تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: زیاد
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشاین مستند زندگی و حرفه استثنایی روث بادر گینزبرگ، قاضی دیوان عالی آمریکا را به تصویر میکشد و بر مبارزه مادامالعمر این حقوقدان برجسته برای برابری جنسیتی تمرکز دارد. این فیلم زندگینامهای توسط گروهی از فیلمسازان زن ساخته شده است که شامل نه تنها کارگردانان جولی کوهن و بتی وست، بلکه فیلمبردار، تدوینگر، آهنگساز و تهیهکنندگان زن نیز میشود. در این مستند، مصاحبههایی با خود گینزبرگ، دوستان دوران کودکیاش، همکاران حقوقی و قضاییاش، فرزندان بزرگسالش، بیل کلینتون رئیسجمهور آمریکا (که او را به دیوان عالی معرفی کرد) و دیگر سیاستمداران، نوهاش (که او را «بوبه» صدا میکند) و دوستان مشهوری مانند گلوریا استاینم و نینا توتنبرگ دیده میشود. کارگردانان همچنین با چند نفر از موکلین کلیدی گینزبرگ که در پروندههای مهم ضد تبعیض وکالت آنها را بر عهده داشت، مصاحبه کردهاند. این فیلم علاوه بر روایت تاریخ شخصی گینزبرگ، به این موضوع نیز میپردازد که چگونه او در سالهای اخیر به یک نماد فرهنگی و فمینیستی (با لقب «ناتروریوس آربیجی») تبدیل شده است و هوادارانی دارد که برای او سایتهای اینترنتی راه انداختهاند، شخصیت او در برنامه ساتردی نایت لایو تکرار میشود، کالاهای مرتبط با او تولید میشود، کتابهای کودکان درباره او نوشته میشود و جوانان سراسر کشور به او علاقهمند هستند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد ویژگیهایی که باعث میشود گینزبرگ یک الگوی رفتاری باشد، صحبت کنند. چه ویژگیهای شخصیتی و مهارتهای زندگی را مثال میزند؟ چه الگوهایی واقعی و تخیلی دیگری برای دختران و زنان جوان وجود دارند؟
- در مورد زمینه تاریخی تبعیض جنسیت بحث کنید. چگونه گینزبرگ از طریق دادگاه به جنبش زنان کمک کرد؟" در طول تاریخ، تبعیض جنسیتی سابقه طولانی داشته و جامعه را تحت تأثیر قرار داده است. این مسئله به دورههای باستانی برمیگردد، زمانی که زنان به عنوان شهروندان درجه دوم در نظر گرفته میشدند و از حقوق و فرصتهای برابر با مردان برخوردار نبودند. این تبعیض در طول قرون وسطی و حتی در دوران مدرن نیز ادامه یافت، جایی که زنان با موانع زیادی در زمینه آموزش، اشتغال و مشارکت سیاسی مواجه بودند. در چنین شرایطی بود که روث بادر گینزبرگ، قاضی برجسته آمریکایی، ظهور کرد و به یک رهبر جنبش زنان تبدیل شد. گینزبرگ از طریق کار خود در دادگاه، به ویژه به عنوان وکیل و بعداً به عنوان قاضی، به پیشبرد حقوق زنان کمک شایانی کرد. یکی از مهمترین مشارکتهای گینزبرگ در جنبش زنان، دفاع شجاعانه او از برابری جنسیتی در دادگاه بود. او در چندین پرونده مهم تبعیض جنسیتی دخیل بود و استدلالهای قانعکنندهای را ارائه میکرد که برابری اساسی بین مردان و زنان را به چالش میکشید. گینزبرگ با استفاده از استدلالهای حقوقی قوی و تفسیر پیشرو از قانون، به چالش کشیدن قوانین و سیاستهای تبعیضآمیز را رهبری کرد. به عنوان مثال، یکی از مشهورترین پروندههای او، پرونده «رید مقابل وید» بود که در مورد قانونی بودن سقط جنین بحث میکرد. گینزبرگ استدلال کرد که تصمیم برای سقط جنین بخشی از حق اساسی حریم خصوصی است و باید به زنان اجازه داده شود که بدون مداخله دولت، تصمیمگیری کنند. این استدلال نه تنها بر نتیجه این پرونده خاص تأثیر گذاشت، بلکه چارچوبی را برای جنبش حقوق زنان در تلاش برای به دست آوردن کنترل باروری و خودمختاری بدن خود ایجاد کرد. مشارکت گینزبرگ همچنین فراتر از پروندههای حقوقی رفت. او از پلتفرم خود برای افزایش آگاهی در مورد مسائل مربوط به برابری جنسیتی استفاده کرد و به آموزش و توانمندسازی زنان و دختران کمک کرد. او سخنرانیها و نوشتارهای زیادی داشت که در آن به بررسی موانع ساختاری که زنان با آنها مواجه هستند، میپرداخت و راهحلهایی را برای دستیابی به جامعه عادلانهتر ارائه میداد. علاوه بر این، تعهد گینزبرگ به برابری فراتر از جنسیت بود. او همچنین مدافع قوی برابری نژادی و حقوق اقلیتها بود و معتقد بود که عدالت باید برای همه، صرف نظر از جنسیت، نژاد، مذهب یا پیشینه آنها، قابل دسترس باشد. این دیدگاه جامع او برابری را تقویت کرد و به ایجاد یک جنبش فراگیرتر و فراگیرتر کمک کرد. میراث گینزبرگ در زمینه پیشبرد جنبش زنان از طریق دادگاه انکار ناپذیر است. کار او نه تنها به تغییر قوانین منجر شد، بلکه ذهنیتها و فرهنگ را نیز شکل داد و به جامعه کمک کرد تا اهمیت برابری جنسیتی را درک کند. شجاعت، تیزبینی و تعهد او به عدالت الهامبخش نسلهای بعدی زنان و مردان برای ادامه مبارزه برای حقوق برابر شد.
