش شبیه اوست.در داستان موازی، گروهی از فضانوردان سفینه خود را از طریق مناطق ناشناخته فضا هدایت میکنند تا به زمین بازگردند. هدف این است که ما با هر یک از اعضای خدمه از طریق روابط آنها با یکدیگر و هولوگرامهای شخصیشده زندگی خانوادگیشان در خانه ارتباط برقرار کنیم. اما این کافی نیست تا احساسی را که مورد نظر است، زمانی که اعضای خدمه دچار حادثه میشوند یا خود را در معرض خطر قرار میدهند، برانگیزد. فیلمهایی مانند این (که احتمالاً در صفحه نمایش بزرگ جذابتر است) دارای خلاقیت و اغلب دنیای زیبایی از دنیای دیگر یا دنیای خودمان است که به شکل دیگری درآمده است. آسمان نیمهشب یک جنبه مهم دیگر نیز دارد که موسیقی متن برجستهای از الکساندر دسپلات است که فراتر از نشان دادن حالات روحی است و تلاش میکند تا به تنهایی احساس برانگیزد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.