ویل

فیلم با صدای راوی، ویل (استف آرتس) آغاز می‌شود که هم کسانی را که به خاطر زنده ماندن از ترور آلمان‌ها در جنگ جهانی دوم به او تبریک می‌گویند و هم کسانی را که می‌پرسند «چرا اجازه دادید این اتفاق بیفتد؟» به تمسخر می‌گیرد. پاسخ او این است که مگر می‌شود بدون حضور در آن شرایط، درک کرد که اوضاع چطور بوده است، و فیلم به ما نشان می‌دهد که آن شرایط چگونه بوده است. ویل و لوده (ماتئو سیمونی) دو افسر جوان پلیس آنتورپ بودند که در اولین شب خدمت خود در هلند اشغالی به گشت‌زنی می‌پرداختند. اگرچه آلمانی‌ها پلیس محلی را تحت فرمان داشتند، فرمانده ضد نازی ویل به نیروهای تازه‌کار توصیه کرد که برای حفظ جان خود، بی‌طرف بمانند، نه کمکی کنند و نه مانعی ایجاد کنند، و صرفاً «بایستند و تماشا کنند» فارغ از هر نوع وحشیگری که آلمانی‌ها در اطرافشان مرتکب می‌شوند. اما وقتی یک سرباز آلمانی به صورت تصادفی به این دو تازه‌کار دستور می‌دهد تا به او در یافتن یک خانواده یهودی که باید دستگیر کند، کمک کنند، عمل به این توصیه غیرممکن می‌شود. ویل و لوده از این دستور متنفرند اما اطاعت می‌کنند تا زمانی که دیگر نمی‌توانند. وقتی زوج یهودی با یک کودک کوچک فرار می‌کنند، سرباز آلمانی سعی می‌کند به آنها شلیک کند و سپس در خیابان آنها را کتک می‌زند. ویل و لوده سعی می‌کنند او را متوقف کنند و سرباز آلمانی به شدت لوده را کتک می‌زند. برای نجات همکارش، ویل او را می‌کشد. آلمانی‌ها که نمی‌توانند قاتل را پیدا کنند، در تلافی، مردان بی‌گناهی را که «کمونیست» نامیده می‌شوند، به دیوار می‌چسبانند و به آنها شلیک می‌کنند. ویل به مقاومت مخفی هلندی‌ها در منطقه می‌پیوندد، اما به زودی باید انتخاب کند که آیا باید بیشتر مقاومت کند یا برای زنده ماندن، با دستورات وحشتناک آلمانی‌ها همراهی کند و به یک همدست تبدیل شود.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد سؤال وجدان مطرح شده در فیلم بحث کنند. برخی از شهروندان هلندی معتقد بودند که مقاومت در برابر نازی‌ها تنها گزینه آن‌ها بود. دیگران از ترس مرگ، از مقاومت می‌ترسیدند و برخی دیگر نیز با رضایت کامل، با برنامه نازی‌ها برای پاکسازی یهودیان از جهان همکاری کردند. فیلم می‌خواهد ما در مورد هر یک از این گروه‌ها چه احساسی داشته باشیم؟
• چطور فکر می‌کنید ویل در مورد کارهایی که در طول جنگ انجام داده احساس می‌کند؟ فیلم احساسات او را چگونه منتقل می‌کند؟
• این فیلم در مورد نظریه ای که تاریخ را روایت فاتحان می داند چه می گوید؟

والدین باید بدانند که فیلم ویل، یک درام تاریک بلژیکی درباره جنگ جهانی دوم، نشان می‌دهد که چقدر آسان است برای یک مرد درستکار که اصول خود را رها کند وقتی زندگی‌اش در خطر باشد. در حالی که این فیلم شباهت‌های زیادی با فیلم‌های دیگر درباره خشونت و وحشیگری اقدامات آلمانی‌ها در جنگ جهانی دوم دارد، به خصوص در نمایش وحشیگری‌ها علیه یهودیان و دیگر گروه‌های طرد شده، اما تمرکز فیلم بر معضلات اخلاقی بزرگسالان است که نوجوانان بزرگ‌تر ممکن است بخواهند درباره آن فکر کنند. صحنه‌های زیادی وجود دارد که خشونت وحشتناکی را نشان می‌دهد، مثل زمانی که یهودیان را در شب از خانه‌هایشان بیرون می‌کشند و به زور به اردوگاه‌ها می‌برند. زنان و افراد مسن کتک می‌خورند و کشته می‌شوند، و همینطور کودکان. دو مرد را در حال شکنجه نشان می‌دهد. یک ردیف از مردان را به دیوار می‌چسبانند و به آنها شلیک می‌کنند. مردی که قصد کشتن یک خانواده یهودی را دارد، به طرز وحشیانه‌ای با چاقو کشته می‌شود. یک سرباز آلمانی که قصد کشتن یک پلیس هلندی را دارد، کشته می‌شود. فیلم خشونت را در موارد دفاع از خود یا انتقام از قتل‌عام‌های وحشتناک و غیرضروری توجیه می‌کند. زبان فیلم شامل کلمات زشت و ناسزا مثل فحش، آشغال، لعنتی، جهنم و احمق است. بزرگسالان سیگار می‌کشند و مست می‌کنند. بزرگسالان همدیگر را می‌بوسند و سکس یا به صورت غیرمستقیم نشان داده می‌شود یا فقط به آن اشاره می‌شود. این فیلم به زبان فلاندری است و زیرنویس انگلیسی دارد. برای آگاهی از فیلم‌های مشابه بیشتر، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت‌نام کنید.

اغلب تماشای آن دشوار است اما همیشه جذاب است، ویل نگاهی به روزمرگی معمولی همکاری ارائه می‌دهد. وجدان یک تجمل است، ویل به ما می‌گوید. این یک اتهام ویرانگر از غریزه انسانی برای بقا است. اگرچه خود ویل به نظر ضد سامی نمی‌رسد، اما وقتی با انتخاب انداختن یهودیان به کامیون‌ها برای تبعید یا کشته شدن به خاطر نافرمانی از دستورات مواجه می‌شود، او آنچه را به او گفته می‌شود انجام می‌دهد. این فیلم همچنین به ما یادآوری می‌کند که نازی‌ها با مقاومت زیادی در برابر سیاست‌های «راه حل نهایی» خود مواجه نشدند که برای نابودی یهودیان اروپا طراحی شده بود، زیرا آنها یک کشور پس از دیگری را فتح می‌کردند. فیلم نشان می‌دهد که برای بسیاری از هلندی‌ها، فرانسوی‌ها، اوکراینی‌ها و دیگران، تشویق کمی لازم بود تا دوستان و همسایگان یهودی خود را محکوم کنند، جمع‌آوری کنند، کتک بزنند و به قتل برسانند و از این فعالیت‌ها سود زیادی ببرند.ویل از طرف دیگر از بربریت نازی‌ها و قساوت هم‌وطنان هلندی‌اش متنفر است. او برای مخفی کردن یهودیان و تهیه گذرنامه‌های جعلی برای آنها جان خود را به خطر می‌اندازد، اما وقتی زندگی‌اش تهدید می‌شود، در جمع‌آوری و کتک زدن یهودیان برای تبعید نیز کمک می‌کند. در آن زمان او سعی کرده است طبق وجدان خود زندگی کند، اما قیمت آن بسیار بالا است و او حاضر نیست برای اینکه بتواند خود را خوب بنامد، زندگی خود را فدا کند.