- گینسبرگ با رای 97 در برابر 3 در سنا به عنوان قاضی دیوان عالی تایید شد. فکر میکنید سیاستهای فعلی قطبیتر یا کمتر قطبی هستند نسبت به دهه 1990؟
- از زندگی مشترک موفق خانواده گینزبرگ چه درسهایی میتوان گرفت؟ آنها چگونه کلیشههای رایج درباره زوجها را نقض کردند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین فیلم مستند، زندگی، حرفه و میراث ماندگار روث بادر گینزبرگ، قاضی دیوان عالی کشور را به تصویر میکشد. این فیلم که توسط زنان کارگردانی، نویسندگی، تدوین، فیلمبرداری و تهیه شده است، سفر گینزبرگ را از دوران کودکیاش در بروکلین تا انتصاب او به عنوان قاضی در عالیترین دادگاه کشور دنبال میکند. در این مسیر، فیلم به تفصیل نشان میدهد که او چگونه توانست به عنوان یکی از تنها نه زن در کلاس حقوق خود فارغالتحصیل شود، سالها تبعیض جنسیتی را پشت سر بگذارد و در پروندههای مهم حقوقی در دیوان عالی کشور استدلال کند. فیلمسازان همچنین از طریق مصاحبه با گینزبرگ، فرزندان بزرگسال او، همکاران، دوستان و حتی موکلین، بررسی میکنند که گینزبرگ چگونه به یک نماد فرهنگی (با نام «نوتوریوس آر بی جی») تبدیل شده است. انتظار میرود که برخی توهینها و اشارههای زبانی/متنی کوتاه به موضوعاتی مانند تجاوز، سقط جنین و مرگ در هنگام زایمان -- به همراه برخی صحنههای سیگار کشیدن در پسزمینه -- وجود داشته باشد، اما در کل این یک فیلم مستند مناسب برای نوجوانان است که پیامهایی درباره صداقت و برابری دارد.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این مستند جذاب و تاثیرگذار، داستان تبدیل شدن روث بادر گینزبرگ، زنی آرام و سختکوش، به یکی از شناختهشدهترین قضات دیوان عالی آمریکا را روایت میکند. اگرچه فیلم با مونتاژی صوتی از توهینها و دشنامهایی که نژادپرستان به این قاضی پرشور و انقلابی (دومین زن عضو دیوان عالی کشور) روا داشتهاند آغاز میشود، اما در نهایت ادای احترامی است به میراثی که این قاضی کهنسال برجای گذاشته است. کسانی که با دستاوردهای حرفهای گینزبرگ آشنا هستند، بار دیگر به یاد خواهند آورد که او در دوران حضورش در اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا، چه پروندههای مهمی در زمینه تبعیض جنسیتی را بر عهده داشته است. شنیدن صحبتهای خواهانها در پروندههایی که او در دیوان عالی بر عهده داشت یا بر آنها نظارت کرد، درباره پیروزیهای مهم خود (یا در مورد لیلی لدبتر، شکستش) و قدردانی و تحسین آنها از وکیل و قاضی کوچکجثه اما سرسخت که از آنها حمایت کرد، بسیار جذاب است. همانطور که گینزبرگ در فیلم از یک بردهدار قرن نوزدهمی نقل میکند، نه او و نه زنان بسیاری که او نمایندگی آنها را بر عهده داشت، نمیخواستند برتر از مردان باشند، بلکه فقط میخواستند مردان «پاهای خود را از روی گردن آنها بردارند».اما این مستند تنها به بررسی موردی دستاوردهای گینزبرگ در زمینه برابری جنسیتی در عرصه عمومی محدود نمیشود، بلکه گواهی تاثیرگذار از مبارزات و پیروزیهای خصوصی او نیز هست. برجستهترین آنها ازدواج 53 ساله او با مارتی گینزبرگ، یک وکیل مالیاتی موفق در منهتن است که وقتی جیمی کارتر، رئیسجمهور آمریکا، او را به عنوان قاضی دادگاه عالی این کشور منصوب کرد، همراهش به واشینگتن رفت. این مستند، همانطور که طرفداران کتاب مصور «من مخالفم» میدانند، نشان میدهد که مارتی چگونه از روت حمایت و او را تشویق کرد - او همیشه غذا میپخت و به او یادآوری میکرد که غذا بخورد و بخوابد. (به طور کلی، او مثل ران بامزه و صریح بود که در مقابل هرمیون سختکوش و منضبط قرار داشت.) گینزبرگ ظاهراً طنز را در «شوهرهای کاری» خود نیز دوست داشت که دوستی صمیمانه و غیرمنتظره او با آنتونین اسکالیا، قاضی فقید، گواه این موضوع است. پسر اسکالیا توضیح میدهد که اگرچه به نظر میرسید این دو قاضی در ظاهر کاملاً متفاوت هستند، اما در زندگی واقعی بر سر علاقهمندیهای مشترک خود به اپرا و سفر با هم پیوند خورده بودند. بسیاری از مستندهایی که درباره شخصیتهای برجسته عمومی ساخته میشوند، نتوانستهاند حق مطلب را ادا کنند، اما این مستند نگاهی فراموشنشدنی به این موضوع دارد که چگونه دختری کتابخوان از بروکلین به «نوتوریوس آربیجی» تبدیل شد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.